این یک مساله خانوادگی است
مشکلات یک خانواده ناکارآمد تنها توسط یک عضو قابل حل نیست. یک عضو به تنهایی نمی تواند پیشرفت را آغاز کند و رهبر این تغییر باشد. برای اینکه دستور العمل ها کاملاً کاربردی شوند، همه اعضا باید در راه حل سهیم باشند. به عبارت دیگر، به همکاری نیاز خواهید داشت. بنابراین از درخواست آن نترسید، به اعضای خانواده خود نزدیک شوید و از آن ها بخواهید که گوش فرا دهند.
بعضی اوقات احساس می کنیم نیازهای ما آنقدر مهم نیستند، یا معتقدیم که دیگران به آن ها گوش نمی دهند. اما این به معنی شکست در یک نبرد ناعادلانه است. از اینکه تا چه حد افراد هنگام شنیدن به نیازهای شما گوش می کنند، شگفت زده خواهید شد، به خصوص اگر مستلزم این باشد که خود را آسیب پذیر و یا نیازمند نشان دهید.
این یک نبرد آزاد برای همه نیست
برای اینکه خانواده شما بتوانند همکاری کنند، ابتدا باید روابط فردی خود را با هر یک از اعضای خانواده اصلاح کنید. مهم نیست که چقدر پیچیده باشد، کیفیت یک رابطه چند عضوی (مانند یک خانواده) همیشه به کیفیت روابط فردی بستگی دارد.
پس از برقراری ارتباط با هر یک از اعضای خانواده ناسازگار، قادر خواهید بود با اعضای دیگر نیز ارتباط بهتری برقرار کرده و به پیشرفت روابط فردی آن ها هم کمک کنید و این جایی است که ما در مورد از خودگذشتگی صحبت خواهیم کرد.
به تمایلات نفسانی توجه نکنید
شما نمی توانید رابطه ای را که در آن مشکل وجود دارد حل کنید، مگر اینکه بر نفس و کنترل هوی و هوس ها تسلط داشته باشید.
تمایلات نفسانی چه ارتباطی با یک خانواده ناکارآمد دارد؟
این باعث می شود که افراد حالت دفاعی بگیرند و مسئولیت ها را به عهده نگیرند. به همین دلیل، اولین قدم کنترل نفس است. بعد از اینکه مطمئن شدید، بر خواهش های نفسانی خود مسلط هستید. شروع به صحبت کنید، بگویید که این امر چقدر برای شما مهم است. بگویید که لازم به این همه بحث نیست، بلکه فقط کار کردن با هم مهم است.
اشاره کنید که چگونه انجام این کار برای شما امکان پذیر نیست و خواهان توجه صمیمانه و بدون هیچ گونه تمایل به مخالفت هستید، زیرا در کاری که می کنید به هیچ وجه قصد آسیب رساندن به شخص دیگر را ندارید، بلکه هدف فقط بهبود روابط و توقف خسارت وارده است.
اشتباهاتی را که باید اصلاح کنید، خاطرنشان کنید
مقصر نیست بلکه مسئول است
هنگامی که در مورد اشتباهات دیگران صحبت می کنیم، اغلب سعی می کنیم آن ها را متهم کنیم و این طبیعی است. وقتی دیگران را سرزنش می کنیم، آن ها به طور خودکار وارد یک حالت دفاعی می شوند و این منجر به مذاکره ناکام می شود. کاری که شما باید انجام دهید این است که از سرزنش به مسئولیت تغییر مسیر بدهید و این باید با دقت انجام شود. با آرامش خاطرنشان کنید، که مشکل رفتار آن ها چیست.
احساسات آن ها را درک کنید
شما می دانید پذیرش اشتباه چقدر دشوار است، بنابراین آن ها را درک کنید. این بدان معنی نیست که همه چیزخوب است، بلکه این امر تنش موجود را از بین می برد.
شما کاری شبیه این انجام دهید
سلام پدر، آیا می توانم برای یک دقیقه با شما صحبت کنم؟ من واقعاً باید چیزی را برای شما تعریف کنم. اخیراً احساس ناراحتی کرده ام و می دانم که این چیزی است که شما به آن اهمیت می دهید.
این کار را به روشی انجام دهید که خصمانه نباشد. آن را به طور اتفاقی مطرح و تأکید کنید که چگونه شما هر دو به توافق رسیده اید و چقدر این امر برای خانواده مهم است. اگر شخص پیگیری نکرد، از دوباره مطرح کردن آن کوتاهی نکنید، به آن ها بگویید و ناامید نشوید. حتی ممکن است، نیاز به مکالمه دیگری داشته باشد. به او بگویید، وقتی به عادت های قدیمی برگردید، نشان می دهد که واقعاً به آنچه گفتم اهمیتی نمی دهید. اما در واقع شما فقط من واحساس من را تحقیر می کنید. من با شما صحبت می کنم زیرا به آن اهمیت می دهم. اگرچه فاصله گرفتن از شما برای من ساده تر خواهد بود، اما من دوست دارم روابط بینمان بهبود یابد. اگر شما از انجام وظیفه خودداری کنید، من نمی توانم کاری دیگر انجام دهم. شما برای ایجاد این کار به ارتباطات بسیار واضح و مثبتی نیاز دارید.