سلام نو – سرویس سیاسی: سخنان محمد جواد ظریف، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در گفتگو با نشریه آلمانی اشپیگل هنوز در داخل کشور واکنش می‌گیرد، به ویژه حملاتی تند و بی‌رحمانه که ظریف را لایق شرم، عذرخواهی و استعفا می‌دانند.
دونالد ترامپ در واکنش به مصاحبه ظریف به شکل گزینشی به بخشی از حرف‌های ظریف درباره اینکه امکان مذاکره میان ایران و آمریکا وجود دارد پاسخ داد، بخشی که اتفاقا دست مایه تخریب ظریف از سوی اصولگرایان شد تا ظریف متهم به بی‌توجهی به خون شهید قاسم سلیمانی شود.
وطن امروز، روزنامه تندرو اصولگرا در واکنش به مواضع ظریف، دولت روحانی و شخص وزیر امور خارجه را متهم به اعتیاد به مذاکره کرد و نوشت: اعتیاد به مذاکره خارجی به‌عنوان تنها راه‌حل ایجابی دولت حسن روحانی در مقاطع مختلفی خود را نمایان کرده است؛ اعتیادی که همواره باعث شده در بزنگاه‌های استراتژیک برخلاف مصلحت عمومی تصمیم‌گیری شود.
وطن امروز ادامه می‌دهد: اتخاذ موضع مذاکراتی ظریف و مانع تلقی نکردن شهادت سردار سلیمانی بر امکان آغاز مذاکره مستقیم با دولت آمریکا، فراتر از مسأله حیاتی عزت ملی، نقش منفی غیرقابل انکاری بر وضعیت حادث فعلی می‌گذارد... موضع عجیب ظریف و پاسخ بی‌ادبانه ترامپ که دور از انتظار نیز نبود، تنها پیامی را که در سطح جهانی می‌تواند مخابره کند پیام عقب‌نشینی و پذیرش نسبی شکست در مقابل طرف متجاوز است.
سید امیرحسین قاضی زاده، نماینده اصولگرای مجلس نیز از جمله چهره‌هایی بود که واکنش تندی به حرف‌های ظریف نشان داد و در توئیتی نوشت:
آقای ظریف وزیر خارجه کدام کشوری؟ کدام ملتی؟ کدام حکومتی؟ این ملت خواستار انتقام از قاتلان حاج قاسمند. مجلس طرح سه فوریتی آورده و آمران و قاتلان حاج قاسم را تروریست و مستوجب پیگرد قضایی معرفی کرده. امام المسلمین هم که هرگونه گفتگو با تروریست‌های آمریکایی را ممنوع کرده. حیا نداری؟!
پروژه حذف ظریف شروع شده؟
حمله کنندگان به ظریف که برای اعتراض در برابر صدا و سیما و وزارت خارجه برنامه ریخته‌اند و در توئیتر به او می‌گویند که "شهید جواد ظریف برای نظام از جواد ظریف موثرتر است" احتمالا نه مصاحبه او را خوانده‌اند، نه کاری به مواضع نظام دارند و نه اصلا اهمیتی به آبروی نظام و خون حاج قاسم سلیمانی می‌دهند، آن‌ها هم فقط و فقط دنبال جواد ظریف هستند.
اگر این گروه دغدغه آبروی ایران را داشتند آن روزی که ظریف تحریم شد و سلیمانی به دیدارش رفت تیغ نقد خود را به سوی فرمانده شهید سپاه قدس نمی‌گرفتند. اگر این گروه مسئله نظام را داشتند آن روز که قاسم سلیمانی از سخنان روحانی تجلیل کرد حاج قاسم را با ابوموسی اشعری مقایسه نمی‌کردند.
اگر این دار و دسته ضد ترامپ بودند وقتی ترامپ نوشت ایرانی‌ها در هیچ مذاکره‌ای نباخته‌اند نمی‌رفتند به او بگویند که نه اتفاقا ما باختیم، در برجام باختیم و بد هم باختیم!
اگر این گروه هم منش و حتی هم روش قاسم سلیمانی بودند که این چنین ظریف را نشانه نمی‌رفتند و به خاطر می‌آوردند که هیچ وزیر خارجه‌ای مثل جواد ظریف با حاج قاسم هماهنگ و هم‌دل نبود.
این راهی که مخالفان داخلی جواد ظریف با چراغ سبز و خوراک تبلیغاتی دونالد ترامپ طی می‌کنند به چیزی جز ترور شخصیت جواد ظریف و از دست دادن ظرفیت‌های او نمی‌شود.
آقایان انگار فراموش کرده‌اند وظیفه ذاتی وزارت خارجه مذاکره است! مذاکره‌ای که اتفاقا با دشمن و در زمان جنگ باشد! این که آمریکا فرمانده درجه یک ایران را با ترور از صحنه منطقه حذف کرده است مسئله‌ای شنیع و غیرقابل انکار است که باید هزینه آن را به اشکال مختلف از جمله آن چه در عین الاسد رخ داد پرداخت کند و از آن گریزی نیست.
اما این پرداخت هزینه هیچ منافاتی با مذاکره در شرایط مطلوب جمهوری اسلامی ندارد، آن‌چنان که ظریف هم تاکید کرد هر مذاکره‌ای با همان شروط سابق ایران رخ می‌دهد؛ بازگشت به میز برجام، برداشتن تحریم‌ها و پرداخت خسارات ایران. حالا انتخاب با مدعیان انقلابی‌گری است که با خط ترامپ می‌خواهند در مسیر ترور شخصیت ظریف حرکت کنند یا با هوشمندی از مواضع فشار شکن ظریف حمایت کنند.
