سرویس فرهنگ و هنر l مرتضی کوه مسکن : روز های پنجم و ششم و در واقع میانی سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر هم سپیری شد.در حالی که ششمین روز جشنواره از همان ابتدا با شور و هیجان بالایی برگزار گردید. سردی هوا در این روز که دمای هوا برای اوایل اردیبهشت بی سابقه بود، با حضور علی نصیریان کاملا از بین رفت . این هنرمند سینما به بهانه اکران مسخره باز وارد کاخ جشنواره شد و بلافاصله سوژه عکاسی عکاسان حاضر در پردیس چهارسو قرار گرفت.
همچنین محمود کلاری برای دیدن فیلم «شکستن همزمان بیست استخوان» به پردیس چارسو محل برگزاری سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر آمد.فیلمی که با استقبال بالای اهالی رسانه و منتقدان مواجه شد و برادران محمودی بار دیگر ثابت کردند که به خوبی با فضای سینمای ایران آشنا هستند.
پیروز حناچی، شهردار تهران از محل سی و هفتمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر بازدید کرد. حناچی عصرسه شنبه ۳ اردیبهشت ماه در بازدید از سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر که در پردیس سینمایی چارسو برپاست، با رضا میرکریمی دبیر این جشنواره دیدار و گفتگو کرد و میرکریمی ضمن بازدید درباره بخش های مختلف جشنواره به شهردار تهران توضیحاتی ارائه داد.
پیروز حناچی با اشاره به همکاری شهرداری تهران در برگزاری جشنواره جهانی فیلم فجر یادآور شد: در حال حاضر نشست «سینما، معماری و شهر» با حضور دوستان ما در پردیس چارسو در حال برگزاری است و همچنین برای اولین بار «گذر سینما» را در خیابان برادران مظفر تدارک دیده ایم که اتفاق بسیار مهمی است.
پل شریدر بار دیگر امروز کارگاه آموزشی برگزار نمود . در ابتدای این کارگاه پل ژوزف شریدر با اشاره به مقالهای که سالها پیش درباره «سبک استعلایی در سینما» نوشته بود، گفت: در یک کنفرانسی قرار بود دیگران درباره مقالهای که ۴۰ سال پیش نوشته بودم صحبت کنند و من به این نتیجه رسیدم که خودم هم بهتر است این مقاله را بازنگری کنم.
به همین دلیل دوباره آن را مرور کردم و فیلمهایی که دربارهشان صحبت کرده بودم، دوباره دیدم و نتیجه این مقاله شد که در این جا درباره آن صحبت میکنم.
وی با بیان این که همزمان با این مقاله فیلمنامه «اولین اصلاح شده» را نوشته است توضیح داد: ۵۰ سال پیش از کالوین کالج در میشیگان که یک مدرسه مذهبی بود فارغالتحصیل شدم. در آن مدرسه مذهبی ما امکان تماشای فیلم نداشتیم. فکر نمیکردم چیز زیادی را از دست داده باشم چون افراد زیادی را هم که اهل سینما باشند را نمیشناختم، اما وقتی سینمای دهه ۶۰ اروپا را دیدم متوجه شدم که فیلم چه کارهایی که نمیکند. فیلمسازانی مثل برگمان با فیلمهای خود کاری را انجام میدادند که ما در مدارس مذهبی باید انجام میدادیم.
شریدر افزود: در لسآنجلس یک عشق فیلم شدم. باید تعداد زیادی فیلمهای ندیده را میدیدم. تصور اولیهام این بود که ربطی میان تجربه معنوی من و آنچه در سینما به عنوان امر مادی میبینیم وجود ندارد، اما در برخی از فیلمها رابطهای میان این دو امر مقدس و مادی دیدم، این رابطه بیشتر فرمی بود تا محتوایی.