سلام نو – سرویس بینالملل: ایران و آمریکا بالاخره بعد از دو سال تنش سرسام آور اولین گفتوگوی دیپلماتیک غیرمستقیم خود را بر سر آزادی زندانیان انجام دادند و دو زندانی را با هم مبادله کردند.
دکتر مسعود سلیمانی، استاد دانشگاههای ایران و ژیو وانگ دو زندانی ایرانی و آمریکایی بودند که بین ایران و آمریکا رد و بدل شدند. زندانیان دو طرف در شهر زوریخ سوئیس، با حضور دیپلماتهای بلندپایه ایران و آمریکا و با وساطت سوئیس مبادله شدند.
«ژیو وانگ» دانشجوی مقطع دکترا در دانشگاه پرینستون برای تحقیق درباره دوره قاجار در ژانویه 2016 به ایران سفر کرد اما در تابستان آن سال توسط جمهوری اسلامی ایران بازداشت و به جاسوسی برای آمریکا متهم شده بود.
مسعود سلیمانی، رئیس انجمن هماتولوژی ایران و پژوهشگر سلولهای بنیادی به تلاش برای خارج کردن برخی مواد «تحریم شده» از آمریکا و ارسال آن به ایران متهم شده بود.
این اتفاق ذهن تحلیلگران سیاست خارجی را به سمت عمان و مذاکرات محرمانه دوران اوباما برد، مذاکراتی که آنجا هم با تبادل زندانیان آغاز شد و در نهایت به برجام ختم شد.
با نگاهی به مختصات زمین و زمان سیاست در ایران و جهان به نظر میرسد امکان چنین رخدادی هرچند دور از ذهن و مشکل است، اما محال نیست و میتوان به آغاز این روند امیدوار بود.
مقامات ارشد آمریکا از جمله رئیس جمهور و وزیر خارجه آمریکا از این تبادل زندانی بسیار استقبال کردند. پمپئو در گفتاری نادر از اقدام «سازنده» دولت ایران در تبادل زندانیها سخن و ترامپ با اظهار خشنودی از بازگشت زندانی آمریکایی به کشورش در توئیتی نوشت: «از ایران به خاطر مذاکره بسیار منصفانه تشکر میکنم. میبینید، ما میتوانیم با هم توافق امضا کنیم!»
در طرف مقابل هرچند مقامات ارشد ایران آنچنان روی خوشی به الفاظ ترامپ و پمپئو نشان ندادند ولی رئیس جمهور روحانی سفری به ژاپن را تدارک دید. سفری که بعد از سفر عراقچی، فرستاده ویژه رئیس جمهور به ژاپن، رخ میدهد و میتواند حامل پیامهای مهمی باشد.
نکته قابل توجه درباره تحرکات دیپلماتیک ایران این است که محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه، در این دوران حضور کمرنگی در متن سیاست خارجه ایران دارد. کم سفر میرود، کم موضع میگیرد و کمتر به چشم میآید. البته این مسئله با توجه به وضعیت ایران، منطقه و برجام چندان چیز عجیب و دور از ذهنی نیست.
برجام، بزرگترین دست آورد دیپلماتیک ظریف و تیم او رو به مرگ است و تمام تلاشهای او برای به تکاپور واداشتن اروپا در راستای حفظ برجام با ناکامی مواجه شده. مجمع تشخیص با اف ای تی اف مخالف است و دست ظریف از مذاکرات منطقهای کوتاه است.
اما آیا این به معنای پایان کار ظریف است؟ احتمالا نه. جواد ظریف از کارآمدترین و شاید کارآمدترین دیپلمات تاریخ جمهوری اسلامی است و تخصص ویژه در مذاکرات حقوقی دارد. در کنار این به نظر میرسد هم ظریف هم نظام تصمیمگیری در ایران، به این نتیجه رسیده که با بدعهدی اروپا استراتژی خود را بار دیگر تغییر دهد و سراغ آمریکا برود.
این تغییر استراتژی نه تنها در سخنان روحانی و رهبری بلکه در سخنان مخالفان دولت نیز هویدا است. رهبری و روحانی میگویند ترامپ در صورت "توبه" و "رفع تحریمهای ظالمانه" میتواند در قالب سران برجام با رئیس جمهور ایران ملاقات کند. در طرف مقابل مخالفان دولت هم به خودی خود با مذاکره با آمریکا مخالف نیستند و آنچنان که محمود نبویان گفته مشکلشان این است که به جای جواد ظریف کسی مثل قاسم سلیمان یا سعید جلیلی با آمریکا مذاکره کنند، شخصیتهایی که به باور آنها انقلابیتر هستند.
با این تفاسیر به نظر میرسد جواد ظریف دیر یا زود به متن سیاست ایران باز گردد و حداقل آغاز دور جدیدی از مذاکرات احتمالی بین ایران و آمریکا را هدایت کند، البته اگر اتفاق عجیبی رخ ندهد و سیاست از مسیر طبیعی خود منحرف نشود.