چه کسی نام کریستیانو رونالدو را برای او انتخاب کرد؟
نام کامل او کریستیانو رونالدو دوس سانتوس آویرو است اما به کریستیانو رونالدو معروف می باشد. رونالد ریگان، رئیس جمهور سابق آمریکا هنرپیشه ی مورد علاقهی پدر کریستیانو بود و به همین دلیل او را رونالدو نامید. او در سال ۲۰۰۹ به گرانترین بازیکن تاریخ فوتبال جهان تبدیل شد .
زندگی شخصی کریستیانو رونالدو
کریستیانو رونالدو در فقر بزرگ شد و اتاقش با سایر خواهر و برادرانش مشترک بود. کمتر کسی در دنیا وجود دارد که به ورزش فوتبال علاقه نداشته باشد و آن را دنبال نکند. مادر رونالدو درباره وی می گوید: “هنگامی که کریستیانو کودک بود؛ همه او را بچه گریان خطاب می کردند، زیرا او همیشه برای هر چیزی گریه می کرد و سریع ناراحت می شد.” او یک برادر بزرگتر به نام هوگو و دو خواهر بزرگتر به نام الما و لیلیانا کاتیا دارد. رونالدو در بین بچههای مدرسه محبوب بود، اما در ۱۴ سالگی و پس از آن که یک صندلی را به سمت معلمش پرت کرد از مدرسه اخراج شد. رونالدو میگوید دلیل این کار بیاحترامی معلم به او بوده است. با این حال این اتفاق ناخوشایند به نقطهی عطف بزرگی در زندگی او تبدیل شد. پس از اخراج از مدرسه مادرش او را تشویق کرد همهی تمرکزش را روی فوتبال بگذارد و با این کار او را در معرض توجهات بینالمللی قرار داد. هنگامی که رونالدو نوجوان بود، او در سالن ورزشی به پای خود وزنه می بست و با آن ها تمرین می کرد. وی اعتقاد داشت که این کار تکنیک های بازی فوتبال را بهبود می بخشد. کریستیانو رونالدو اعتراف میکند موفقیتش را به یکی از نزدیکترین دوستانش یعنی آلبرت فانترآو مدیون است: من باید به خاطر موفقیتم از دوستم آلبرت تشکر کنم. ما در باشگاه جوانان همبازی بودیم. وقتی از طرف اسپورتینگ (لیسبون) آمدند، به ما گفتند هرکس گل بیشتری بزند ر آکادمی آنها پذیرفته می شود.ما آن بازی را ۳-۰ بردیم، من گل اول را به ثمر رساندم، بعدی را آلبرت زد و سومی گلی بود که همه را تحت تاثیر قرار داد. آلبرت با دروازهبان در یک موقعیت تکبهتک قرار گرفت. من کنار او میدویدم، او دروازهبان را دور زد و تنها کاری که باید میکرد شوت کردن توپ به سمت دروازهی خالی بود. اما او توپ را به من پاس داد و من گل را زدم. من در آکادمی پذیرفته شدم. بعد از مسابقه، پیش او رفتم و پرسیدم چرا؟ آلبرت جواب داد: تو از من بهتری. چند سال بعد، روزنامهنگاری به خانهی آلبرت رفت و از او پرسید
آیا این داستان واقعیت دارد. او هم تایید کرد. آلبرت گفت حرفهاش به عنوان یک فوتبالیست بعد از آن مسابقه به پایان رسید و حالا بیکار است. اما این خانهی زیبا، و ماشین را از کجا آوردهای؟ به نظر میرسید مرد ثروتمندی باشی. حتی خانوادهات را هم حمایت میکنی … تمام این هزینهها را چطور تامین میکنی؟ آلبرت با افتخار جواب داد؛ اینها از طرف کریستیانو است.
در این میان نقش تلاش و کوشش در ساقهای کریستیانو رونالدو بیشتر دیده می شود. بازیکن پرتغالی در دوران نوجوانی روزهای سختی را پشت سر گذاشته و توانسته خودش را به جایگاه فعلی برساند. علی رغم آنکه رسانه ها بسیار زیاد به زندگی وی پرداخته اند، اما حقایقی درباره رونالدو وجود دارد که کمتر کسی از آن ها آگاه است.
داستان کفش طلا
کریستیانو رونالدو قلبی بشردوستانه دارد. در نوامبر ۲۰۱۲، کفش طلای را که در ۲۰۱۱ برنده شده بود به ارزش ۱.۵ میلیون یورو فروخت و پول آن را به تاسیس مدرسهای برای کودکان غزهای اختصاص داد. با این که رونالدو بازیکن بزرگی است اما خیلیها او را به خاطر شخصیتش دوست ندارند، زیرا به نظر میٰرسد گاهی اوقات کمی مغرور میشود. در ۲۰۱۱، لژیونهای هوادارانی که از رونالدو بدشان میآمد با تبلیغی از سوی رونالدو توجیه شدند که اعلام کرد آدمها او را دوست ندارند چون خیلی ثروتمند، خوش قیافه و بااستعداد است. پدر رونالدو، خوزه دینیس آویرو، در سن ۵۲ سالگی و به خاطر اعتیاد به الکل درگذشت. به همین خاطر رونالدو الکل نمینوشد زیرا مرگ پدرش را یادآوری میکند. رونالدو همیشه به او پیشنهاد میکرد به مرکز توانبخشی برود اما او نمیپذیرفت.رونالدو نه سیگار میکشد و نه خالکوبی روی بدنش دارد زیرا به صورت مرتب خون اهدا میکند.