«احتجّ بالشّیء أی اتّخذه حجّهً : به چیزی احتجاج کرد یعنی آن را حجّت قرار داد».
حجّت از ریشه «حجّ» که معنی قصد می دهد گرفته شده است که به واسطه دلیل، اثبات مدعا می شود و مقصود شخص احتجاجکننده است .
احتجاج در قرآن
دین اسلام برهان و دلیل را اساس دعوت خود قرار داده است و احتجاج را مهم می شمارد و با وجود پیامبران و اهل بیت علیه السلام روش های کاربردی را به ما آموخته است .
احتجاج به معنای حجت و دلیل آوردن و استدلال نمودن است و حجت و دلیل باید تکیه به آفاق و آیات انفسی داشته باشد. قران همه آیاتش احتجاجی است . آنچه هست را می بینیم و توضیحات رسول و اهل بیت را می پذیریم و خضوع و خشوع در برابر خدا داریم.
در 7 آیه در قرآن از حجت به عنوان رکن اصلی احتجاج یاد شده است. از مفهوم، این آیات و دیگر آیات چنین بر می آید که منظور قرآن از احتجاج سفارش به استفاده از موعظه حسنه ،حکمت و جدال أحسن برای دعوت به حقّ و بهکارگیری روشهای مذکور است نه محاجه.
در آیه 125 سوره نحل احتجاج و استدلال اینگونه بیان شده است:
«ادْعُ إِلَی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ»
«با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسی بهتر میداند چه کسی از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایتیافتگان داناتر است. »
معنی محاجه
در متن بالا اشاره به آن شد که احتجاج کنید ولی محاجه نکنید! زیرا «محاجّه» یعنی جر و بحث! چانه زدن! یکی تو بگو یکی من!
« فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ...»«هرگاه بعد از علم و دانشی که (در باره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند،...»این آیه استدلالی است بر نفی خدا بودن مسیح (علیه السلام ) ، و به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) دستور می دهد: هر گاه بعد از علم و دانش که (درباره مسیح ) برای تو آمده (باز) کسانی با تو در آن به محاجه و ستیز برخاستند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت میکنیم و شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت مینماییم ، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود (کسانی که به منزله جان هستند) دعوت میکنیم ، شما هم از نفوس خود دعوت کنید، سپس مباهله میکنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار میدهیم. اصلاً در محاجه و جدال اگر دیدی طرف لجبازی میکند، رهایش کن. «دَعَ الْمِرَاءَ وَ إِنْ کنت مُحِقّاً» اگر دیدی طرف دارد پرچانگی میکند، بگو: حق با تو است. حق با تو است. خداحافظ! کش نده! در حج به خصوص گفتهاند: «فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِّ»[۲۱] در حج جدال نکنید. جدال به معنی گفتگوی توأم با نزاع است ، و در اصل به معنی محکم پیچیدن طناب است و از آنجا که طرفین گفتگوی آمیخته با نزاع به یکدیگر می پیچند و هر کدام می خواهد سخن خود را به کرسی بنشاند، این واژه در آن به کار رفته است . [۲۲]منظور قرآن از احتجاج سفارش به استفاده از حکمت ، موعظه حسنه و جدال أحسن برای دعوت به حقّ و بهکارگیری روشهای مذکور است نه محاجه. «ادْعُ إِلَی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ ۖوَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ»«با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسی بهتر میداند چه کسی از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایتیافتگان داناتر است. »