در نهایت این بار بعد از تلاش بسیار زنان ایرانی و فشار مضاعف فیفا برای ورود زنان چندین سکو برای حضور دختران ایران در ورزشگاه مهیا شد، اتفاقی که بسیار رخ دادنش را به فشار خارجی مرتبط می‌دانند و بسیاری دیگر به تلاش زنان ایران در چهار دهه گذشته. برای برسی این مسئله با ناهید توسلی نویسنده، پژوهشگر، کنشگر حقوق زنان و مدیرمسئول «نافه» گفت‌وگو کردیم که در ادامه آن می‌خوانید.

سلام نو - سرویس اجتماعی: دختران ایران بالاخره بعد از مدت‌‌ها به این در و آن در زدن موفق شدند قفل در آزادی را باز کنند و در بازی ایران و کامبوج برای نخستین بار بعد از انقلاب پا به ورزشگاه بگذارند. اولین گام جدی برای ورود زنان به ورزشگاه در سال ۱۳۸۵ رخ داد و محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور ایران با ارسال نامه‌ای به رئیس سازمان تربیت بدنی خواستار فراهم کردن امکانات حضور زنان در ورزشگاه‌ها شد ولی در نهایت راه به جایی نبرد.

در شهریور ۱۳۸۷ خبرهایی مبنی بر این که زنان می‌توانند بازی‌های زیر نظر ای اف سی را تماشا کنند منتشر شد، اما به هفت دختری که برای دیدن بازی سایپا و بنیادکار به ورزشگاه آزادی رفته بودند اجازه ورود داده نشد و در دولت روحانی هم با وجود وعده حضور زنان در ورزشگاه اتفاق مثبتی در این زمینه نیافتاد و دختران ایرانی هم‌چنان پشت در آزادی ماندند.

در نهایت این بار بعد از تلاش بسیار زنان ایرانی و فشار مضاعف فیفا برای ورود زنان چندین سکو برای حضور دختران ایران در ورزشگاه مهیا شد، اتفاقی که بسیار رخ دادنش را به فشار خارجی مرتبط می‌دانند و بسیاری دیگر به تلاش زنان ایران در چهار دهه گذشته. برای برسی این مسئله با ناهید توسلی نویسنده، پژوهشگر، کنشگر حقوق زنان و مدیرمسئول «نافه» گفت‌وگو کردیم که در ادامه آن می‌خوانید.

- در ماجرای ورود زنان به ورزشگاه برخی عامل اصلی را فشار خارجی می‌دانند و دیگران معتقدند عامل اصلی این نتیجه حداقلی  موجود هم فعالیت‌های مدنی زنان است. به نظر شما کدام یک موثرتر بودند.

بدون شک عامل اصلی این امر، کنشگری ها و کوشش های مدنی دختران و زنان مشتاق ورود به ورزشگاه ها بوده که بیش از هر عامل دیگری، - حتی کوشش های کنشگران حقوق زنان- اثرگذار بوده است. به نظر من حتی کنشگران حقوق زنان نیز با تاسی از پیش قدمی و اقدامات خودجوش دختران و زنانی که الزاما جزو آن گروه هم نبودند، جذب این خودجوشی شده و البته همه کوشش های خود را در راه رسیدن دختران ورزش دوست به حضور در ورزشگاه ها کردند. برخی نهادهای دولتی مانند «معاونت ریاست جمهوری در امور زنان و خانواده» نیز ناگزیر به این خواست دختران و زنان ورود کردند. بدیهی ست این معاونت که وظیفه اش فراتر از این نوع درخواست هاست، اما به خاطر برآوردن خواسته های آنان با رایزنی های قانونی اقدامات لازم برای اجرای این امر معمول داشتند.

- با توجه به وضعیت فعلی، فشار خارجی (غیراقتصادی) را در چنین صحنه‌هایی برای پیشبرد اصلاحات اجتماعی موثر می‌دانید؟

البته پرسش شما در مورد این امر ورزشی نیست بلکه در مورد اصلاحات اجتماعی ست که مسلما پرسشی سیاسی ست و من صلاحیت پاسخ آن را در خود نمی بینم، اما در مورد فشارخارجی برای ورود دختران و زنان به ورزشگاه، آن را زیاد موثر نمی دانم، گرچه به ظاهر چنین استنباط می‌شود. دلیل آن را هم در اجرای قوانین دینی/ اسلامی حکومت می دانم و باور به این که جمهوری اسلامی با هیچ نهاد داخلی و خارجی رودربایستی ندارد تا تحت زور و فشار، خواسته ای را که مغایر قوانین دینی/ اسلامی اش می‌‍داند، اجرا کند.

اما بگذارید توضیح ام را کامل کنم و بگویم که موضوع ممنوعیت ورود دختران و زنان به ورزشگاه ها صرفاً مغایرت دینی نیست، بلکه بخش بسیار مهم آن فضای سخت مردانه و خشن و غیراخلاقی ست که از سوی گروهی از مردان در رابطه با احساسات شان نسبت به بازی ورزشکاران در ورزشگاه ایجاد می شود. این را همه می دانیم که متاسفانه برخی از تماشاگران مرد مسابقات ورزشی، مراعات رفتار و گفتار خود را در ورزشگاه نمی کنند و همین امر موجب ایجاد شرایطی غیراخلاقی در آن جا می شود. در عین حال این را نیز اضافه کنم که قطعاً اگر از آغاز زنان و مردان در کنار هم در ورزشگاه ها حضور می یافتند فضای به وجودآمده هرگز به خشونت و غیراخلاقی بودن کشیده نمی شد.

- برخی معتقدند صاحبان قدرت با اصلاحات از این دست مخالف نیستند اما عقب نشینی از مواضع خود را باخت ارزیابی می‌کنند. چه می‌شود کرد که این عقب نشینی باخت ارزیابی نشود و در نهایت به این اصلاحات تن دهند.

به نظر شما صاحبان قدرت هیچ وقت مواضع خود را باخت ارزیابی می کنند؟ در عین حال بعید می دانم که آن را عقب نشینی هم ارزیابی کنند! می دانم بسیاری از این نظر من تعجب خواهند کرد، اما همین جا اشاره به یک نکته ضروری ست و آن این که ورود دختران و زنان به ورزشگاه ها برای صاحبان قدرت مسئله ای آنقدرها مهم و حیاتی نیست که از پذیرش آن احساس باخت کنند. ضمنا نباید فراموش کرد که ممنوعیت ورود دختران و زنان به ورزشگاه ها منع قانونی ندارد، اما از آن جا که قوانین اسلامی بر پایۀ تاویل و تفسیرهای فقهی تدوین می شود و نظرهای فقهی که معمولا از سوی فقها صادر می شود از یک هماهنگی مشترک برخوردار نیست و تفاوت های فاحشی در این فتواها وجود دارد چنین مشکلاتی پیش می آید. مثلا همین موضوع ساختن فیلم زندگی شمس و مولانا یکی از مواردی بود که اختلاف نظرات فقها را کاملا نشان می داد. در مورد موضوع اصلی این گفت و گو نیز نهادهای مسئول ورزشی با همین اختلاف نظرات فقها روبرو هستند و از این روست که موضوع ساده و حق شهروندی ورود دختران و زنان به این جا کشیده شده است.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***