گوش دادن به موسیقی تاثیری بر روی روح و روان انسان دارد و نمیتوان آن را کتمان کرد و به جرأت میتوان گفت که هیچ کس در جهان نمی باشد که بگوید من موسیقی را دوست ندارم . موسیقی احساسات را برمیانگیزد و میتواند شادی و یا غم را به همراه داشته باشد.
سوالی مدت ها ذهن دانشمندان را به خود درگیر کرده است این می باشد که پدیده ای مانند موسیقی چگونه می تواند انقدر احساسات انسان ها را تحریک کند .
ترشح دوپامین در هنگام گوش دادن به موسیقی
در مطالعاتی که انجام شده است نشان میدهد مغز انسان الگوها را دوست دارد و به همین دلیل موسیقی یک نوع الگو می باشد که موجب ترشح دوپامین در مغز میشود و احساس رضایت را در فرد ایجاد میکند در تحقیقاتی که دکتر زیتور انجام داد مشخص شد که یک قطعه موسیقی وقتی به اوج خود میرسد میزان دوپامین در مغز شروع به ترشح بیش از اندازه میکند و احساس گیجی و گرگرفتگی را به شنونده منتقل می نماید شاید این همان دلیل علاقه بسیار زیاد ما به موسیقی باشد.
پیروی از الگویی منظم
دلیل دیگری که میتوان به آن اشاره نمود پیروی کردن از الگوها میباشد شناسایی الگوها مهارتی ضروری برای زنده ماندن است مثلا اگر فرد بوی دود را احساس کند در ذهن خود دلیل بر آتش سوزی می داند و موجب می شود فرار کند. پس یعنی مغز از یک الگوی منظم پیروی می کند و حالا موسیقی چون یک الگو می باشد و بطور مداوم ملودی ها ، هارمونی ها و ریتم های احتمالی را پیش بینی میکنیم به آن علاقه داریم به طوری که ذهن انسان قادر است با شنیدن چند نت از قبل می تواند نت های بعدی را پیش بینی نماید. به همین ما از شنیدن آهنگ های جدید که با آنها آشنا نمی باشیم لذت نمی بریم ، زیرا نمیتوانیم الگوهای موسیقی را پیش بینی نماییم و احساس خستگی و کسل بودن به افراد دست می دهد .
شبیه سازی یک سخنرانی در مغز به وسیله موسیقی
وقتی که فرد یک قطعه موسیقی را گوش میدهد موجب میشود فرایندی به نام همراهی با جریان برایش شکل بگیرد اگر گامهای آهنگ سریع باشد ضربان قلب و الگوی تنفسی هماهنگی را با آن می گیرد این برانگیختگی به عنوان هیجان در مغز تعبیر میشود و اگر موسیقی مورد رضایت زیاد قرار گیرد این همراهی نیز افزایش پیدا میکند و نظریه دیگری که وجود دارد این می باشد که هنگام شنیدن یک موسیقی قسمتهایی از مغز که به هنگام سخنرانی به کار گرفته میشوند تحریک می شوند و این حالت تمام احساسات را انتقال می دهد.
موسیقی را می توان نوعی سخنرانی اغراق شده در نظر گرفت که صداها سریعتر و رساتر می باشد و موجب هیجان می شود همانطور که در یک سخنرانی مغز ما در به کارگیری احساسات بسیار خوب عمل می کند می تواند خوشحالی عصبانی و یا ناراحتی دیگران در حین سخنرانی را درک کند و بسیاری از اطلاعات در تن صدای فرد مشخص می باشد، اگر فرد دارای صدای رسا باشد احتمالاً خوشحال است ولی اگر صدای او بلرزد نشان از ترس دارد پس گوش دادن به یک موسیقی به دلیل آن که شبیه یک سخنرانی خوشحال به نظر می رسد می تواند احساس شادی را به ما منتقل کند .