ییادداشتی جالب درباره کریسمس به قلم روبرت صافاریان در روزنامه ایران منتشر شده که در بخشی از آن آمده: «دوست ارمنی دارید؟ کریسمس را به او تبریک نگویید!»

به گزارش سلام نو، خلاصه مطلب این بود که کریسمس بیشتر ارمنی‌های ایران روز ۲۵ دسامبر نیست؛ ما کریسمس را در ۵ ژانویه یعنی ۵ روز بعد از آغاز سال نو مسیحی جشن می‌گیریم. در نتیجه درست شب ۲۵ دسامبر (یعنی دیشب) که رسانه‌ها گوش فلک را کر کرده بودند از سخن‌پراکنی درباره درخت کاج و بابانوئل و... در خانه ارمنی‌های ایران خبری نبود. آن نوشته با استقبال زیادی روبه‌رو شد اما از سال بعدش، از تعداد کسانی که به من زنگ می‌زدند و کریسمس را تبریک می‌گفتند به نحو قابل‌ملاحظه‌ای کاسته شد.  گمانم گروهی از دوستان وقتی می‌خواهند کریسمس را به من (و دوستان ارمنی دیگرشان) تبریک بگویند یاد آن نوشته می‌افتند و از خودشان می‌پرسند خدایا کریسمس این‌ها کی بود؟ الان زنگ بزنم یا... یا کی؟ خلاصه از خیرش می‌گذرند. چند نفری هم که ماجرا را درست گرفته‌اند تا ۵ ژانویه که خانه ارمنی‌ها جشن است، دیگر هرچه کریسمس و لوازمش هست فراموش کرده‌اند. اما غرض از این یادآوری.

یکم اینکه من آن تذکر را پس می‌گیرم. هر وقت خواستید کریسمس را به دوستان ارمنی‌تان تبریک بگویید! اصل حسن نیتی است که در تبریک گفتن و به یاد دوست بودن هست.

دوم اینکه هدف از آن مقاله این بود که بگویم ما چقدر از هم بی‌خبریم. یک جور زورورزی بود در برابر رسانه‌های جهانی. دعوت به اینکه در همه چیز تابع آنها نباشیم. معلوم شد که تلاش بیهوده‌ای بود. یک یادداشت که هیچ، اگر ده‌ها مقاله و کتاب هم بنویسیم زورمان به رسانه‌های جهانی نمی‌رسد. امروز رسانه‌ها هستند که تعیین می‌کنند چه روزی عید است و چه روزی نیست. مگر همان‌ها نیستند که «والنتاین» و «بلک فرایدی» را جهانی می‌کنند؟

بعد اینکه کریسمس هم مثل همه عیدهای دیگر بهانه‌ای است برای شادمانی. در تاریخ انگلستان، در دوران حکومت کرومول در اواسط سده هفدهم میلادی، پیوریتن‌ها با جشن‌ گرفتن کریسمس، به‌عنوان سنتی پاپی و آمیخته با رسوم بت‌پرستانه، به مخالفت برخاستند و حتی پارلمان انگلستان مدّتی کوتاه جشن گرفتن کریسمس را ممنوع کرد.

در سده نوزدهم بود که کریسمس با نگاهی انسان‌گرایانه به‌عنوان مناسبتی برای شادی و کمک به نیکوکاران به طور جدی احیا شد. برخی دیگر از موضع اسکروج خسیس، قهرمان سرود کریسمس چارلز دیکنز که شاید کارتونش را دیده باشید، کریسمس را تخطئه کرده‌اند: وقتی به نان شب محتاجی، چه جشنی؟ چه کریسمسی؟ و در زمانی دیگر، پیوریتن‌هایی از نوع دیگر، باورمندان به مبارزه برای عدالت اجتماعی، گفته‌اند عید ما وقتی است که در این جهان ظلم و بی‌عدالتی نباشد. امّا هیچ یک از این‌ها کارساز نبوده است و مردم (بیشتر مردم. در اینجا هم حق اقلیت محفوظ است.) می‌خواهند هرازگاهی، تنها خوش باشند. به بهانه‌هایی که خود نیز خیلی جدی نمی‌گیرند؟ مثلاً همین بابانوئل را بگیرید. منشأ آن زیاد معلوم نیست. گفته می‌شود که از قدیسی به‌ نام سنت نیکلاس که عادت داشت به بینوایان کمک کند و شبانه هدایایی دم در خانه‌شان بگذارد الهام گرفته شده است. اما ظاهراً لباس قرمز و سفید کنونی‌اش بیشتر ملهم از تبلیغات تجاری کوکاکولاست. اما کدام بچه‌ای اهمیت می‌دهد که منشأ آن چیست و فراموش نکنیم که کریسمس بیش از هر چیز جشن بچه‌هاست، که هنوز می‌توانند افسانه پیرمرد چاقالویی را باور کنند که با ریش سفید و لپ‌های گل انداخته و لباس‌های قرمز از سرزمین‌های برف‌گرفته با ارابه‌ای پر از کیسه‌های هدیه راه‌های آسمانی را می‌پیماید تا آن چه را آرزو کرده‌اند به دست‌شان برساند.

اما هدیه. هر جشنی هدیه‌ای هم دارد. لابد می‌خواهید بدانید به مناسبت کریسمس و سال نو من چه هدیه‌ای می‌خواهم به خوانندگان بدهم؟ اعتراف می‌کنم که هدیه مناسب دادن کار بسیار دشواری است و من شک ندارم که هر کاری بکنم به گرد پای عیال هم نمی‌رسم که تخصص غریبی در این کار دارد و برای همه فامیل، از بچه گرفته تا پیرمرد و پیرزن، هدیه‌ای فراخور حال‌شان می‌گیرد و علاوه بر اینکه سال‌هاست این کار را می‌کند و تجربه‌ای اندوخته است، وقت و انرژی هم می‌گذارد و در سخت‌ترین شرایط آب‌وهوایی بدون توجه به سرما و برف و باران خیابان‌ها و مغازه‌ها را زیر پا می‌گذارد تا هدیه درست را پیدا کند. اما هدیه من این است:

Շնորհաւոր Ձեր Նոր Տարին եւ Ջրօրհնէքը

خب این یعنی چه؟ احتمالاً حدس زده‌اید. تبریک سال نو و کریسمس به زبان ارمنی. می‌توانید آن را کپی-پِیست کنید و برای دوستان ارمنی‌تان بفرستید. کلی ذوق می‌کنند. قول می‌دهم چیز بدی ننوشته‌ام، اما من جای شما بودم پیش از فرستادنش برای دوستی، آن را با یک ارمنی قابل‌اعتماد چک می‌کردم!

/خبرآنلاین

کد خبرنگار: ۱۸
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***