آنان که جریان اصولگرایی را در یک دهه اخیر رصد کرده باشند می‌دانند آن‌چه که امروز بر اصولگرایان می‌گذرد حاصل یک دهه کشاکش فکری بین طیف‌های مختلف این جریان است، طیف‌هایی که گاه به جریان رقیب نزدیک‌تر بودند تا همراهان اصولگرا.

سلام نو - سرویس سیاسی: درست از فردای انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه سال 1396 بود که اصولگرایان به فکر انتخابات مجلس در اسفند 98 افتادند، جایی که می‌توانستند با پایگاه رای 16 میلیونی ابراهیم رئیسی و ضعف عملکرد دولت و مجلس در دو سال بعدتر، چشم به تسخیر بهارستان بدوزند، تسخیری که با برد سی بر هیچ بر اصلاح‌طلبان در تهران می‌توانست تبدیل به یک پیروزی تمام عیار شود.

از فردای همان روز قالیباف و رئیسی و حدادعادل و باهنر و دیگر شیوخ اصولگرا دور یک میز نشستند تا جناح راست جمهوری اسلامی یک لیست واحد تمام عیار ارائه کند. آن‌ها حتی به جای اصولگرا خود را انقلابی نامیدند تا دایره اتحاد شامل پایداری چی‌ها هم شود، اما زهی خیال باطل اتحاد که ناممکن بود.

همان دو سال پیش یک گروه تازه از میان اصولگرایان سر برآوردند. گروهی که ریشه در جنبش دانشجویی عدالتخواه، بسیج دانشجویی و البته بخشی از طرفداران سابق و حتی فعلی احمدی‌نژاد داشت. این گروه تازه اسمشان عدالتخواه و رسمشان در افتادن با اصحاب قدرت و رو کردن دست مفسدان بود.

از همان روز اول هم معلوم بود که آب این گروه با آب لیست واحد اصولگرا در یک جوی آب نمی‌رود چون محمد باقر قالیباف جدی‌ترین مدعی سرلیستی اصولگرایان بود و عدالتخواهان حداقل در پرونده عیسی شریفی با قالیباف درگیر بوند. در نهایت هم آن‌ها لیست خود را دادند، لیستی که برخی از چهره‌های مشهور توییتری این جریان هم در آن حضور دارند.

سنتی‌ها اما مسیر خود را رفتند و به لیست اصلی اصولگرایان رسیدند. شورای ائتلاف ظهور کرد و جای جمنا را گرفت تا از موتلفه تا پایداری را دور یک میز بنشاند. در همین راستا شورای ائتلاف در گام اول یک فهرست 157 نفره معرفی کرده و در مرحله دوم تعداد را به 90 نفر کاهش داد. اینجا بود که اختلاف شدت گرفت و لیست نهایی برآمده از آن 90 نفر مورد اعتراض قرار گرفت.

اختلاف آن‌چنان جدی بود که قالیباف در توئیتی نوشت:«من به شما وعده داده بودم که دغدغه مجلس آینده همان دغدغه مردم یعنی اقتصاد است. لیستی که به نام بنده اعلام شده است مورد تایید نیست.»

در نهایت اما لیست شورای ائتلاف نهایی شد و قالیباف با وجود بیرون ماندن چند نیروی مهم خود از لیست به حضور در آن و پایبندی به قول و قرارها رضایت داد.

انشعاب سوم اصولگرایان از سوی پیمان شکنان زیاده خواه همیشگی یعنی جبهه پایداری رخ داد. جبهه‌ای که از همان روز اول هم نشان داد ائتلاف نمی‌کند مگر اینکه در اکثریت باشد و این هم ممکن نبود جز با حذف نیمی از لیست از جمله محد باقر قالیباف!

آن طور که گفته می‌شود هرچند سرلیست پایداری‌ها مرتضی آقا تهرانی است اما مرد اصلی و پشت پرده لیست صادق محصولی است، وزیر سابق دولت احمدی‌نژاد که می‌گویند منابع مالی اصلی پایداری را نیز تامین می‌کند. نکته جالب این فهرست عدم حضور حمید رسایی در آن بود، مردی که روزی از ارکان جبهه پایداری حساب می‌شد.

اما این پایان کار نبود و لیست‌های جانبی دیگر نیز از سوی اصولگرایان عرضه شد از جمله لیست مداحان که حاج منصور ارضی از آن رونمایی کرد و نکته قابل توجهش عدم حضور محمد باقر قالیباف در آن بود. این کار البته با توجه به مواضع ارضی نسبت به قالیباف عجیب نبود اما با توجه به حمایت بی‌دریغ قالیباف از مداحان پیام‌های خاصی برای او داشت.

آنان که جریان اصولگرایی را در یک دهه اخیر رصد کرده باشند می‌دانند آن‌چه که امروز بر اصولگرایان می‌گذرد حاصل یک دهه کشاکش فکری بین طیف‌های مختلف این جریان است، طیف‌هایی که گاه به جریان رقیب نزدیک‌تر بودند تا همراهان اصولگرا.

همان‌قدر که جبهه پایداری سعی کرده فقاهتی و سنتی باقی بماند هواداران قالیباف مدرن و تکنوکرات شده‌اند و حتی در برخی موارد از اصلاح‌طلبان جلو زده‌اند.

ایران مال محصول دوران مدیریت قالیباف است، پروژه‌ای که از سوی طیف دیگری از اصولگرایان یعنی عدالتخواهان سند تخلفات عظیم در شهرداری حساب می‌شود.

با این شرایط چیز عجیبی نبود که اصولگرایان با "من بمیرم تو بمیری" نتوانند به لیست مشترک برسند و دچار رقابت‌های شدید و عجیبی شوند، رقابتی که یک سویش استعفای دولت را می‌خواهد و سوی دیگرش سخت‌گیری بر دولت را.

اما پرسش مهم این است اصولگرایانی که توان گفت‌وگو با هم را از دست داده‌اند چگونه می‌خواهند در مجلس با هم و با اندک اصلاح‌طلبان موجود گفت‌وگو و کار کنند؟

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***