سلام نو – سرویس اجتماعی: کرونا آخر به ایران رسید و در کمترین زمان ممکن قربانی هم گرفت تا پای یکی از کشندهترین و خطرناکترین بیماریهای دنیا به کشور ما هم باز شود.
کیانوش جهانپور، رییس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت بهداشت درباره آخرین وضع بیماری کرووید19 (کروناویروس) در کشور گفت: تا صبح امروز(پنجشنبه 1 اسفند 98) آزمایشات از ابتلای دو مورد جدید در قم و یک مورد در اراک به کرووید19 حکایت دارد، هر سه بیمار تابعیت ایرانی داشته و فرد مبتلا در اراک نیز ساکن قم و از همکاران پزشک ما است.با احتساب این موارد تعداد مبتلایان کرووید19 تایید شده در کشور به پنج نفر می رسد.
این یعنی کرونا نه تنها به ایران رسیده بلکه وسط مملکت یعنی قم هم رفته و از آنجا به اراک و احتمالا بابل هم رسیده است. این یعنی فاجعه بیخ گوش همه ما قرار دارد.
این که کرونا دیر یا زود بالاخره به ایران میرسید مسئلهای انکار ناپذیر بود و بعید است کشوری به جز کره شمالی با آن شرایط بسته عجیب و غریب بتواند ادعا کند که صد در صد میتواند جلوی ورود کرونا به کشورش را بگیرد. مسئله اساسی اینجا است که کرونا کی، کجا و چگونه وارد ایران شده که دو شهروند معمولی در قم اسیر آن شدند؟ دو شهروندی که تا به حال رنگ چین را هم ندیده بودند!
مسئله و فاجعه غیر پزشکی دیگر اما جای دیگری است. ایران در ماههای اخیر دردسر و بحران سیاسی و اقتصادی کم نداشته. تازه اندکی بازار اقتصادش رنگ آرامش دیده بود که با شهادت قاسم سلیمانی و ساقط شدن هواپیمای اوکراینی توسط پدافند خودی بحرانی در قلب جامعه ایجاد شد. همین حالا هم سایه رفتن در لیست سیاه FATF بر سر کشور قرار دارد و احتمال یک شوک اقتصادی اصلا دور نیست.
در این وضعیت کرونا میتواند به طور همزمان بحرانهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را به شکلی فزاینده و غیر قابل پیش بینی تشدید و از کنترل خارج کند، به ویژه این که ایران امکانات گسترده مالی و بهداشتی چین یا کشورهای اروپایی را برای مبارزه با این ویروس قدرتمند در اختیار ندارد.
اما چقدر امکان دارد چنین اتفاقی بیافتد و کرونا تبدیل به بلایی دامن گیر و کشنده برای جامعه ایران شود؟ واقعیت این است که اگر مسئولان کشور بخواهند همان راه همیشگی را در برخورد با بحرانها طی کنند که در افزایش قیمت بنزین و ساقط شدن بوئینگ رفتند و بحران را انکار و بعد خفه کنند، کرونا به سادگی هر چه تمامتر به بحرانی بیشاخ و دم تبدیل میشود که هیچ دیواری جلودارش نخواهد بود و چنان ضربهای به بدنه کشور به خصوص اقتصاد آن وارد میکند که نیازی به هیچ تحریم تازهای از سوی آمریکا نباشد.
مسئولان باید در اطلاع رسانی پیشرو و شفاف باشند، شهرهای در خطر را معرفی کنند، از قرنطینه مکانهای ضروری اجتناب نکنند و مهمتر از هم سعی در عادی نشان دادن بیش از حد جامعه نداشته باشند چون کرونا ویروس خطرناکی است و چین را با بحران مواجه کرده و اصلا خجالتآور نیست که جامعه ما هم نبست به آن واکنشی اندکی ملتهبانه داشته باشد.
تا این لحظه مسئولان ایرانی در پیش رو بودن در امر اطلاع رسانی عقب ماندهاند و بین هشت تا دوازده ساعت از اخبار تلگرامی عقب هستند. با توجه به ظهور کرونا در قم نیز شفافیت آنها زیر سوال است! به ویژه آن که برادر یکی از قربانیان میگوید چند نفر دیگر در شرایط مشابه با برادرش جان خود را از دست دادهاند.
از طرف دیگر به نظر میرسد دولت باید اقدامات ویژهای را جهت مدیریت بازار در زمینه توزیع ماسک و مبارزه با سودجویان انجام دهد و از سوی دیگر وزارت آموزش و پرورش را موظف به آموزشهای ابتدایی به دانش آموزان کند.
شاید بتوان صداقت، شفافیت و سرعت عمل را سه پادزهر اساسی مبارزه با عوارض سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کرونا دانست، عوارضی که در دوران کنونی میتواند با پشتیبانی دشمنان ایران تقویت نیز شود و ایران را با چالشی تازه مواجه کند.