به گزارش سلام نو ، رضا دانش پژوه تهیهکننده مستند «عالیجناب» که به بخش مستندهای سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر راهیافته است به ارایه توضیحاتی درباره این فیلم پرداخت.
رضا دانشپژوه تهیهکننده مستند «عالیجناب» به کارگردانی سجاد ایمانی که به بخش مستندهای سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر راه یافته است درباره این فیلم گفت: «عالیجناب» عنوان مستند بلندی است که در استان کهگیلویه و بویراحمد ساخته شده است. این مستند 72 دقیقهای زندگی یک قهرمان بوکس را روایت میکند که برای نجات خانوادهاش مجبور میشود دست به هر کاری بزند. «عالیجناب» عنوان تکاملیافته شخصیتهای توانمند و شکیل اجتماعی است که میشود برای هر کسی که برجستگیهای خاص و قابل تحسین داشته باشد، نیز استفاده شود.
وی درباره نسبت کاراکتر اصلی این مستند با نام انتخابی توضیح داد: شخصیت رحیم در این فیلم یک قهرمان است چون او تمام تلاشش را میکند هر چند نتیجه مطلوب نیست اما این جدیت مشمول همه نمیشود. این وجه تمایز یک قهرمان خستگیناپذیر است که وسعت قلمرو قهرمانیاش شاید از یک خانه بیشتر نشود، اما روند حرکت رحیم در فیلم او را به عالیجناب فیلم تبدیل میکند.
مستندهای فجر منتخبی از بهترینها هستند
وی اظهار کرد: با توجه به زمان فیلم که بلند محسوب میشود قطعاً در ایران دو جشنواره معتبر برای این مدت زمان وجود دارد. جشنواره فجر و جشنواره «سینماحقیقت». قطعاً از قبل برنامههایی برای حضور این فیلم در جشنوارههای ایران داشتیم. البته فیلمهای جشنواره فجر امسال قطعاً منتخبی از بهترینهای مستند ایران هستند که به جشنواره راه پیدا کردهاند. اینکه فیلم ما در جشنواره فجر به نمایش در میآید برایمان مهم است، اما سیمرغ گرفتن و نگرفتن یک مسئله دیگر است و بستگی به هیئت داوران دارد. عرف هم در تمام دنیا احترام به رأی هیئت داوران است. هم من و هم سجاد ایمانی برای اولین بار است که در جشنواره فیلم فجر حضور داریم. البته آقای ایمانی در پروژه «خروج» ابراهیم حاتمیکیا نیز عکاس بوده است.
این تهیهکننده در بخش دیگر از صحبتهایش بیان کرد: من و سجاد ایمانی دوستی چند ساله داریم و هم زبان هم هستیم. به پیشنهاد ایشان وارد پروژه شدم. ابتدا قرار بر این بود فیلمی درباره اعتقاد انسان به مسالههای انسانی و کمتر پرداخت شده بسازیم و نتیجه سوالها و پاسخها، یافتن سوژه فیلم را رقم زد که سوژه را هم سجاد ایمانی پیدا کرد.
دانشپژوه توضیح داد: یک وجه اشتراک بود که بیشترین نقش را در انجام این پروژه داشت و آن اینکه من به وجود رگههای داستانی هر چند کمرنگ در سینمای مستند اعتقاد دارم و اگر سینمای داستانی ما را هم ببینید رگههای مستند در این سینما به کرات دیده میشود. این بخش مورد تفاهم من و آقای ایمانی بود و کمک میکرد به نقاط اشتراک بیشتری دست پیدا کنیم. در بخشهایی از کار هم من با شیوه فیلمبرداری مشکل داشتم اما در طول مسیر فیلمبرداری کم کم حساسیتها به کمترین حد رسید.
وی درباره کاراکترهای این مستند گفت: رحیم و حلیمه از نظر فرهنگی بیگانه با سینما نبودند. رحیم بازیگر نمایش تعزیه و حلیمه تحصیلکرده دانشگاه بود. مفهوم سینما و حضورشان در یک اثر مستند از طرف کارگردان برایشان آسان شده بود. اما شیوه برخورد با سوژه و چگونگی ایجاد فضای فیلم از شگردهای کارگردان بود و بخشهای خاص فیلم به شدت وابسته به گسترش فضای گفتگو بین کاراکترها بود و این روند گاهی اوقات ساعتها طول میکشید.
این تهیهکننده اظهار کرد: رحیم به صورت معمول مشغول زندگی بود. این فراهم کردن معمول خیلی زمان نیاز داشت به طوری که کارگردان چند ماه را صرف پدیدآوردن این شرایط کرد؛ شرایطی که مسأله دوربین و رفت و آمد عوامل در خانه رحیم عادی شود از همین رو جایگاه دوربین به عنوان عامل تصویربرداری و موجود مزاحم، کم رنگ شد.
داستان، بخش جداییناپذیر زندگی پرمخاطره است
دانشپژوه با بیان اینکه داستان در «عالیجناب» زیاد است، عنوان کرد: داستان بخش جداییناپذیر زندگی پرمخاطره است. وقتی چالش در زندگی وجود دارد، طبیعی است که هر کس درگیر مسئله باشد حکم کاراکتر در معرض بروز داستان را درست میکند. این داستانکها همیشه حول شهروندها وجود دارد و به خاطر تعدد و تکرار گاهی اوقات گم میشوند. این سلسله داستانهای کوتاه و خرده ماجراها، به خاطر شکل زندگی رحیم به وجود آمده است. احتمال داشت رحیم تبدیل به یک کارگر کارخانه چرم شود و تنها مساله زندگی او نازایی زنش باشد و با ازدواج مجدد مسئله را حل و فصل کند، این بستر خیابان شکل اتفاقات را برای مردم تغییر میدهد. این امری اثبات شده است که رویارویی منجر به خلق ماجرا میشود.
وی در بخش دیگر از صحبتهایش درباره تهیهکنندگی سینمای مستند توضیح داد: تهیهکنندگی سینمای مستند هم مثل سینمای داستانی نیاز به شرایط دارد. برای مثال تهیهکننده و کارگردان باید سالم وارد سینما شوند چراکه رانت باعث میشود مرزی درست شود / مهر