برخی گمان می‌کنند مشکل اساسی این است که عارف مثل رضا خاتمی یک اصلاح‌طلب محکم و مقتدر نیست و محافظه‌کاری او است که مشکل بدنه اصلاحات است ولی واقعیت اینجا است که مشکل اصلی با عارف ناکارآمدی او است وگرنه حسن روحانی و علی لاریجانی هم چهره‌هایی محافظه‌کار هستند که با وجود محافظه‌کاری از حداقل کارآمدی و توانمندی برخوردارند.

با این همه محمدرضا عارف نشان داده هر چه ضعیف باشد در میل کسب قدرت ضعفی ندارد و تمام تلاشش را برای کسب قدرت می‌کند. او در آخرین نمونه با وجود تمام نصحیت‌ها به بهانه پرچمداری اصلاح‌طلبی در مجلس و هویت‌یابی اصلاح‌طلبان با علی لاریجانی بر سر کرسی ریاست رقابت کرد تا کرسی نایب رییسی علی مطهری که در دست فراکسیون امید بود نیز از دست برود.

برخی گمان می‌کنند مشکل اساسی این است که عارف مثل رضا خاتمی یک اصلاح‌طلب محکم و مقتدر نیست و محافظه‌کاری او است که مشکل بدنه اصلاحات است ولی واقعیت اینجا است که مشکل اصلی با عارف ناکارآمدی او است وگرنه حسن روحانی و علی لاریجانی هم چهره‌هایی محافظه‌کار هستند که با وجود محافظه‌کاری از حداقل کارآمدی و توانمندی برخوردارند.

سلام نو - سرویس سیاسی: سال آخر مجلس هم رو به پایان است و هنوز که هنوز است محمدرضا عارف به سکوت‌ خود ادامه می‌دهد. سه سال گذشته و او نه نطق قرایی کرده، نه طرح موثری ارائه داده، نه لابی موثری انجام داده‌ و نه توانسته فراکسیون امید را در حداقلی‌ترین شکل ممکن رهبری کند.

او که روزی روزگاری با طلبی که از انتخابات 92 داشت دنبال ریاست مجلس و حتی ریاست جمهوری 1400 بود حالا حتی نتوانسته یک فراکسیون را با حداقلی از اعضایش اداره کند. البته ناکارآمدی محمدرضا عارف به مجلس شورای اسلامی و فراکسیون به هم ریخته امید خلاصه نمی‌شود، او حتی در اداره شورای عالی اصلاح‌طلبان نیز عملکردی سوال برانگیز و آسیب‌زا داشت.

بعد از گذشت بیش از سه سال مردم هنوز اعضای فراکسیون امید را نمی‌شناسند، گزارش منظم و شفافی از آن دریافت نمی‌کنند و به جز هیات رییسه نقش دیگر اعضای فراکسیون را نمی‌دانند. در زمانه‌ای که حتی علی لاریجانی و دیگر اصولگرایان هم حرفی برای گفتن دارند عارف نه حرفی برای زدن دارد نه کاری برای انجام دادن. شاید هم‌چنان معتقد است "خیلی جاها نزدن حرف، بهتر از حرف زدن است. بالاخره برخی حرف‌ها اگر به صلاح نظام نیست نباید گفته شود."

عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و از مشاوران نزدیک محمد خاتمی پیش از این در گفت‌وگویی با خبرآنلاین تایید کرده بود که او و محمدرضا خاتمی به خاطر شیوه مدیریت محمدرضا عارف دیگر در شورای عالی اصلاح‌طلبان شرکت نکردند. او با تاکید بر این که اگر رفتار عارف اصلاح نشود اصلاحات ضربه می‌خورد گفت:

"آقای عارف باید در رفتار مدیریتی خودش به طور جدی تغییر ایجاد کند، در غیر اینصورت حاشیه‌هایی که برای لیست مجلس دهم و شورای شهر ایجاد شد، کماکان ادامه خواهد داشت. آقای عارف باید در رفتار مدیریتی خودش یک قاطعیت و صراحتی به خرج دهد -که البته همه می‌دانند این کارها در مدل کار هزینه‌بردار است- و یا این که ایشان به آن وجه پررنگ تر خودشان یعنی وجه غیرسیاسی بازگردد. پیشنهاد سومی جز این دو راه به ذهنم نمی‌رسد."

با این همه از کنش‌های عارف این طور به نظر نمی‌رسد که او قصد کناره‌گیری از سیاست یا کوتاه آمدن از مواضع خود را داشته باشد. در زمان استعفای افشانی، شهردار سابق تهران، نام او نیز در کنار پیروز حناچی و عباس آخوندی برای شهرداری مطرح شد و برخی نزدیکانش تایید کرد که او نسبت به این اتفاق آن‌چنان هم بی‌میل نیست و در حال بررسی شرایط است.

این نشان می‌دهد عارف با تمام ناکارآمدی‌های خود به ریاست یک فراکسیون یا شورای عالی اصلاح‌طلبان قانع نیست و هنوز دوست دارد در قامت شهردار تهران، رییس جمهور یا چیزی شبیه به این نقش آفرینی کند.

اما آیا اصلاح‌طلبان هم‌چنان احترام انصراف عارف در 92 را حفظ می‌کنند و او هم‌چنان می‌تواند یکه تازی کند؟ غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران پیش از این در گفت‌وگویی با سلام نو با تاکید بر اینکه این اتفاق نباید برای عارف سوتفاهم بیافریند گفته بود:

حضور عارف در راس شورای سیاستگذاری یک احترامی بود که به ایشان گذاشته شد و هیچ وقت سقف این نبود و چهره‌های روحانی و غیر روحانی بسیاری هستند که از نظر سیاسی با آقای عارف قابل مقایسه نیستند. چهره‌هایی مثل آقای نوری، موسوی خوئینی‌ها و بهزاد نبوی هستند که خاک خورده مبارزه سیاسی قبل و بعد از انقلاب هستند و بسیار بیشتر از دیگران مورد احترام هستند. این احترامی که به آقای عارف گذاشتند نباید برای کسی یا خود ایشان سوتفاهم شود که فکر کنم شده است.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید