به گزارش سلام نو، دیروزصبح راننده 39 ساله پراید، به قصد دریافت طلب 20 هزار تومانی خود به سوی منزل مسافر همیشگی اش در خیابان خیام 63 حرکت کرد. عقربه های ساعت حدود 6:50 صبح را نشان می داد که راننده عصبانی زنگ منزل مسافر خود را به صدا درآورد. وقتی سعید(مسافر) در خانه را گشود، راننده 39 ساله به پرخاشگری پرداخت و 20 هزار تومان کرایه باقی مانده از سفرهای درون شهری سعید را از وی طلب کرد!
مسافر 32 ساله که از این اقدام راننده تاکسی تلفنی دلگیر شده بود با او به مشاجره پرداخت اما این مشاجره لفظی بر شدت عصبانیت راننده افزود و او در حالی که چاقوی دسته زرد بزرگی را بیرون کشیده بود با چهره ای غضب آلود خطاب به مسافرش فریاد زداگر همین الان پولم را ندهی، با همین چاقو تو را می زنم.
مسافر جوان که تصور نمی کرد، راننده پراید تهدیدش را عملی کند، در میان جملات مشاجره آمیز خود گفت: «اگر جرئت داری، بزن!»
همین یک جمله کافی بود تا شعله های آتش خشم راننده طلبکار زبانه بکشد. او در یک لحظه دسته زرد چاقو را محکم فشرد و ضربه ای هولناک بر قفسه سینه مسافر جوان فرود آورد. این ضربه کشنده به قدری وحشتناک بر قلب «سعید-ب» فرود آمد که تیغه چاقو در سینه او شکست.
در حالی که چند تن از اهالی محل شاهد این صحنه دلهره آور بودند ناگهان جوان مجروح نقش بر زمین شد و خون سرخ رنگ او در کوچه زمرد مشهد بر زمین ریخت. راننده آژانس که دست و پایش را گم کرده بود، نگاهی به اطرافش انداخت و هراسان به سوی خیابان خیام 63 گریخت، جایی که خودروی پرایدش را در آن جا پارک کرده بود. چند تن از اهالی محل، همزمان با فرار متهم چاقوکش از صحنه حادثه با پای پیاده به تعقیب او پرداختند ولی راننده 39 ساله سوار بر پراید شد و با سرعت وحشتناک از محل فرار کرد.
در همین حال جوان رهگذری که به طور اتفاقی با این صحنه دلهره آور روبه رو شده بود به همراه برخی اهالی محل به یاری جوان مجروح شتافت. او شال دور گردنش را باز کرد و روی سینه سعید فشار داد تا راه خون ریزی را مسدود کند این در حالی بود که همسر سعید نیز با سر و صداهای ایجاد شده به بیرون از منزل دوید و با دیدن پیکر غرق در خون همسرش وحشت زده شد.
دقایقی بعد و در حالی که نبض ضربان زندگی جوان مجروح به کندی می زد نیروهای اورژانس از راه رسیدند و پیکر خون آلود او را به بیمارستان رضوی مشهد انتقال دادند ولی دیگر دیر شده بود و جوان 32 ساله که دارای فرزند یک ساله نیز بود بر اثر عوارض ناشی از اصابت چاقو به ناحیه قلب، جان سپرد.
با مرگ این مسافر جوان، بلافاصله عوامل تجسس کلانتری شفای مشهد وارد عمل شدند و ماجرای این قتل هولناک را به قاضی ویژه قتل عمد مشهد اطلاع دادند.
هنوز پیکر بی جان «سعید» روی تخت بیمارستان قرار داشت که قاضی کاظم میرزایی به همراه گروه زبده ای از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی عازم محل جنایت شد و به تحقیق در این باره پرداخت.
همسر مقتول که هنوز از مرگ شوهرش اطلاع نداشت و امیدوار بود او با تلاش پزشکان به زندگی بازگردد درباره این ماجرای تاسف بار به قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد (شعبه ویژه پرونده های جنایی) گفت: از روزی که بهای بنزین افزایش یافت، همسرم دیگر نمی توانست با خودروی شخصی به محل کارش برود به همین دلیل از تاکسی تلفنی در نزدیکی محل زندگی مان استفاده می کرد اما راننده تاکسی تلفنی ( متهم به قتل) شماره همراهش را به همسرم داده بود تا به آژانس زنگ نزند و مستقیم با او در ارتباط باشد. همسرم هم برای رفت و آمدهایش به او (متهم به قتل) زنگ می زد و کرایه اش را می‌پرداخت! با این حال نمی دانم چگونه او 20 هزار تومان کرایه از همسرم طلبکار بود که روز قبل در کوچه جلوی مرا گرفت و مدعی شد که مبلغ 20 هزار تومان از همسرم طلبکار است! او سپس از من خواست تا به شوهرم بگویم که بدهکاری اش را پرداخت کند! ولی راننده پراید صبح زود دوباره به در منزلمان آمده بود که این حادثه رخ داد. وقتی من با سروصدای آن ها به بیرون از منزل دویدم ناگهان با دیدن پیکر غرق در خون همسرم جیغ کشیدم و دیگر چیزی نفهمیدم.
در پی اظهارات همسر مقتول، قاضی میرزایی به ثبت اظهارات شاهدان عینی پرداخت و این گونه بررسی‌های میدانی قاضی با تجربه ویژه قتل عمد مشهد در این باره ادامه یافت. با به دست آمدن هویت متهم به قتل، مقام قضایی برای ردیابی متهم فراری دستورات محرمانه ای را به کارآگاهان دایره قتل عمد آگاهی صادر کرد .
متهم که به تماس تلفنی کارآگاه ) پاسخ می داد، عصبانیت آنی را دلیل این جنایت هولناک ذکر کرد و گفت: نمی دانم که چه شد یک لحظه اعصابم به هم ریخت وخواستم غرورم را به او ثابت کنم! این متهم که از اقدام خود بسیار پشیمان بود، مدعی شد که قصد دارد خود را تسلیم قانون کند.
تا لحظه درج این گزارش، متهم به قتل که مهدی خوشخو نام دارد و در منطقه پنجتن مشهد ساکن است، خود را به کارآگاهان اداره جنایی معرفی نکرده و همچنان متواری است./خراسان
