دیشب درست در شبی که انتخابات مجلس برگزار می‌شد و ذهن مردم مشغول ویروس کرونا بود ناگهان یک خبر مهم به صدر اخبار آمد؛ خبر درگذشت محمدرضا شجریان که سال‌ها است با سرطان دست و پنجه نرم می‌کند.

سلام نو – سرویس فرهنگ و هنر: دیشب درست در شبی که انتخابات مجلس برگزار می‌شد و ذهن مردم مشغول ویروس کرونا بود ناگهان یک خبر مهم به صدر اخبار آمد؛ خبر درگذشت محمدرضا شجریان که سال‌ها است با سرطان دست و پنجه نرم می‌کند.

خبری که روی خروجی خبرگزاری‌های معتبر کشور قرار گرفت به فاصله‌ای اندک تکذیب شد، اما از موج نگرانی دوست‌داران بی شمار این استاد بی‌نظیر و بی‌جانشین تاریخ هنر و موسیقی ایران نکاهید.

از شب گذشته و با این موج نگرانی گسترده سوالی که برای بسیاری، به خصوص آن‌ها که در دهه اخیر فرصت تماشا، درک و لمس حضور شجریان در جامعه و هنر ایران را نداشتند پیش آمده این است که چرا یک استاد هشتاد ساله موسیقی بعد از چند سال دست و پنجه نرم کردن با سرطان هم‌چنان برای مردم این‌قدر مهم است؟ چرا هیچ کس مایل نیست خبر درگذشت او را بشنود؟ او چه دارد که نامش اینگونه بالاست؟

شاید بهترین پاسخ را خود او داده وقتی که با صدای نرم و دلنشینش خود را این چنین معرفی می‌کند:

من محمدرضا شجریان، فرزند ایران. صدای من جزئی از فرهنگ کهن ایران است که می‌خواهد به مردم جهان یادآور بشود که ما داری چه فرهنگی انسانی، عشق، صلح و صفایی بودیم و پیامی جز دوستی، عشق، زندگی و خوشحالی در زندگی برای مردم نداریم و اگر همه گله‌ای می‌کنیم برای این است که نارسایی‌ها برطرف شود و زندگی به مردم برسد.

همین جملات کوتاه نشان می‌دهد چه چیزی محمدرضا شجریان را استاد شجریانی کرد که کوچک‌ترین شایعه درباره او می‌تواند از خبر شیوع کرونا و انتخابات هم پیشی بگیرد.

صادق طباطبایی، سیاستمدار و از دوستان نزدیک محمدرضا شجریان سال‌ها پیش درباره او و ویژگی‌های خاص شجریان و نقطه تمایز او با دیگر هنرمندان هم‌دوره‌اش نوشت:

امتیاز ویژه محمدرضا شجریان، آگاهی به توانایی‌های فردی و قدر‌شناسی این موهبت الهی و حفظ سلامتی حنجره پرتوان خدادادی خود و پروراندن روحیه‌طلبگی و زانو زدن در برابر استادان و تلاش خستگی‌ناپذیر و با دوام در بهره‌گیری از دانش و آموخته‌ها و آثار بزرگان پیشکسوت خود بوده است. آمیزش استثنایی این چند ویژگی با یکدیگر است که محمدرضا شجریان را سلطان بی‌بدیل موسیقی آوازی ایران کرده است.

طباطبایی ادامه می‌دهد:

پر واضح است که جایگاه و موطن واقعی یک هنرمند زمانی می‌تواند دل و دیده مردم خود باشد که همه کوشش و تلاش خود را در خدمت فرهنگ و تاریخ و ارزش‌ها و اسطوره‌های ملی و مردمی قرار دهد و گفته‌ها و ناگفته‌ها و آرمان‌ها و نیاز‌ها و وجوه مختلف فرهنگی مردم خود را با زبان نغمه در موسیقی، با زبان رنگ‌ها در نقاشی، با واژه و کلام در شعر و سرود، یا دیگر جلوه‌های هنر نظیر فیلم و سینما و تئا‌تر و کاریکاتور و... بازگو کند.

و دقیقا همین نکته است که شجریان را شجریان کرده است، نامی چنان بلند که بر قلب عموم ایرانیان نقش بسته است. شجریان پژواک صدای زمانه و مردمش بود. از انقلاب اسلامی در زمستان 57 و تا رخ‌دادهای بهار 88 و از ربنا تا کنسرت به نفع بم همه و همه شجریان را مرد بی‌تکرار عرصه هنر ایران تبدیل کرده، مردی که از ایران، برای ایران و به خاطر ایران خواند و کوشید و به خاطر همین این چنین در دل مردم نشسته و بر صدر هر جایگاهی تکیه زده.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***