این که بیانیه 77 نفره تعدادی از اصلاح‌طلبان جای نقد داشته و دارد چیز عجیبی نیست چنان که هر کنشی در حوزه سیاست و جامعه همیشه قابل نقد است و کامل و بدون عیب نیست، ولی این که این بیانیه را حامی خشونت طلبی، دخالت خارجی و البته آشوب طلبی بدانیم به دور از انصاف است.

سلام نو – سرویس سیاسی: بعد از رخدادهای جگر سوز آبان 98 که منجر به کشته شدن تعدادی زیادی از هموطنانمان شد 77 چهره سیاسی که به اصلاح‌طلبی شهره هستند بیانیه‌ای صادر کردند و در چند بند انتقادات تندی را متوجه کلیت ساختار حاکمیت کردند.

این بیانیه که ادبیاتی تند و تیز داشت به امضای چهره‌ای چون محسن آرمین، مصطفی تاجزاده، صدیقه وصمقی، آذر منصوری، مهدی محمودیان و دیگر چهره‌های اصلاح‌طلب رسیده بود.

انتشار این بیانیه از همان ساعات و روزهای اول واکنش‌های بسیاری را در پی داشت. حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران از اولین چهره‌های اصلاح‌طلبی بود که به این بیانیه واکنش نشان داد و به روزنامه سازندگی گفت:

موضع گیری‌هایی که برخی دوستان در قالب بیانیه شخصی منتشر کردند به هیچ وجه موضع جریان اصلاحات تلقی نمی‌شود.این بیانیه صرف‌نظر از این که واقعا تعداد امضاءهای آن ۷۷ امضا بوده است یا خیر، به هیچ وجه موضع رسمی اصلاح‌طلبان تلقی نمی‌شود. اصلاح‌طلبان دارای احزاب رسمی و مشخص با مواضع روشن و شخصیت‌هایی وفادار به نهاد مردم – به عنوان صاحبان کشور - و نظام- به عنوان چتر امنیتی و سیاسی–هستند و تمام تلاش آنها در چهارچوب نظام جمهوری اسلامی دفاع از حقوق مردم است.

واکنش بعدی اما واکنش پرحرف و حدیثی بود که از سوی خبرگزاری فارس صورت گرفت. فارس به سرعت بیانیه‌ای به امضای همان 77 نفر منتشر کرد که از بیانیه پیشین برائت جستند و امضای آن را تکذیب کردند. این بیانیه به سرعت تکذیب شد به خصوص این که نام بهزاد نبوی نیز در صدر آن به چشم می‌خورد، کسی که اصلا بیانیه 77 نفر را امضا نکرده بود.

به فاصله چند روز احضار امضا کنندگان و فشار به آن‌ها شروع شد. به نوشته فارس مصطفی تاجزاده، محسن آرمین، علیرضا علوی‌تبار، آذر منصوری، رضا تهرانی و صادق نوروزی از جمله چهره‌هایی بودند که احضار شدند. مصطفی تاجزاده همان زمان در توییتر خود با انتشار تصویر احضاریه، اصل خبر را تأیید کرد، اما تأکید کرد که در دادسرا حاضر نمی‌شود.

فشارها به حدی روی امضا کنندگان بیانیه زیاد بود که در نهایت مصطفی تاجزاده در حاشیه کنگره حزب اتحاد ملت گفت: بنده به صراحت عرض می‌کنم با اینکه نویسنده بیانیه من نیستم مسئولیت این کار را می‌پذیرم اگر قوه قضائیه دنبال این است که ببیند چه کسی آن را نوشته به آنها می‌گویم من نوشتم و امضا جمع کردم و هر برخوردی که می‌خواهند داشته باشند.

آن چه تا اینجا بر امضا کنندگان بیانیه رفته بود خلاف مشی اعلامی رئیس جدید قوه قضاییه است، مشی‌ای که قرار بود در آن پاسخ قلم، فشار و زندان نباشد ولی بود.

این ماجرا هنوز هم ادامه دارد. صادق خرازی، دبیرکل حزب اصلاح‌طلب ندای ایرانیان با حضور در شبکه افق امضا کنندگان بیانیه را ترشیده‌های سیاسی خطاب کرد و گفت که نظام با آن‌ها با سعه صدر برخورد کرده است، اظهاراتی که انتقادات بسیاری را از سوی اصلاح‌طلبان در پی داشت.

در این راستا یک بیانیه هم از سوی جنبش استادی(!) و 777 استاد دانشگاه صادر شد که به صورت تحلیلی به بیانیه 77 نفره پرداخته و خط به خط آن را نقد کرده.

این که بیانیه 77 نفره تعدادی از اصلاح‌طلبان جای نقد داشته و دارد چیز عجیبی نیست چنان که هر کنشی در حوزه سیاست و جامعه همیشه قابل نقد است و کامل و بدون عیب نیست، ولی این که این بیانیه را حامی خشونت طلبی، دخالت خارجی و البته آشوب طلبی بدانیم به دور از انصاف است.

در بخشی از همان بیانیه که متهم به آشوب طلبی و حمایت از بیگانگان است آمده:

از مردم عزیز و معترضان می‌خواهیم با نمایش تعهد خود به نفی هرگونه خشونت و تخریب اموال عمومی و خصوصی، از مسیر اعتراض مسالمت‌آمیز خارج نشده و به‌علاوه مراقب هر نوع سوءاستفاده احتمالی بیگانگان و گروه‌های خشونت‌طلب و غیرملتزم به تمامیت ارضی و حاکمیت ملی باشند.

یعنی نه تنها خشونت طلبی محکوم شده بلکه با اغتشاش‌گران و بیگانگان مرز بندی جدی، روشن و محکم صورت گرفت که البته طبیعی است از سوی تخریب کنندگان دیده نشود.

آن‌چنان که حسین مرعشی در یکی از منطقی‌ترین مواضع منتقدانه گفت این بیانیه موضع سازمان اصلاح‌طلبان نیست ولی به هر شکل نظر بخشی از اصلاح‌طلبان است که با تمام انتقادات تند و تیزشان مرز بندی روشن با براندازان دارند و دل در گروه منافع ملی، امنیت، استقلال و آزادی کشور دارند.

بعد در حالی که نمایندگان وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه عموم معترضین را مردم عادی و مستضعف جامعه دانستند و شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، 85 درصد کشته شدگان را کسانی عنوان کرد که ربطی به اعتراضات نداشتند چطور روزنامه کیهان این بیانیه را بیانیه‌ای "وطن فروشانه" در حمایت از "اراذل و اوباش اجاره‌ای" می‌داند؟

نقد بعدی که به منتقدانی که بیانیه‌ای در جواب این بیانیه نوشتند این است که در حرکتی کودکانه 77 را تبدیل به 777 نفر کردند و مثل لجبازی‌های دوران کودکی به پاسخ این بیانیه برآمدند! در حالی که "سیاهی لشکر نیاید به کار، یکی مرد جنگی به از صد هزار" به خصوص در دنیای امروز سیاست ایران که سیاه لشکر بسیار است و ژنرال بسیار کم!

دادستان کل کشور هفته گذشته در نشست «حدود آزادی در کرسی‌های آزاداندیشی» که در آمفی تئاتر کانون‌های فرهنگی دانشگاه فردوسی برگزار شد، با اشاره به اینکه یکی از روش‌های اعتراض نوشتن نامه کتبی به‌ صورت فردی یا گروهی است، عنوان کرد: روش دیگر استفاده از رسانه‌های و فضای مجازی است که می‌توان از طریق آن اعتراض کرد.

با استناد به همین سخنان هم سوالی که در ذهن متبادر می‌شود این است که چرا همین موارد مورد تایید از سوی مسئولان قضایی هم باز با احضار و نامه دادسرا مواجه می‌شود؟

جواب قلم هرچقدر هم تند و خارج از چهارچوب، قلم است، نه فشار و تهدید و به نیروی متخاصم خارجی چسباندن نویسندگان و تهیه کنندگان آن. این رویکرد  خلاف اخلاق و قانون و منش مطلوب جمهوری اسلامی است و دست آوردی جز تنگ شدن میدان سیاست در پی ندارد.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید