سلام نو – سرویس سیاسی: بالاخره بعد از انتظاری طولانی علی مطهری هم به طور قطعی توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شد تا دایره خودیهای شورای نگهبان در انتخابات مجلس به طور معناداری تنگتر از تنگ شود.
او در آخرین بیانیه خود اعلام کرده که با وجود مهلتی دیگر برای اعتراض به شورای نگهبان به دو دلیل دیگر به این حکم اعتراض نخواهد کرد. دلیل اول او این است که " اعتراض در این مرحله اعتراض به شورای نگهبان است در حالی که داور نیز شورای نگهبان است، در صورتی که باید شخص سومی باشد."
دلیل دوم نیز حرفی است که در بیانیه پیشین خود مبنی بر التماس نکردن برای تایید صلاحیت زد. مطهری معتقد است "اعتراض در این مرحله به معنی التماس خواهد بود" و او قبلا گفته بود که التماس نمیکند.
رد صلاحیت علی مطهری با صدمین سالگرد تولد پدر شهیدش، استاد مرتضی مطهری همراه شد، یکی از سه شاگرد ارشد امام خمینی که در کنار شهید بهشتی و آیتالله هاشمی نقشی بیبدیل و انکار ناپذیر در پیروزی انقلاب داشت.
این تقارن از این منظر جالب توجه است که مرتضی مطهری به عنوان ضلع تئوریک نظام نوپای برآمده از انقلاب اسلامی از جدیترین حامیان آزادی بیان بود و جان خود را نیز بر سر اعتقاداتش گذاشت.
احتمالا وقتی شهید مطهری در دوم بهمن هزار و سیصد و پنجاه و هفت در دانشگاه تهران در حال سخنرانی بود، خواب این را هم نمیدید که فرزندش به دلیل اندیشهاش رد صلاحیت شود، اندیشهای که اتفاقا بسیار به اندیشه پدر شبیه است.
شهید مطهری در سخنرانی خود در دانشگاه تهران به توصیف فضای سیاسی نظامی که از انقلاب شکل خواهد گرفت میپردازد و میگوید:
لازم است توضیحی هم درباره حکومت اسلامی آینده ایران عرض کنم. همانطوریکه رهبر و امام ما مکرر گفته اند در حکومت اسلامی احزاب آزادند، هر حزبی اگر عقیده غیراسلامی هم دارد، آزاد است. اما ما اجازه توطئهگری و فریبکاری نمیدهیم.
او ادامه میدهد:
احزاب و افراد در حدی که عقیده خودشان را صریحا میگویند، و با منطق خود به جنگ منطق ما میآیند، آنها را میپذیریم. اما اگر بخواهند در زیر لوای اسلام، افکار و عقاید خودشان را بگویند ما حق داریم که از اسلام خودمان دفاع کنیم و بگوئیم اسلام چنین چیزی نمی گوید.
با این همه حالا درست چهل و یک سال بعد از سخنرانی تاریخی شهید مطهری نه تنها در حکومت اسلامی احزاب غیراسلامی آزاد نیستند، بلکه نماینده مسلمانی مثل علی مطهری نیز به دلیل روش فکری نسبتا متفاوت خود رد صلاحیت میشود و اجازه حضور در مجلس را ندارد. این مسئله آنجا اهمیت مییابد که بدانیم مطهری چهرهای مثل رضا خاتمی یا بهزاد نبوی نیست و در مسائلی مثل حجاب سیاستی کاملا اصولگرایانه و حتی تندتر از اصولگرایانی چون محمدرضا زائری دارد ولی در حوزه آزادی بیان با اصلاحطلبان هم قطار است و با مسائلی چون توقیف رسانهها و حصر مخالف است.
از همین منظر میتوان رد صلاحیت علی مطهری در انتخابات مجلس را مثل رد صلاحیت آیت الله هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری 92 حائز اهمیت دانست، هرچند مثل آن رد صلاحیت موج ساز نخواهد شد.
همه میدانستند که سیستم تصمیمگیری در ایران مدتی است که دیگر در خجالت جایگاه، سابقه و پایگاه مردمی افراد نمیماند و از هاشمی تا احمدینژاد را به سادگی رد صلاحیت میکند ولی رد صلاحیتهای این چنینی هر کدام نشانههایی در خود دارد و هر کدام تهدیدی نسبت به کیان نظام به خصوص کیان جمهوری خواهانه آن است.
رد صلاحیت مطهری در واقع این پیام روشن را در پی دارد که بخش قدرتمند و مهمی از نظام حاضر به تحمل چهرههایی که اندکی هم ساز مخالف میزنند نیست و مایل است مجلسی بیش از همیشه یک دست و ساکت داشته باشد که در موضوعات مرتبط با آزادی بیان و سیاست داخلی ورود جدی و به تعبیری حاشیه سازی نکند.
چنین رویکردی هرچند از منظر بخشی از بازیگردانان سیاست ایران سودزا است و کشور را از تنش دور میکند ولی عملا باعث میشود بخشی بزرگی از مردم نماینده خود را در خانه ملت نبینند و خود را جدا از دولت و حکومت بدانند و به طور کلی به مرور با وطن خود نیز احساس بیگانگی کنند و این خود تنشزاترین حس ممکن است که از هر بحث و جدلی در مجلس خطرناکتر و از هر اظهار نظری آسیبزاتر است.
ادامه رویکرد فعلی شورای نگهبان در نهایت به چیزی جز ذبح شدن انتخابات، تنگتر شدن دایره خودیها، گسترش فساد و سواستفاده از قدرت، ناکارامدی و عدم پاسخگویی منجر نمیشود. مسیری که چیزی جز انحراف از مسیر اولیه و اصیل انقلاب نیست و نسبتی با اندیشههای امثال امام خمینی، مطهری، بهشتی و هاشمی ندارد.