به گزارش سلام نو، این اولین آلبوم مشترک دو خواننده بزرگ کلاسیک بعد از انقلاب بود و همین، انتظارها را برای یک انفجار بزرگ در موسیقی تقویت میکرد؛ اما این بمب، نیامده خنثی شد و مخاطبها را به پوشه آلبومهای قبلی این دو خواننده و آثار قویشان برگرداند.
حتما تا به الان، تشویق و نظرات مثبت زیادی درباره این آلبوم مشترک دیده و خواندهاید؛ ولی ما میخواهیم از آن روی دیگر سکه بگوییم. به نظر ما آلبوم «افسانه چشمهایت» باید تکاندهنده شروع میشد. این حداقل انتظار ما برای آلبومی بود که پنج سال پشت درهای بسته مانده بود و حال در قحطیِ ساز و آوازهای ناب منتشر شده است. ما پرتوقع نیستیم و میدانیم آلبوم مشترک در روزگار موسیقیهای تکرو چقدر میتواند ارزشمند باشد اما خودتان توقعمان را بالا بردهاید همایون شجریان و علیرضا قربانی عزیز! اشعاری شرحه شرحه و جعلی! ناهمخوانیهای عجیبی در آلبوم به چشم میخورد.
دیدن تیزرها، این موضوع را به ذهن متبادر میکرد که عنوان آلبوم از منظومه «افسانه» نیما یوشیج است. در صورتی که عنوان «افسانه چشمهایت» از شعر علیرضا کلیایی، شاعر جوانی است که دو شعر در این آلبوم دارد. طبق شناسنامه تصویری اثر، آلبوم شامل ۱۰ قطعه است اما در سایت رسمی ارائهدهنده ۱۱ قطعه منتشر شده. مورد اختلافی هم به قطعه «درد مشترک» و شعر احمد شاملو برمیگردد که سه بار تقطیع و هربار با آواز یکی از این دو خواننده در بازه زمانی کوتاهی خوانده شده است و در نهایت در قطعه یازدهم تجمیعی از این سه قطعه روی موسیقی ارکسترال شنیده میشود.
افسوس بعدی برای قطعه «افسوس» است. شعری که در واقع از هوشنگ ابتهاج نیست؛ اما در شناسنامه اثر به او نسبت داده شده است. شعری که در حقیقت ملغمهای از شعر یک شاعر ناشناس و چند بیتی از فریدون مشیری است. این شعر، واکنش یلدا، دختر هوشنگ ابتهاج را هم در پی داشت. او با ناراحتی در صفحه خود نوشت: «در جایی که کتاب شعر شاعر موجود است، چرا این همه بیدقتی، نمی دانم. این شعر از سایه نیست!»
مورد بعدی، قطعه «بیقرار۲ » است که در آن به شکل حیرتانگیزی با سه شاعر مواجه ایم، قسمتی از شعر دکتر شفیعی کدکنی، برشی از سیمین بهبهانی و بیتی از هوشنگ ابتهاج و مخلوطی از شعر کلاسیک و نو! این در حالی است که شعر نیما هم از این برشهای پی در پی در امان نمانده و شرحه شرحه شده است.
آلبوم مشترک یا غیرمشترک؟!
آلبوم تازه از راه رسیده «افسانه چشمهایت» به صحنهای برای رقابت خوانندهها در گام بالا تبدیل شده است. به طوری که در برخی قطعهها تشخیص صدای این دو خواننده از یکدیگر اصلا ممکن نیست و تقویت صدای دو خواننده در هنگام همخوانی در گام بالا و ادامه دار بودن آن مخاطب را آزار میدهد. حال این را بگذارید کنار همه قطعههای آلبوم که در فضایی غمگنانه رقم خورده است و مخاطب را با موجی از آه و حسرت و فغان تنها میگذارد. انگار مهیار علیزاده، آهنگ ساز با تجربه و جوان این آلبوم نتوانسته است بر غولهای بزرگ آواز آلبوم چیره شود یا حتی آنها را به یک همراهی شنیدنی بکشاند. شرایط در آلبوم طوری پیش میرود که میتوان گفت هر کدام از اجزای آلبوم، به خودی خود شنیدنی هستند اما در ترکیب دچار مشکل شده اند و از آن معجون افسونگری که انتظارش می رفت، خبری نیست.
این در حالی است که پیش از این، استاد محمدرضا شجریان و شهرام ناظری، در خوانش شعرهای نیمایی با آواز سنتی در آلبوم «زمستان» با شعر مهدی اخوان ثالث بسیار شنیدنی عمل کردهاند و با این حساب، فعلا نمیتوان جایگزینی در حد و اندازهشان دید و شنید. تلاش برای یک تکرار ملالآور موسیقی، موسیقی و صد افسوس برای موسیقی ملالآور این آلبوم. شاید موسیقی ارکسترال با گامهای بلند هر دو خواننده این آلبوم جور باشد اما وصله ناجور این آلبوم است. این آلبوم در بهترین شرایط ممکن در استودیو تلویزیون جمهوری چک ضبط شده است و توقع موسیقیهای غیریکنواخت، نو و سحرانگیز از آن اصلا عجیب نیست. به خصوص زمانی که آهنگ ساز حدود پنج سال برای ساخت و تنظیم آن فرصت داشته است و پیشتر از او آثار شنیدنی زیادی را دیده ایم. موسیقی در آلبوم «افسانه چشم هایت»، به اندازه آثار شاعران قدرتمند نیست و مخاطب بیش از آن که حواسش به موسیقی باشد، به اشعار معطوف میشود.
به یقین درباره منظومه «افسانه» نیما یوشیج و «درد مشترک» احمد شاملو، کلمه بر موسیقی پیروز شده و معانی، توفان تفکر به پا میکنند. هرچند استفاده از اشعار شاعران بزرگ در آلبوم خوانندههای پرمخاطبی مانند همایون شجریان و علیرضا قربانی میتواند به بیشتر شناساندن آنها به مخاطب عام کمک کند و جای تقدیر دارد اما اگر از اشعار اصلی آنها باشد و دفتر شعر وزارت ارشاد نیز متوجه جعل و اصل بودن آنها بشود. موضوعی که در قطعه «افسوس» اتفاق نیفتاد.
واکنشها چه بود؟
همزمان با انتشار آلبوم «افسانه چشمهایت» واکنشهای زیادی درباره این آلبوم در شبکههای اجتماعی ثبت شد. اتفاق جالب این که واکنشها تا ظهر که جو انتشار و شور آن بر مخاطبان غالب بود، مثبت و بعد از آن به نقد و واکنشهای منفی هم تبدیل شد. در ادامه برخی از این واکنشها را میخوانیم: «روانی دوئل بین همایون و علیرضا قربانی شدم، میشه گفت که بالاخره دو پادشاه در یک اقلیم گنجیدن»، «افسانه چشمهایت ناامیدی محض است. یک رقابت کسالتبار برای بالا خواندن و آهنگ سازی خنثی و محافظهکارانه و اشعاری که بعضا حیف شدند.»، «با دیدن اولین تیزر کار تقریبا مطمئن شدم قراره به یه دوئل «کی بالاتر میتونه بخونه» گوش بدیم. واقعا گوش دادن به آلبوم سخته»، «اگر میخواین از آلبوم لذت ببرین، اون رو با آثار قبلی خوانندهها مقایسه نکنین»، «قربون حنجره طلایی جفتتون برم؛ هرچی بیشتر داد بزنید آلبوم بهتری میشه. مهیار علیزاده خطاب به علیرضا قربانی و همایون شجریان»، «کل آلبوم با قطعه قلاب برابری نمیکنه»، «آلبوم جدید همایون و قربانی را دارم میشنوم، احساس میکنم شکست عشقی خوردم.»
/خبرآنلاین