احمد مسجدجامعی - دیروز نامه ای از آقای دکتر کرمان پور، رئیس سابق اورژانس بیمارستان سینا و از مدیران نظام پزشکی کشور منتشر شد که در آن آمده بود پس از تشخیص ابتلا به ویروس کرونا، بیمارستان، تنها بخشی از داروهای مورد نیاز را به ایشان داده و خواسته بود که بقیه را از داروخانه ها تهیه کند، زیرا بیمارستان برای تامین داروهای لازم با کمبود مواجه است. دکتر کرمان پور به دنبال ماسک و محلول ضدعفونی از این داروخانه به آن دیگری مراجعه کرده و چنین امکانات پیش پاافتاده ای را نیافته و نهایتا با خرید وایتکس و رقیق کردن آن اقدام به ضدعفونی کردن خانه و بستری شدن در آن کرده بود. وقتی دکتر کرمان پور را در پیگیری مسائل مبتلایان به ویروس کرونا در آن آشفتگی های روزهای نخست می دیدم بی اختیار یاد این مصراع می افتادم که نمی دانم از کیست: «وقت آن آمد که مردان بر کمر دامن زنند.» اما همین بزرگوار هنگامی که خود برای نجات دیگران در این وادی درگیر می شود حتی برای تامین نیازهای اولیه دچار مشکل است.
وضع واقعی امروز بسیاری از بیماران و کسان مشکوک به بیماری همین است. دکتر کرمان پور از همان نسل پزشکان فداکار و وفادار به اخلاق پزشکی است؛ اما مقابله با ویروس کرونا علاوه بر فداکاری های فردی ابعاد دیگری هم دارد که بی توجه به آن راه به جایی نمی بریم. از نخستین آنها پرهیز مسئولان از حرف درمانی و دادن اطلاعات ناقص و نادرست است. اصحاب رسانه را نامحرم ندانیم و آنها را چونان خبررسان و نامه بر تلقی نکنیم و باور داشته باشیم که آنها می توانند در آموزش شهروندان -که امر بسیار مهمی است- و آرامش فکری و روحی جامعه و هماهنگ کردن اقدامات و انتقال درست اطلاعات، راهنمای مسئولان باشند. افزون بر آن ایجاد ساختاری است که همگان در مقابله با آن امکان مشارکت قاعده مند داشته باشند و با وظایف فردی و گروهی خود آشنا شوند. اینکه ارکان حاکمیت اندیشیده عمل کند و در میادین مختلف اجتماعی قاعده گذاری هایی برای کنترل بیماری داشته باشد، می تواند اطمینان بخش باشد. اینکه اصناف و مشاغل چه قواعد جدیدی را باید رعایت کنند، اینکه حضور در فضاهای عمومی تا چه اندازه میسر است و می باید چه قواعد کنترل کننده ای را در برگیرد، اینکه رستوران ها، فروشگاه ها و بانک ها، ادارات، مجتمع های مسکونی و تجاری و تولیدکنندگان چگونه و با چه الزاماتی باید کار کنند، این ها اقدامات عینی و مشارکت جویانه است که فعلا چندان خبری از آنها نیست و ما همچنان فکر می کنیم که برای حل این مشکل نیازی به این کارها نداریم و به این ترتیب آن بخش جامعه را که بسیار موثر است، کنار می گذاریم. وقتی شهروندان با اقدامات عینی مواجه شوند، احساس می کنند که با عقل منسجمی در قامت دولت کلان مواجهند که همتش را مصروف پیشگیری و درمان کرده است، اینجاست که «دو صد گفته چون نیم کردار نیست.» در چنین شرایطی است که تعین بخشی به ضوابط کنترل این بیماری همه گیر اندکی آرامش و احساس اطمینان در میان شهروندان پدید می آورد. اتحادیه ها و اصناف می توانند تسهیلگر این اعتمادزایی و اطمینان بخشی به شهروندان شوند و نهادهای مدنی می توانند یاریگر دولت و شهروندان در این بحران باشند.
در چنین مواقعی باید از بی اعتنایی به تجارب دیگران دست برداشت. ویروس کرونا پیش از ایران کشورهای دیگر را هم گرفتار ساخته و آنها در این کار تجربه و توفیقاتی داشته اند. ما بی نیاز از تجارب دنیا نیستیم. چین که پیشانی جهان در مواجهه با کروناست امروز تجربه های ارزشمندی در پیشگیری و درمان دارد. چین که از دنیای خصم ما نیست و کشوری است که با ما بیشترین مبادلات اقتصادی و تجاری را دارد. این حجم از مطالباتی که با محدودیت های بانکی امروز برای ما امکان وصول ندارد می تواند به سوی بکارگیری تجارب و تجهیزات پیشگیری و درمان و استفاده از توان چین در این زمینه مصروف شود. اینکه در ۱۰ روز در چین بیمارستان های هزار تختخوابی برای تکمیل زیرساخت ها برپا شد، کار بزرگی است. آیا نمی توان از همان امکان و تجربه در پایتخت که بالاترین تلفات را داشته، استفاده کرد و با کمک آنها کاری اساسی را در مدتی کوتاه به نتیجه رساند. به هر حال در شرایط کنونی، حرف ها و گفته ها و خبرها برای اطمینان بخشی به جامعه بسنده نیست. مردم منتظر اقدامات عملی اند و این را در همه ابعاد زندگی روزمره شان باید احساس کنند. باید شهروندان را از این احساس تنهایی، رهاشدگی و هراس عمومی نجات دهیم. نکند که افراد خدوم و فداکار هم ناامید شوند و بگویند دکتر کرمان پور با آن همه تلاش و اخلاص و اخلاق وقتی گرفتار همین بیماری می شود، دست تنها می ماند و کسی به داد او نمی رسد. اعتماد، اعتمادآفرین است؛ همچنان که گفته اند: «گندم از گندم بروید.»