سلام نو – سرویس سیاسی: "برخورد هوشمندانه" احتمالا بهترین اسمی است که میتوان روی برخورد واکنش متقابل و البته متناسب ایران با ترور سردار شهید قاسم سلیمانی گذاشت.
این برخود هرچند شاید با انتظار عمومی فاصله داشت اما نشان دهنده عقل محسابهگر سیاسی است که نشان میدهد حتی زمانی که ذوالفقار ایران شهید شد چهرههای ارشد نظام و حلقه تصمیم گیری سیاسی و نظامی آن توان اتخاذ تصمیمی متناسب با منافع ملی را دارند.
عملیاتی که اسم حاج قاسم سلیمانی را روی خود داشت با دقت بالا عامل ترس را برای ایران حفظ کرد و هیمنه آمریکا را در سطح بینالملل تحت تاثیر قرار داد. این عملیات همچنین بار دیگر یک پرده از توانایی موشکی ایران را ثابت کرد، توانی که میراث هوشمندی و پیگیری مستمر حسن تهرانی مقدم از از پایهگذاران برنامه موشکی سپاه پاسداران است.
شاید با خود بگوییم که این عملیات در شان انتقام فرمانده شهید و شهیر سپاه قدس نبود، نظری که کم و بیش درست است ولی این دیدگاه نباید عواقب سنگین عملیات اخیر برای آمریکا را از جلوی چشم ما دور کند.
عملیات موشکی سپاه آن طور که پیش از این توسط چهرههای ارشد نظامی و سیاسی ایران گفته شد تقاص خون حاج قاسم را پس نگرفت و صرفا یک تشر متناسب بود، چونان که تقاص خون او در ذهن ایرانیان حداقل چیزی در حد کشتن رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا و دیگر چهرههای بلند پایه نظامی این کشور و درو کردن چند هزار سرباز آمریکایی در منطقه بود.
اما با تمام اینها این عملیات که به گفته رهبری نیز یک سیلی بیشتر نبود عواقب خاص خود را برای آمریکا و البته شخص ترامپ در پی داشت.
ویپین نارنگ استاد مطالعات امنیت دانشگاه MIT در تشریع یکی از دست آوردهای مهم این عملیات برای ایران در توییتی مینویسد:
از نظر من مهمترین موضوع درباره حمله ایران آن است که چقدر موشکهای بالستیک کوتاه بردشان دقیق است. انقلابی که در دقت موشکها رخ داده واقعی است و دیگر در انحصار آمریکا نیست. این موضوع پیامد عظیمی بر درگیریهای مدرن و جنگهای محدود دارد.
حال اما سوال اینجا است که درایت، عقلانیت و هوشمندی این عملیات با این همه دست آورد که ترامپ را به صلح با آغوش باز و مذاکره متمایل کرده و کاری کرده که همه با فشار به او خواهان کاهش تنش با ایران شوند چرا در بعد داخلی اجرا نمیشود و نمودی ندارد؟
محمدرضا زائری، روحانی شناخته شده با اشاره به این مسئله مینویسد:
آقای جمهوری اسلامی، قربانت بروم، فدایت بشوم، تو که در عرصه خارجی این جور نازنین و درست و قشنگ و حساب شده و معقول و دقیق و عالمانه و مدبرانه و عاقلانه و رشک برانگیز و... عمل می کنی و می درخشی، چرا وقتی کار به امور داخل کشور می رسد آن جور دیگر می شوی؟
سوال زائری سوال مهمی است. این عقلانیت و مدیریت اگر در انتخاباتهای مجلس و شورای شهر و ریاست جمهوری، اگر در مدیریت اقتصادی، ورزشی و صنعتی به چشم میخورد امروز کشور هم در مقابله با تحریم هم در امور خرد و کلان خود وضعیت دیگری داشت نه اینکه عدم پرداخت پول دو مربی خارجی لیگ بحرانی در سطح ملی خلق کند که نارضایتی مردم را در پی داشته باشد.