سلام نو - سرویس فرهنگ و هنر : محمدرضا شجریان، در نخستین روز از فصل پاییز سال 1319 در شهر مشهد به دنیا آمد، وی خواندن را از همان روزهای کودکی و تحت تعلیم پدر که خود معلم قرآن بود آموخت و برای نخستین بار در سن دوازده سالگی صدای تلاوت قرآن او از رادیو خراسان پخش شد.
محمدرضا شجریان سپس برای تحصیل به دانش سرای مقدماتی در مشهد رفت و پس از دریافت دیپلم دانش سرای عالی، به استخدام آموزش و پرورش در آمد و به تدریس مشغول شد و ضمن آشنایی با سنتور، فراگیری این ساز را نزد جلال اخباری آغاز کرد.
شجریان در سال 1340 و درحالیکه بیست و یک سال سن داشت، با فرخنده گل افشان ازدواج کرد که حاصل آن سه فرزند دختر به نام های فرزانه، افسانه و مژگان و یک پسر به نام همایون بود.
وی برای ادامه ی زندگی به تهران آمد و خوشنویسی را نزد حسن میرخانی آموخت و توانست در سی سالگی درجه ی ممتاز خوشنویسی را بدست آورد، جالب اینکه پدرش تا سن چهل سالگی بدلیل اینکه می خواست خانواده ی آن ها بیشتر با قرائت قرآن و چهره ی مذهبی شناخته شوند، از اسم مستعار سیاوش بیدگانی برای او استفاده می کرد و بعد از آن اجازه ی استفاده از نام محمدرضا شجریان را به او داد.
لذا او فعالیت موسیقایی اش را گسترش داد و شرکت دل آواز را بنیان گذاری کرد و توانست در سال 1356 رتبه ی نخست تلاوت قرآن کشوری را به دست آورد.انتشار سری آلبوم های چاووش در کنار هنرمندان پر آوازه ی آن دوران و پخش مناجات ربنای شجریان از رادیون و تلویزیون، عمده فعالیت های وی در دوران قبل و سپس پیروزی انقلاب اسلامی بود، وی همچنین در آن سال ها اجراهایی هم در خارج از کشور داشت و برخی آلبوم هایش که اشاره به شرایط نامناسب اجتماعی و سیاسی سال های پس از انقلاب اسلامی می کرد، به شدت مورد توجه مردم در سراسر دنیا قرار گرفت.
محمدرضا شجریان در سن 53 سالگی از همسرش جدا شد و پس از آن با کتایون خوانساری که خانواده ای اهل دانش و هنر داشت و تقریبا 30 سال هم از استاد کوچکتر بود، ازدواج کرد.
رایان شجریان، فرزند ایشان و حاصل این ازدواج است که در کانادا به دنیا آمد و به گفته ی مادرش به دنیا آمدن رایان، کاملا حاصل عشق بین او و شجریان علیرغم تفاوت سنی شان است.انتشار آلبوم یاد ایام به عنوان نخستین همکاری وی با پسرش، همایون شجریان در آن سال ها و دریافت جایزه پیکاسو از سازمان یونسکو مهمترین اتفاقات دهه ی پنجم زندگی استاد شجریان است، سپس گروه موسیقی شهناز به همت او تشکیل شد و شجریان به همراه آن گروه که دخترش مژگان هم به عنوان نوازنده در آن حضور داشت، اجراهای موفق بسیاری را در کشورهای مختلف به ثبت رسانید.
اما در ادامه، حواشی زندگی شجریان بیشتر شد و پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران وی در نامه ای به عزت الله ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیمای آن زمان خواست تا از پخش آثار او در صدا و سیما جلوگیری کنند و پس از این اتفاق، دیگر صدایی از ربنای دلنشین شجریان شنیده نشد.
این اتفاق زمانی بیشتر دیده شد که رئیس جمهور وقت جمهوری اسلامی ایران در طی یک سخنرانی از واژه خس و خاشاک در مقابل مردم استفاده کرد و شجریان هم در انتقاد به این سخنان گفت که او هم جزئی از این خس و خاشاک است.
درحالیکه شجریان اجراهای موفق کنسرت هایش را به همراه گروه شهناز در شهرهای مختلف جهان ادامه می داد، پخش کلیپی کوتاه به مناسبت تبریک سال نو در سال 1395 در فضای مجازی از طرف او درحالیکه موهای سرش تقریبا تراشیده شده بود، خبر از مبتلا شدن استاد موسیقی ایران به سرطان را می داد که بعدها مشخص شد که محمدرضا شجریان به سرطان کلیه مبتلا شده است و در حال گذراندن دوره ی درمان است.این اتفاق، موجی از نگرانی ها و دلواپسی ها را میان هنرمندان بوجود آورد و از آن روز به بعد اکثر هنرمندان جویای حال استاد بودند.
بهرام بیضایی، کارگردان مطرح و پر آوازه ی سینمای ایران به همین دلیل شعری در وصف شجریان سرود و آن را در نخستین روز از فصل پاییز و به مناسبت تولدش انتشار داد:
روز غم باز به نوروز افتاد دشمن عشق چو پیروز افتاد!
حالا و با گذشت تقریبا چهار سال از آن روز ، پدر موسیقی سنتی ایران و محبوب قلب های بسیاری از هنرمندان چه در داخل و چه خارج از کشور مجدد دچار وخامت حال شده و در بیمارستان جم بستری است.درحالیکه اکثر رسانه ها خبر از حال خوب ایشان می دهند، اما پزشک شخصی او چیز دیگری می گوید و گویا حال استاد خوب نیست.
محمدرضا شجریان، آنقدر نام آشنا و معتبر برای هنر این مرز و بوم بویژه موسیقی هست که دعا کنیم هرچه زودتر حالشان بهتر شود و باز هم شاهد شاهکارهای جدیدش با آن صدای دلنولز و آرامش بخش باشیم.