عبدالله کوثری،شاعر،مترجم و ویراستار در ۲۲آبان ماه سال ۱۳۲۵متولد شد.او دوران تحصیلی خود از دبستان تا دبیرستان را در شهر همدان گذراند و پس از قبولی در رشته اقتصاد دانشگاه ملی(دانشگاه شهید بهشتی کنونی)به تهران آمد.
از سرودن شعر تا ترجمه ی آثار آمریکای لاتین
او سروده های خود را در هفته نامه خوشه به سردبیری احمد شاملو و در ماهنامه ی نگین که سردبیری آن به عهده ی دکتر محمود عنایت بود،منتشر کرد.
در آن روزها،عبدالله کوثری در شب های شعر خوشه حضور می یافت و اشعار خود را در کنار شاعران بزرگی چون احمد شاملو،مهدی اخوان ثالث،مصدق،نصرت رحمانی،م.آزاد و...می خواند.
کوثری پس از فارغ التحصیلی به لندن رفت و پس از این که به کشور بازگشت شروع به برگرداندن آثار داستانی نویسندگان آمریکای لاتین کرد و همچنین به ترجمه ی بیش از پنجاه کتاب در حوزه ی ادبیات و اقتصاد مشغول شد.
وی در ترجمه های خود تلاش می کرد که به اندیشارهای نویسندگان وفادار باشد و همچنین با زبانی درخور و شایسته به ترجمه ی این آثار بپردازد.
او در خصوص ویژگی زبان گفتگو در کار ترجمه مصاحبه ای با سعید کمالی دهقان انجام داد که در این خصوص چنین گفت: "ترجمه زبان محاوره یا گفتگو از مشکلات اصلی ترجمه رمان است. بخشی از این دشواری زاییده این است که در زبان فارسی تفاوت میان زبان کتابت و محاوره زیاد است، حال آنکه در زبانهای اروپایی مثلاً انگلیسی تفاوت به این حد نیست. مترجمان فارسی در این صد سال بطورکلی دو روش داشتهاند. نخست این که گفتکوها را با همان زبان کتابت یا روایت ترجمه کنند. این روش در گذشته غالب بود وهمه رمانهای ترجمه دوران قاجار تا کم وبیش دهه ۱۳۴۰ به همین روش ترجمه شده بود. از دههٔ ۱۳۴۰ که تحول اساسی در کار ترجمه پدید آمد مترجمان به ضرورت تمایز نهادن میان این دو زبان پیبردند. برخی از مترجمان روش شکستن کلمات را برگزیدند اما چنانکه اشاره کردم، همان کلمات کتابت را به کار گرفتند. درحالی که در زبان محاوره ما کلماتی متفاوت را به کار میگیریم و اصل زبان محاوره با این کلمات و با نحوی کم و بیش متفاوت ساخته میشود، یعنی در زبان محاوره اغلب جای فعل و فاعل و مفعول تغییر میکند. من با شکستن کلمات مخالف نیستم چون در مواردی بهراستی ضروری میشود اما معتقدم صرفاً با شکستن کلمات به زبان محاوره نمیرسیم."
عبدالله کوثری آثار متعددی از نویسندگان مشهور جهان ترجمه کرده است که از جمله ی این نویسندگان می توان به کارلوس فوئنتس،جرمین گریر،باراگاس یوسا،جورج سفریس،روبرتو گونسالس اچهوریا،مایکل ایگناتیف،ماشادو آسیس، اریک هابسبام،آیزایا برلین اشاره کرد.
یکی از نکات مثبت آثار ترجمه شده عبدالله کوثری این است که وی نه تنها این نویسندگان را به ایرانی ها معرفی نمود بلکه باعث شد که فارسی زبانان با فرهنگ مردم آمریکای لاتین آشنا شوند.
عبدالله کوثری در خصوص آثار ترجمه شده اش که از زبان انگلیسی بوده است نه از زبان اسپانیایی و تاثیر آن در اصل اثر نویسنده چنین گفت که اگر ترجمه از زبان اصلی باشد؛بهتر است اما ترجمه های این آثار به گونه ای بوده که اغلب موردتایید و ستایش نویسندگان آن بوده است.
مترجمانی که آثار آمریکای لاتین را ترجمه کرده اند انگشت شمار می باشند.مثلا مارکز و یوسا و...را فقط "راباسا"که از بهترین مترجمان آمریکای لاتین می باشد،ترجمه می کند این در حالی ست که مارکز در این خصوص اظهار کرده است ترجمه انگلیسی اش از اصل آثار من بهتر است.
کوثری در خصوص چالش هایی که گاهی اوقات مترجم با آن روبرو می شود اظهار کرد در وهله اول؛طبیعی است که گاهی مترجم به دلیل تفاوت های فرهنگی با کمبود واژه یا نبود معادل فرهنگی در زبان مقصد روبه رو شود.تنگنا همیشه وجود دارد اما تسلط مترجم به زبان و فرهنگ مقصد و آشنایی با فرهنگ خالق اصل اثر در رهایی از این تنگنا بسیار مهم است.