بالاترین مرحله قرب الهی که انسان می تواند به آن دست یابد این است که جهان هستی برای او سرابی باشد و عالم آفرینش برایش سایه ای کمرنگ زیرا انسان های اینچنینی خداوند مهربان را در همه جا می بینند و در جستجوی او هستند و هستی خود را از پروردگار متعال می دانند.
یکی از آثار رسیدن به این مقام این است که بنده تسلیم محض در برابر اراده ی خالقش شود و هرآن چه خداوند می خواهد را بخواهد و هرآنچه که خالق مهربانش می پسندد را بپسندد.
هم رضای او رضای خداوند مهربان باشد و هم رضای خداوند مهربان رضای او.
حضرت فاطمه زهرا(س) یکی از بندگان شایسته ی خداوند مهربان هستند که این حقیقت را پیامبر اکرم(ص) در خصوص ایشان چنین بیان می کنند و در کتاب های معروف و متعددی از اهل سنت و در روایات متعدد و فراوانی بیان شده است که حضرت محمد(ص) به فاطمه زهرا(س) فرمودند:
"خداوند به خاطر تو خشمگین می شود و به خاطر رضای تو راضی."
در معروف ترین منابع حدیث اهل سنت،صحیح بخاری چنین نوشته شده است: "فاطمه پاره وجود من است،هرکس او را به خشم آورد من را به خشم آورده است."
در همان کتاب نیز چنین نوشته شده است: "فاطمه پاره ی وجود من است هرچیزی که او را ناراحت می کند مرا ناراحت می کند و هرچه او را آزار دهد مرا می آزارد."
احادیث بسیاری در این خصوص وجود دارند که همگی حاکی از مقام بلندمرتبه ی حضرت فاطمه زهرا(س) در معرفت پروردگار و مقام عصمت و اخلاص و ایمان اوست،او به جایی رسیده است که رضایت و غضب او،رضایت و غضب خداوند مهربان و رسول الله شده است و این ارزشی والاست که هیچ چیز برابر آن نیست.
پیامبر اکرم(ص) همچنین می فرمایند:
"فاطمه پاره تن من است. آن چه او را آزار دهد مرا آزار می دهد و آن چه او را به زحمت افکند مرا به زحمت می افکند. "
پرواضح است که علاقه پدر و فرزندی هرگز نمی تواند چنین پدیده ای را توجیه نماید،زیرا پیامبر اکرم(ص) به عنوان رسول الله چیزی جز آن چه خداوند مهربان اراده کند،نمی خواهد.
معمولا جمله فاطمه بضعه منی را به "فاطمه پاره تن من است "تفسیر و ترجمه می کنند،این در حالی ست که در این جا سخنی از تن نیست بلکه مفهوم حدیث این است که فاطمه پاره ای از وجود و هستی پیامبر است که هم از نظر جسمی و هم روحی در روایات شاهد بر این معنا وجود دارد.
آن چه که قرآن درمورد فضائل و مقامات حضرت فاطمه(س) می فرماید این است که آیات متعددی در مورد حضرت فاطمه(س) نازل شده است که به طور مشترک در مورد حضرت فاطمه(س) و پنج تن آل عبا می باشد که از جمله ی آن ها می توان به این آیات زیر اشاره کرد:
سوره کوثر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
إِنَّآ أَعْطَیْنَـکَ الکَوْثَرَ
فَصَلِّ لِرَبِّکَ وانْحَرْ
إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الأَبْـتَـرُ
مفسران شیعه و سنی سوره مبارکه کوثر را درباره حضرت فاطمه زهرا(س) می دانند.
فخر رازی در تفسیر خود می گوید:
"کوثر"اولاد پیامبر اکرم(ص) هستند زیرا این سوره زمانی نازل شد که آن حضرت را به خاطر نداشتن اولاد سرزنش می کردند و معنای آن این است که خداوند مهربان به او نسلی عنایت می کند که همیشه ایام باقی بمانند.باوجود این که تعدادی از اهل بیت کشته شدند با این حال جهان از وجودشان پر است،ولی از بنی امیه نسل قابل اعتنایی باقی نمانده است.
آیه شریفه إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا
ام سلمه می گویند:هنگامی که این آیه بر پیامبر اکرم(ص)نازل شد،علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) را احضار کرده و فرمودند:
"اینان اهل بیت منند."
طبری بر طبق سندش از ابی الحمراء نقل کرده است:من تا شش ماه در عهد رسول خدا(ص)در مدینه بودم،حضرت محمد(ص)را در طول این مدت مشاهده می کردم که هنگام طلوع فجر به کنار خانه علی و فاطمه(س)می آمد و می فرمود:
نماز،نماز!إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا
قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَی.
"ای رسول ما به امت بگو من از شما اجر و رسالت جز این نمی خواهم که مودت و محبت مرا در حق خویشاوندانم منظور دارید."
سیوطی از ابن عباس روایت می کند:
هنگامی که این آیه بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد،صحابه عرض کردند:ای رسول خدا!خویشاوندان تو کیانند که مودت آنان بر ما واجب است؟
حضرت محمد(ص) فرمودند:"علی و فاطمه و دو فرزندان او."