بیتکوین قدیمیترین، موفقترین و در حال حاضر گرانترین ارز دیجیتال است. البته راستش مهمترین ارز دیجیتال هم نیست چون نتوانسته و نمیتواند نقش خود را که تبادل امن پول معین شده بود، انجام دهد. مهمترین ارز دیجیتال ارزهای نسل سوم هستند.
اما بااینهمه هیچچیزی باعث نمیشود که بازار بیتکوین جذابیت خود را از دست بدهد. نوسانهای شدید آن باعث میشوند بازار بیتکوین جای جذابی برای کسانی باشد که میخواهند یکشبه پولدار شوند؛ اما همین نوسانها از آنسو میتوانند بسیاری را هم ورشکست کند. حال با این اوصاف آیا منطقی است که در بازار بیتکوین سرمایهگذاری کنیم؟
بازار بیتکوین، گهی پشت بر زین و گه زین به پشت
قیمت بیتکوین در زمان ظهور آن فقط ۸ سنت بود. در سال ۹۶ قیمت بیتکوین تا ۲۰ هزار دلار هم بالا رفت و سپس دوباره سقوط کرد؛ اما گویا خط حمایت برای کاهش قیمت آن ۳ هزار دلار بود؛ زیرا هیچوقت قیمت آن کمتر از ۳ هزار دلار نشد. بعدها دوباره با نوسانهای متعدد تا ۶ هزار دلار بالا رفت و بعدازآن تا مدتها در قیمتی بین ۴ هزار تا ۵ هزار دلار ثابت ماند.
این قیمت شاید قیمت تعادلی و واقعی بیتکوین بود؛ اما دوباره با صعودی که در سه یا چهار ماه گذشته انجام داد، حولوحوش قیمت ۸ هزار دلار نوسان به نوسان پرداخت. مشخصا ۸ هزار دلار یک خط مقاومت برای قیمت بیتکوین نبود؛ زیرا همین پریروز قیمت بیتکوین دوباره بالا رفت. در ساعت نوشتن این مقاله قیمت بیت ۱۰۸۵۹.۵۰ دلار است؛ یعنی حدود ۱۱ هزار دلار.
وقتی قیمت بیتکوین در سال ۹۶ در کمتر از ۱۰ ماه از حدود ۵۰۰ دلار تا ۲۰ هزار دلار بالا رفت، خیلی از کسانی که من میشناسم همه آه و حسرت خوردند که ایکاش آن موقع بیتکوین میخریدند. دلار هنوز ۴ هزار تومان بود و با یک سرمایه کوچک ۲ میلیون تومانی میشد یک بیتکوین خرید.
هرکسی در آن بازه زمانی میتوانست همین سرمایه خرد دو میلیون تومانی خود را در کمتر از یک سال حدود ۴۰ برابر کند؛ یعنی ۲ میلیون تومان میشد ۸۰ میلیون تومان. آنهم بدون هیچ کار و زحمتی.
درست است که آن افزایش یک حباب بود و مشخص بود که روزی میترکد، اما بعدازآن قیمت بیتکوین هیچوقت کمتر از ۳ هزار دلار هم نشد؛ یعنی در بدترین حالت این دو میلیون تومان میتوانست ۱۲ میلیون تومان شود.
این اتفاقات و همین افزایش قیمت در چند ماه گذشته که قیمت بیتکوین را ۱۵۰ درصد افزایش داد و از ۴ هزار به ۱۰ هزار دلار رساند، خیلیها را به این فکر میاندازد که آیا میتوان روی بیتکوین سرمایهگذاری کرد؟
منظور از سرمایهگذاری هم یک سرمایه خرد ۲ میلیون تومانی نیست که حتی اگر کاملا ضررده هم باشد، تغییر خاصی در زندگی فرد ایجاد نکند. بلکه سرمایهگذاری که مثلا در آن یک نفر بیش از ۳۰ درصد دارایی خود را وارد کند.
نوسان در سیستمهای پیچیده
همه بازارها از بازار ارز و طلا بگیر تا بازار بورس در همه جای دنیا پر از نوسان هستند.
نوسان برای برخی از افراد روشی برای کسب درآمد از این بازارها شده است. روش آنها هم ساده است. آنها نوسانگیر هستند. سعی میکنند وقتی قیمتی چیزی پایین است آن را بخرند و وقتی قیمتش بالا رفت آن را بفروشند و سود کنند.
مستقل از اینکه این کار چقدر میتواند به لحاظ اخلاق اقتصادی کاری درست باشد، فهمیدن سوی حرکت بازار و اینکه تغییرات قیمت کالایی که معامله میکنند در آینده چگونه خواهد بود، عملا غیرممکن است.
زیرا ما با یک سیستم پیچیده متشکل از هزاران بازیگر و متغیر سروکار داریم که نهتنها همه این بازیگرها و متغیرها را نمیشناسیم بلکه نه چگونگی تغییر آنها را میدانیم و نه میدانیم تغییرات آنها چگونه بر بازار اثر میکند.
در اصل کل اقتصاد و فرهنگ یک سیستم پیچیده هستند که ظهوریافتگی باعث میشود رفتاری هوشمندانه از خود نشان دهند.
در بازارهای بیشتر شناختهشده مثل بازار بورس، ارز و طلا، معمولا مقداری از دادههای تجربی وجود دارد که میتواند نشانههایی از سوی حرکت بازار به ما ارائه دهد.
تحلیل تکنیکال در این بازارها که کاملا بر پایه همین دادههای تجربی است، با فرض اینکه قیمت تنها عامل تعیینکننده ارزش یک کالا یا دارایی است، سعی میکند با بررسی الگوهای تغییر قیمت، پیشبینی کند که قیمت آینده چگونه خواهد بود.
تحلیل بنیادی هم بر پایه تجارب پیشین از اثر متغیرها و بازیگران موجود، دوباره سعی میکند آینده بازار را پیشبینی کند. کسانی که تحلیل بنیادی میکنند سعی میکنند اطلاعات بهروزی از وقایع مختلف داشته باشند.
تنشهای سیاسی، تصمیمها و سیاستگذاریهای بانکهای مرکزی کشورهای گوناگون، تغییرات نرخ بهره که یکی از مهمترین ابزارهای کنترلی بانکهای مرکزی است، گزارشهای تورم و تغییرات نرخ رشد اقتصادی در طول بازههای زمانی متعدد، بحرانهای اقتصادی، اتفاقاتی که مثلا در حوزه استخراج نفت میافتد، همه عواملی هستند که میتوانند بر بازارهای بورس، ارز، طلا، فلزات و نفت تاثیر بگذارند و تحلیلگران بنیادی با توجه به تجربه تاریخی از اثر این متغیرها سعی میکنند بفهمند که مثلا افزایش نرخ بهره بانک مرکزی استرالیا چه تاثیری روی قیمت دلار استرالیا دارد.
اما نوسان آسیبزا هم هست
نوسان با اینکه میتواند برای برخی منبع درآمد باشد، اما میتواند برای کل اقتصاد و طبقات پایینتر و کلا هرکسی که ارزشی تولید میکند، آسیبزا هم باشد.
سقوط ارزش سهام یک شرکت میتواند طرحهای توسعه آن را عقب بیندازد. افزایش قیمت یک ارز خارجی تقریبا میتواند بر همه بخشهای اقتصاد یک کشور اثر منفی داشته باشد. افزایش قیمت طلا میتواند به برخی از صنایع آسیب بزند.
به همین دلیل در بازارهایی که میتوان کنترلی روی تغییرات داشت، همواره قواعدی ایجاد شدهاند که مانع از نوسان شدید و در نتیجه آسیب ناشی از آن شوند.
برای مثال محدود شدن حداکثر تغییرات روزانه قیمت در بازار فرابورس به ۵ درصد و بازار اصلی بورس به ۴ درصد، میتواند هم بهنوعی کند کننده صعودها و سقوطها باشد و هم میتواند قبل از اینکه خیلی دیر شود، هیئتمدیره شرکت یا هرکسی را که در آن دخیل است، به فکر بیندازد تا کاری کنند.
نبود چنین محدودیتهایی در بازارهای طلا و دلار همانطور که افتد و دانی باعث مشکلاتی شده است که خود شما بهتر از من میدانید. افزایش ناگهانی قیمت دلار و طلا در یک روز آسیبهای فراوانی به اقشار کمدرآمد جامعه و همچنین هرکسی که ارزشی تولید میکرده زده است.
بازار پر نوسان بیتکوین
همه اینها را گفتم که بگویم بازار بیتکوین ارزهای دیجیتال از این هم آشفتهتر است. در بازار ارزهای دیجیتال هیچ محدودیتی روی تغییر قیمت وجود دارد و مثلا قیمت بیتکوین میتواند در یک روز دو برابر یا شاید نصف شود.
البته میتوان با استفاده از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال پیشبینیهایی در مورد آینده بازار ارائه داد، اما همانطور که گفتیم متغیرهای موثر آنقدر زیاد هستند که ممکن است همه پیشبینیها بهیکباره غلط از آب درآیند.
همین قضیه باعث میشود کسی که در این بازار سرمایهگذاری میکند، عملا نتواند برآوردی از میزان ریسک و سود چیزی که میخرد داشته باشد.
با اینکه هرجایی هم که ریسکش زیاد باشد، هنگام سوددهی سودش هم زیاد خواهد بود، اما مشکل این است که فکر نمیکنم کسی در بازار بیتکوین پیدا شود که بتواند لااقل حدی از این ریسک و سود را ارائه دهد.
یکی از دلایل این قضیه این است که بازار بیتکوین و دیگر ارزهای دیجیتال، بازار کاملا نوظهور است. بیتکوین همین ده سال پیش به وجود آمده که تازه آنهم دو سه سال است که بهصورت جدی مطرحشده است.
این سابقه کم باعث میشود دانش تجربی کافی در مورد نحوه تاثیر متغیرهای گوناگون در بازار بیتکوین نداشته باشیم و به همین دلیلی بعید است که کسی بداند چه اتفاقی میتواند بازار بیتکوین و دیگر ارزهای دیجیتال را در جهت خاصی حرکت دهد.
ما از بازار بیتکوین چه میدانیم؟
در حال حاضر ما مطمئن هستیم که چند متغیر میتواند روی بازار بیتکوین تاثیر بگذارد.
۱- نصف شدن (Halving)
میزان عرضه بیتکوین در حال حاضر ۱۲.۵ بیتکوین در هر ۱۰ دقیقه است. این میزان عرضه که همان پاداش بیتکوین ماینینگ به ماینرها است، در هر ۲۱۰ هزار بلوک یا هر ۴ سال نصف میشود.
این پاداش در ابتدا ۵۰ بیتکوین بود که در ۱۴ دسامبر ۲۰۱۲، ۲۵ بیتکوین شد. در ۹ جولای ۲۰۱۶، این پاداش ۱۲.۵ بیتکوین شد و در اواخر امسال هم دوباره نصف و ۶٫۲۵ بیتکوین خواهد شد.
این عرضه کنترلشده باعث میشود میزان کل بیتکوینهای قابلاستخراج به تقریبا ۲۱ میلیون بیتکوین محدود شود. در حال حاضر بیش از ۱۷ میلیون بیتکوین استخراجشده است.
معمولا نصف شدن میزان پاداش یا همان نصف شدن میزان عرضه بیتکوین باعث افزایش قیمت آن میشود.
۲- اتفاقات اقتصادی سیاسی
یکی از اتفاقاتی که چند سال پیش باعث سقوط قیمت بیتکوین شد، تصویب قوانینی از سوی دولت چین برای محدود کردن استفاده از بیتکوین بود. این قوانین باعث شد یکی از بزرگترین شرکتهایی که برای فروش کالا و خدمات خود پرداخت با بیتکوین را هم قبول میکرد، این قابلیت را حذف کند. این اتفاق همانطور هم که انتظار میرفت باعث سقوط قیمت بیتکوین شد.
اتفاقاتی مثل آنچه در ادامه میآید میتواند بر بازار بیتکوین و دیگر ارزهای دیجیتال یا همان آلتکوینها تاثیر بگذارد.
اقدامهای دولتها علیه بیتکوین و آلتکوینها برای محدود یا منع کردن آنها مثل تصویب قوانین و موافقتنامههای داخلی یا بینالمللی برای استفاده یا منبع بیتکوین
تغییرات شرکتهای مرتبط با این قضیه مثل صرافیها یا شرکتهای تولیدکننده دستگاههای ماینینگ
ورود شرکتهای جدید به این حوزه مثل تصمیم شرکتهایی مثل آمازون یا علیبابا برای انجام پرداختهای با بیتکوین یا دیگر ارزهای دیجیتال
این اتفاقها و کلی اتفاق دیگر میتواند بر جهت حرکت بازار بیتکوین و دیگر ارزهای دیجیتال اثر بگذارد و اینها فقط مواردی بودند که ما تا حدی میدانیم چه تاثیری میتوانند داشته باشند.
آدمهای ناشناس
در حوزه تحلیل تکنیکال هم قدرت پیشبینی ما در بازار بیتکوین و آلتکوینها در همان حد بازارهای دیگر است. مثل تمامی بازارهای دیگر که کلی خریدار و فروشنده در آن وجود دارند، اینجا هم اوضاع همین است و احتمالا ما میتوانیم ابزارها، مفاهیم و ایدههای مشابه بازار بورس را در بازار بیتکوین و آلتکوینها به کار ببریم.
اما یک تفاوت هم وجود دارد. برخلاف دیگر بازارها که شما میتواند اطلاعاتی از بازیگران اصلی و فرعی را پیدا کنید، در بازار بیتکوین و آلتکوینها همه اینها نامعلوم است.
به همین دلیل در بازار بیتکوین یک وال (Whale) یا شخص خیلی ثروتمند (HNWI) میتواند از ناکجاآباد پیدا شود و کاسه کوزه همه را به هم بریزد.
حال ممکن است که شما بهعنوان یک معاملهگر یا سرمایهگذار خرد منافعی در راستای منافع چنین فردی داشته باشید و سود کنید و یا برعکس است ممکن است منافع شما در تضاد با او باشد و زمین بخورید.
آیا سرمایهگذاری در بازار بیتکوین کار درستی است؟
بگذارید قضیه را به این صورت باز کنیم.
۱- فهمیدن ارزش واقعی بیتکوین و آلتکوینها غیرممکن است
بازار بیتکوین و آلتکوینها پر از آدمهای کمسواد، احساساتی و نامعقول است. در دنیا و در ایران حتی آدمهایی که دانش چندانی از این بازار ندارند و نمیدانند که ارزهای دیجیتال چه هستند، بیتکوین یا آلتکوین خریدهاند یا میخواهند بخرند. در این میان بازار بیتکوین آشفتهتر از بقیه هم هست. چون قدیمیتر و مشهورتر از همه است و در نتیجه آدمهای بیشتری جذب آن میشوند.
چون آدمهای زیادی در بازار بیتکوین هستند و آدمهای بیشتری هم میخواهند وارد آن شوند، با هر تغییری، ناگهان میزان تقاضا زیاد میشود و قیمت آن سر به فلک میکشد. ازاینروی تعیین واقعی ارزش بیتکوین و آلتکوینها عملا غیرممکن است.
تعیین ارزش واقعی هر دارایی هم برای تحلیل بنیادی و پیشبینی مسیر حرکت آن مهم است و چون اطلاعی از ارزش واقعی بیتکوین نداریم، در نتیجه تحلیلهایمان نیز همگی به سنگ میخورند.
وقتی تغییرات قیمت هر چیزی روزانه ۲۰ تا ۳۰ یا حتی بیشتر است، این کالا یا دارایی بهوضوح ناپایدار است. شما میتوانید در یک روز ثروتمند شوید یا ممکن است تمام دارایی خود را از دست بدهید.
این قضیه برای سرمایهگذاران خرد که شاید تمام پسانداز چند سال خود را وارد بازار بیتکوین میکنند، بسیار خطرناک است؛ زیرا شاید هدف آنها از این سرمایهگذاری، نگهداشتن و افزایش دارایی خود برای روزهای مبادا و آینده است، اما چنین تغییر قیمتی ممکن است آنها را ورشکست کند.
وجود این تغییرات کوتاهمدت دیوانهوار قیمت در بازار بیتکوین باعث میشود سرمایهگذاری در بازار بیتکوین بیشتر از آنکه سرمایهگذاری باشد، شبیه قمار شود.
۲- ممکن است بیتکوین ارزشی نداشته باشد
ارزش بیتکوین بیشتر به علت فناوری بلاکچین آن است که باعث شفافیت تراکنشها و امنیت میشود. این فناوری مهم و جذاب است و به همین دلیل هم بعد از بیتکوین ارزهای دیجیتال دیگر فراوانی به وجود آمدهاند و بلاکچین بیتکوین را با تغییراتی کوچک و بزرگ کپی کردهاند.
بسیاری از این ارزهای دیجیتال برای خریدوفروش و استفاده در دنیا بهعنوان یک ارز دیجیتال کاربردی بسیار بهتر است بیتکوین هستند. ارزهای نسل سومی که واقعا میتوانند جای بیت کوین را بگیرند.
لایتکوین، دش، ریپل، نانو، ارز گرم شرکت تلگرام و بسیاری از ارزهای دیگر نمونهای از این ارزها هستند و راستش نه برای سرمایهگذاری بلکه بهعنوان ارزهای امن برای خرید کالاها ساختهشدهاند.
نه بیتکوین و نه حتی اتریوم امروزه برای خرید چیزی به کار نمیروند. دلیلش هم این است که اولا سرعت تراکنش با آنها بسیار پایین است و به دلیل سختیهای بیتکوین ماینینگ هم هزینه تراکنش آن بالا است و هم تغییرات شدید قیمت بیتکوین باعث میشود کسی تمایل چندانی برای استفاده از آن بهجای پول واقعی نداشته باشد.
به عبارتی نه کسی برای خرید یک موس، لپتاپ و حتی چیپس بیتکوین استفاده میکنند و نه چنین کاری معقول است. برای چنین خریدهایی ارزهایی مثل نانو و گرم تلگرام بسیار بهتر هستند.
از آنسو به دلیل کندی تراکنشها، خرید کردن اجناس با بیتکوین و حتی اتریوم چندان عملی نیست. در شبکه بیتکوین در ثانیه حدود ۱۰ تراکنش و در شبکه اتریوم در هر ثانیه حدود ۱۵ تراکنش اجرایی هستند و بیشتر از این ممکن نیست. همین قضیه زمان تراکنشها را حداقل ده دقیقه و حداکثر تا شاید چند روز افزایش بدهد.
تغییرات قیمت بیتکوین باعث میشود هزینه تراکنشی هم که شما پرداخت میکنید، زیاد شود.
اگر امروز بسیاری از افراد برای سرمایهگذاری سراغ بیتکوین خریدن میروند، صرفا درگیر احساسات و هیجان ناشی از تغییرات قیمت آن هستند و چندان نمیدانند که چهکار میکنند.
بیتکوین و هر ارز دیجیتال دیگری نه برای سرمایهگذاری بلکه برای ایجاد امکانی برای مبادله امن و ناشناس پول ساختهشدهاند. از آنسو ماهیت غیرمرکزی این ارزها و سیستم عرضه کنترلشده آنها که در شبکه ایجاد شده، باعث میشود دولتها و حکومتها نتوانند کنترلی روی آن داشته باشند.
به همین دلیل این ارزها هم ابزار خوبی برای حفظ امنیت هستند و هم میتوانند جایگزین مناسبی برای تبادلات مالی و برای ما ساکنین ایران ابزاری برای کاهش اثرات تحریمها باشند. این قضیه بهخصوص در مورد ارزهای دیجیتال نسل سوم بسیار صادق است.
ازاینروی ورود آدمها به این بازار بهعنوان محلی برای سرمایهگذاری در نهایت هدف اولیه از ایجاد این ارزها را کمرنگ میکند و به دلیل ایجاد نوسانهای شدید و حتی افزایش قیمت آن، هزینههای تراکنش را نیز افزایش میدهد.
همین قضیه نوسانهای شدید کنترل نشده هم باعث میشود سرمایهگذاری روی بیتکوین ریسک فراوانی داشته باشد و نکته بدتر قضیه این است که به دلیل تازگی و کمبود دادههای تجربی حتی تخمین میزان این ریسک هم عملی نیست.
خلاصه مطلب اینکه اگر میخواهید وارد بازار بیتکوین شوید تا از نوسان آن سود کنید و یا ارزش داراییهای خود را حفظ کنید، بخش کوچکی از سرمایه خود را وارد آن کنید. شاید فقط یک تا پنج درصد. در این حالت اگر هم بازار شدیدا نوسان کرد، شما ورشکست نمیشوید و چیز زیادی را هم از دست نمیدهید.
مسئله دیگر این است که وقتی وارد این بازار شدید و سرمایه خود را وارد کردید، باید دائما تحلیلهای تکنیکال و بنیادی ارائهشده در اینترنت را دنبال کنید و از اخبار فناوری، سیاسی و اقتصادی آگاه باشید تا در نهایت بتوانید کاری از پیش ببرید.