سلام نو – سرویس سیاسی: گرانی بنزین و سهمیه بندی آن هرچند تصمیم سران سه قوه بود ولی تا امروز با وجود حمایت رهبری بیشترین هزینه را برای دولت حسن روحانی داشته است.
دولت روحانی ته مانده محبوبیت و مشروعیت خود را برای اجرای این طرح از دست داد و با عملکرد سوال برانگیز وزیر کشور لکهای سیاه بر دامن خود نشاند که فراموش نخواهد شد.
با تمام اینها به نظر میرسد دولت حسن روحانی از دردسرهای این اقدام کشنده خود خلاصی ندارد و به زودی باید با مجلسی رو به رو شود که میخواهد به قیمت استیضاح وزرای دولت هم که شده خود را از مشارکت در طرح افزایش قیمت بنزین جدا کند.
آن طور که امیرحسین قاضیزاده هاشمی میگوید اگر" 2 وزیر دیگر استعفا دهند یا استیضاح شوند کابینه از نصاب می افتد و کل وزرا باید دوباره بیایند از مجلس رأی اعتماد بگیرند." او البته این اتفاق را مورد عجیبی نمیداند و اضافه میکند: اشکالی هم ندارد. در خیلی از کشورهای دنیا وسط دوره کابینه دولت ترمیم می شود.
در این میان وزرای نفت و کشور بیش از همه به استیضاح نزدیک هستند و وزیر آموزش و پرورش در جایگاه بعدی قرار دارد. این که با توجه به شرایط اخیر کشور و عملکرد سوال برانگیز و غیرقابل قبول رحمانی فضلی در بحران اخیر، مجلس قصد استیضاح وزیر کشور را داشته باشد طبیعی است. این که برای کاهش فشار روی مجلس، وزیر نفت هم قربانی شود طبیعی است. بالاخره او وزیری است که با نفت و بنزین سر و کار دارد و در مجلس هم مخالف جدی کم ندارد.
اما در این میان استیضاح محسن حاجیمیرزایی اتفاقی عجیب و بیپایه و اساس به نظر میرسد که حتی بعید است ادامه پیدا کند. از آغاز به کار حاجی میرزایی حتی سه ماه هم نگذشته و او در این سه ماه هیچ تفاوتی با روز رای اعتمادش نداشته.
تمام این اتفاقات در حالی میافتد که اگر محمود حجتی استعفا نداده بود در طی چند روز آینده باید منتظر استیضاح او نیز میماندیدم و نمایندگان به جد دنبال برکناری او بودند.
استیضاحها برای رای آوری یا کارآمدی؟
پاسخ به چنین سوالی بسیار دشوار است. از یک سو انتخابات مجلس آینده نزدیک است و این قابل انکار نیست که نمایندگان برای پیراهن چاک دادنهای خود انگیزههای انتخاباتی دارند. شاید بتوان جنس استیضاح حاجی میرزایی را از این نوع کنشهای انتخاباتی یا تلاش برای فشار به وزیر در راستای برآورده شدن خواستههایی مشخص دانست.
بخشی دیگر از استیضاحها برای فرار از فشار افکار عمومی است. استیضاح بیژن زنگنه، وزیر نفت را میتوان این گونه ارزیابی کرد، البته زنگنه دشمنانی جدی و قسم خورده نیز در مجلس دارد که از هر فرصتی برای زمین زدن او استفاده خواهند کرد. این گروه همانهایی هست که راه حل فروش نفت را خلق بابک زنجانیهای جدید میدانند.
دسته سوم از استیضاحها هرچند شاید رنگ و بوی انتخاباتی داشته باشد ولی واکنشی بر حق بر کوتاهیهایی پی در پی وزیر است. استیضاح عبدالرضا رحمانی فضلی را میتوان از این گونه دانست. نمایندگان میخواهند کسی که در اجرای درست طرح افزایش قیمت بنزین کوتاهی کرده، در مدیریت اعتراضات قصور داشته و هنوز که هنوز است اینترنت همراه را وصل نکرده استیضاح کنند، خواستهای بر حق که حداقل با خواست جامعه نیز همخوان است.
اما مسئله اینجا است که استیضاح وزرا به دلیل سهمیه بندی بنزین و برخورد با اعتراضات در مجلس کمی عجیب به نظر میرسد و احتمالا عملیاتی نمیشود چون نظام از هر دو تصمیم حمایت کرده است، البته میتوان از این زاویه که وزیری در راستای اجرای مصوبات نظام کوتاهی کرده به مسئله ورود کرد و زمینه استیضاح او را به شکلی مهیا کرد.
حال باید دید آیا نظام این اجازه را میدهد که در شرایط فعلی و در حالی که تنها 20 ماه به پایان دولت روحانی مانده زمینه سقوط آن و رایگیری مجدد کابینه در پارلمان فراهم شود یا نه؟