به گزارش سلام نو، یاسر هاشمی رفسنجانی در مراسم دومین سالگرد ارتحال آیتالله هاشمی رفسنجانی در حسینیه فرهنگیان مشهد، اظهار کرد: سه آیه آخر سوره حشر از آیه ۲۲ تا ۲۴، در خصوص اسما و صفات خداوند صحبت میکند. مفسرین قرآن اسما و صفات خدا را به دو دسته جمال و جلال تقسیم کردهاند. در این آیات این تقسیمبندی کاملا مشهود است، مهربانی، رحمت و محبت صفات جمال و منتقد، شدید العذاب، قهار و جبار صفات جلال هستند. صفات اول ثبوتی و صفات دوم سلبی است.
وی با بیان اینکه خداوند به عنوان جامع صفات متضاد اخلاقی شناخته میشود، عنوان کرد: شاید درک صفات متضاد اخلاقی برای ما سخت باشد. آنچه بیشتر اهمیت داده میشود، صفات متضاد اخلاقی است. این عنوان واژهای بوده که خداوند را جامع این صفات میکند. هر صفاتی که در قرآن مطرح میشود نتیجه آن را باید در جامعه بشری ببینیم. باید مهربانی و محبت ایجاد شود. اگر امکان رفتار متضاد یعنی صفات متضاد در جامعه ایحاد گردد، موجب ارزشهای اخلاقی میشود.
هاشمی بیان کرد: من این صفات متضاد را در آیتالله هاشمی مشاهده کردم. اگر این صفات در یک فرد باشد، ارزش فردی دارد اما زمانی که برای یک مسئول است، تاثیرش در جامعه به شدت افزایش پیدا میکند. تفکر ایشان باید زنده باشد و میماند چراکه به دلیل وجود صفات متضاد بوده که از ایشان بروز کرده است.
فرزند آیتالله هاشمی رفسنجانی گفت: ایشان در مدت کار خود رابطه بسیار خوبی با قشر نخبه و متخصص جامعه داشت و انسانهای نخبه و متخصص احساس میکردند که میتوانند با ایشان صحبت کنند و میدانستند که به دقت گوش کرده و درک میکنند. در مقابل هیچگاه ارتباط خود را با مردم حذف نمیکردند و ارتباط مردمی خود را دائما حفظ میکردند.
وی با بیان این که در خطبههای نماز جمعه به صورت ساده و روان با مردم حرف میزدند. آیتالله هاشمی به حضور و نظر مردم اعتقاد داشتند، معتقد است: رفتار آقای احمدینژاد پوپولیستی بود و تلاش میکرد که حرفهایش عامهپسند باشد و جامعه متخصص احساس نمیکرد که میتواند با او صحبت کند. اکنون نیز ارتباط رئیسجمهور با نخبگان خوب است اما ارتباطش با جامعه اطراف خود چندان کارآمد نیست.
هاشمی در خصوص آیتالله هاشمی در زمان جنگ، عنوان کرد: زمانی که جنگ شروع شد، ایشان نماینده رهبری در شورای فرماندهی عالی دفاع بودند و به تدریج به دلیل شجاعت و تدبیر تا جانشینی فرماندهی کل قوا پیش رفتند. امروز نیز رئیسجمهور در اجلاس تهران فرمودند که آقای هاشمی جنگ میکرد که به صلح برسد. ایشان فرمانده مقتدری بودند که به خوبی فرماندهی را مدیریت میکردند اما نگاهشان این بود که جنگ را به صلح برسانند. بعد از ایشان تمام افراد به سیاستهای جنگ فکر میکردند به نحوی که جنگ را جلو بردند تا به صلح ختم شود.
فرزند آیتالله هاشمی رفسنجانی با اشاره به اینکه ایشان در حوزه کارآفرینی، ثروتاندوزی و رشد جامعه در توسعه اقتصادی و مادی دنبال این بود که جامعه رفاه پیدا کند، تصریح کرد: آیتالله هاشمی نگاه توسعهای داشت. یک ریال به اموالش اضافه نشد و تمام وقت خود را برای توسعه کشور صرف کرد. اتهام اشرافیگری از همین نقطه بود که هیچ زمان دنبال ثروتاندوزی نبود اما ثروت را برای جامعه میخواست و تمایل داشت که جامعه به رفاه برسد، بابت همین اتهامات زیادی را قبول نمود اما کاری کرد تا جامعه توسعه پیدا کند.
وی ادامه داد: در حوزه سیاسی نیز اقداماتی داشتند. ایشان میخواستند که احزاب قوی در کشور فعال شوند. در زمانی که انقلاب آغاز شده بود، قبل از 22 بهمن، از امام(ره) درخواست کردند که جریان اسلامی حزب تشکیل دهد اما ایشان قبول نکردند و بعد از انقلاب دوباره درخواست و ایشان را راضی کردند که حزب جمهوری اسلامی تشکیل شد. برای تمام احزاب تاکید کردند که باید قوی شوند و برنامه ارائه دهند.
هاشمی با بیان اینکه آیتالله هاشمی هیچگاه در یک حزب شکل نگرفت، عنوان کرد: هم با اصلاحطلب و هم اصولگرا به جز تندورهای آنها ارتباط داشت. همواره به دنبال این بود که احزاب قوی شکل بگیرند اما هیچگاه خودش در یک حزب شکل نگرفت و همیشه سعی کرد بالاتر از آن نگاه کند. در انتخابات سال ۷۶ که آقای خاتمی پیروزی شد، ایشان در خطبههای نمازجمعه به گونهای صحبت کردند که اعتماد را به جامعه برسانند و مردم را پای صندوقهای رای بیاورند، آن زمان عدهای بیان کردند که به نفع اصلاحات تمام شد اما خودشان به ناطق نوری رای دادند.
فرزند آیتالله هاشمی رفسنجانی گفت: مهمترین حوزه، نوع ارتباط آیتالله هاشمی با امام(ره) بود. تنها شخصی که جرات میکرد با امام(ره) به راحتی صحبت کند و حرفش را بزند، آیتالله هاشمی بود. حتی نامههای بیسلام نیز به امام(ره) نوشت. افراد بزرگی که نمیتوانستند صحبت خود را مطرح کنند، به آیتالله هاشمی میگفتند. با وجود این رابطه اما هیچگاه از رابطه مراد و مریدی ایشان با امام(ره) کاسته نشد.
وی اضافه کرد: بیشترین، صمیمیترین و بالاترین ارتباط را با امام(ره) داشتند و علاقهای که امام(ره) به ایشان داشت نیز در کمتر کسی مشاهده میشد. ارتباط ایشان با مقام معظم رهبری نیز به همین صورت بود. در جامعه اخلاق، صبر و سکوت ایشان جزو اوصاف متضاد با شجاعت نسبت به اداره جامعه در جنگ، سازندگی و سایر شرایط کشور بود.
هاشمی بیان کرد: آیتالله هاشمی در زمان شاه مبارزه میکرد، زندان رفت و بیشترین شکنجهها را در زندان دید اما هیچگاه از شکنجههای ایشان نشنیدیم. آیتالله هاشمی بیشتربن شکنجهها را شد، آه نگفت و حرفی هم نزد، با وجود این زمانی که کتاب امیرکبیر را برای مردم میخواند و نگرانیهای خود را نسبت به وضعیت ایران بیان میکرد، نتوانست جلوی گریه خود را بگیرد و عطوفت خود را نشان داد.
وی خاطرنشان کرد: اگر اوصاف متضاد بتواند در مدیران کشور و جامعه به همین صورت شکل بگیرد، باعث بروز و افزایش شدید ارزشهای اخلاقی و توانمندیها در کشور خواهد شد که امیدواریم در آینده این اتفاق رخ دهد./ایسنا