به گزارش سلام نو، در سومین سالگرد حمله به سفارت عربستان در تهران با حسین امیرعبداللهیان، معاون وقت عربی وزیر امور خارجه مصاحبه کرده است.
بخشهایی از مصاحبه را می خوانید:
از 12 دی 94 برایمان بگویید؛ از آنچه ابتدا در حواشی کنسولگری عربستان در مشهد و بعد مقابل سفارت ریاض در تهران رخ داد. این روز را بهروشنی به خاطر دارید یا خاطره تیرهای در ذهنتان مانده است؟
بهدلیل اتفاقاتی که قبل از آن حادثه رخ داده بود، به نظر من ماجرایی که مقابل سفارت عربستان رخ داد، ضمن اینکه تا حدی قابل پیشبینی بود، درعینحال در این اندازه که رخ داد، برای من هم قابل پیشبینی نبود.
تا چه حد قابل پیشبینی بود؟
اتفاقاتی افتاده بود که حساسیت موضوعات مرتبط با عربستان سعودی، سیاستها و اقداماتش را در داخل کشورمان خیلی بالا برده بود. از یک طرف فاجعهای رخ داده بود با عنوان فاجعه شهدای منا، از طرف دیگر اعدام یک روحانی شیعه به نام آیتالله نمر، هرکدام از اینها پیامدهای ویژه منفی در سطح جهان اسلام و بهطور خاص در افکار عمومی داخل ایران داشت. تبعات منفی اتفاقی که در فاجعه (و نه حادثه) منا رخ داد، این بود که سعودیها مسئولیتپذیری نداشتند و حتی در یکی از انسانیترین و احساسیترین موضوعات که انتقال پیکر کشتهشدگان و شهدای فاجعه منا بود، حاضر نبودند سر سوزنی با هیچکدام از کشورهای اسلامی از جمله جمهوری اسلامی همکاری کنند. این در حالی است که فرهنگها متفاوت است.
در این مسئله اصلا نمیتوانید بگویید یک جریان یا گروه سیاسی خاص بود که حساسیت داشت. خانواده شهدای حادثه منا با هر طرز فکری در این جریان وجود داشتند. از دانشگاهیان تا بازاریان و هنرمندان و طیفهای مختلف، این حساسیت وجود داشت که چرا باید این اتفاق بیفتد و به این شکل عمل کنند. یادم هست حتی بعدازظهر 11 دی در نشست شورای معاونان در وزارت خارجه من گزارشی از وضعیت پیشآمده و حساسیتهای موجود دادم و اینکه مقامات ذیربط امنیتی و انتظامی کشور به ما گفتهاند احتمال تحرکاتی علیه سفارت عربستان وجود دارد. درعینحال در شورای معاونان جمعبندیمان این شد که حتما باید به نهادهای ذیربط توجه لازم را بدهیم که حفاظت ویژهای از سفارت عربستان در تهران و سرکنسولگری در مشهد به عمل بیاورند؛ بنابراین از این منظر قابل پیشبینی بود و پیشبینیهای لازم انجام شد.
آیا حفاظت ویژه به عمل آمد؟
آنچه در مورد مشهد رخ داد، خیلی حاد نبود و گستره وسیعی نداشت و متناسب با آن برنامهریزیهایی کرده بودند و مانع از این شدند که اتفاق خاصی در مشهد رخ دهد. در مقابل سرکنسولگری عربستان در مشهد تجمعاتی داشتیم؛ ضمن اینکه در حد محدود تعرضی شده و به محوطه داخل ساختمان سرکنسولگری سنگ پرتاب کرده بودند اما در همین حد؛ توسط نیروی انتظامی کنترل شده بود. در تهران براساس گزارشهایی که در همان روز بهطور مستقیم از معاون وقت امنیتی انتظامی وزارت کشور میگرفتم و با ایشان در تماس بودم، موفق شدیم هماهنگی خیلی عالیای داشته باشیم. فراموش نمیکنم یکی از کسانی که در این مسئله به حوزه ما کمک کردند، آقای سرمدی، قائممقام وزارت خارجه بودند که در تماسی با معاون وقت امنیتی انتظامی وزارت کشور صحبت کردند و حساسیت موضوع را هم به ایشان گفتند.
اینها مربوط به روز یازدهم دی بود؟
بله، این اقدامات یک روز قبل از حادثه و 11 دی بود.
براساس گزارشهای مستندی که آن زمان منتشر شده، ظهر دوازدهم دی ماجرای کنسولگری مشهد رخ داد و حدود 11 شب مقابل سفارت عربستان تجمع آغاز شد. نتیجه «هماهنگی عالی» شما این شد که گروهی سفارت را آتش زده و وارد محوطه شدند؟
نتیجه این هماهنگی عالی چیز دیگری شد. در ساعاتی که پیشبینی میشد، مقابل سفارت عربستان در تهران اتفاقی رخ نداد و عملا حجم گسترده حضور افراد خشمگینی که آمده بودند و میخواستند اعتراضشان را بیان کنند، بهخوبی کنترل شد.
زمان وقوع حادثه کجا بودید؟
من آن شب طبق روال تا ساعت 9:30 در محل کارم در وزارت خارجه بودم و بعد به منزل رفتم و تا 1:30 بامداد با یک خط تلفن با معاون امنیتی وزارت کشور و با خط تلفن دیگری با حسین صادقی که سفیرمان در عربستان بودند، در تماس بودم و از تهران، کاردار عربستان مطالب را به آنها منتقل میکرد؛ درحالیکه آنها در رزیدانسشان در امنیت کامل بودند. درواقع منازل مسکونی دیپلماتهای عربستانسعودی تحت کنترل ویژه قرار گرفته بود که تعرضی به آنها نشود. یکی از دلایلی که حتی مویی از یک دیپلمات عربستان در این حادثه مفقود نشد و یک قطره خون از بینی هیچکدام از آنها نریخت، به خاطر این تدابیر بود. تا حدود ساعت 12 شب که آقای حسین صادقی از ریاض با من تماس گرفت و گفت مقامات وزارت خارجه عربستان با من تماس گرفتهاند و میگویند سفارت ما مورد تعرض قرار گرفته است. همانطور که آقای صادقی صدای ما را میشنید، در تماسی موضوع را به معاون امنیتی وزارت کشور اطلاع دادم و گفتم آنها چنین ادعایی دارند. ایشان گفتند براساس اخباری که داریم، چنین مسئلهای نیست؛ البته برخی مواد آتشزا به داخل سفارت پرتاب کردهاند اما الان محیط هیچ مشکلی ندارد و همه تظاهرکنندگان رفتهاند. اما حدود ساعت 1:30 بامداد بعدازاینکه همهچیز آرام شده، گروه اندکی از در دیگری داخل سفارت رفته بودند. با تصور اینکه همهچیز تمام شده است، بخشی از نیروهای انتظامی ما خارج شده بودند؛ در حدی که حالا مردم تظاهراتی کردند و دو، سه مواد آتشزا به داخل حیاط سفارت پرتاب کرده و رفتهاند. اما مطلع شدم گروه دیگری وارد شدهاند. با معاون امنیتی که تماس گرفتم، گفتند متأسفانه گروهی نیروهای امنیتی را غافلگیر کردهاند و از در پشتی وارد ساختمان شدهاند و خسارتهایی به سفارت وارد کردهاند. البته این سوالها را باید از مقامات امنیتی و رئیس پلیس دیپلماتیک بپرسید. من بهعنوان معاون سیاسی وزیرخارجه وظیفه داشتم موضوع را بهصورت مکتوب به بخشهای امنیتی منتقل کنم که حفظ امنیت، وظیفهتان است و آنها باید وظیفهشان را بهخوبی انجام دهند. اینکه این کارها بهخوبی انجام شده یا نشده و چراییاش را باید از پلیس انتظامی و پلیس دیپلماتیک بپرسید که چرا زمانی که تصور میکردید مردم صحنه را ترک کردهاند، نیروهایتان را به 50 درصد تقلیل دادهاید و مثلا تا صبح باید 200 درصد نیروها در محل مستقر میماندند.
شما میفرمایید 12 شب اوضاع آرام بوده، تا آنزمان به حیاط سفارت کوکتلمولوتف پرتاب شده بود. اما تصاویر نشان میدهد داخل ساختمان آتشسوزی رخ داده و آتشنشانی برای خاموشکردن آتش حضور یافت؛ همانطور که تصاویر روزهای بعد از ساختمان نشان میدهد دیوارهای ساختمان کاملا دود گرفته بود.
تصاویری که اول منتشر شده، نشان میدهد از یک اتاق ساختمان سفارت آتش زبانه میکشد- البته من بعد از حادثه هم سفارت عربستان را از نزدیک ندیدم، شاید چون بحث حفاظت ساختمان به من ارتباط نداشته اما گزارش بخشهای ذیربط را دیدم- بعد از بررسی بخشهای تخصصی نکتهای مشخص شد. مقابل سفارت عربستان وقتی تجمع مردم زیاد شد، در اتاقی که محل نگهداری اسناد بود، به این دلیل که حس کردند ممکن است اتفاقی بیفتد و فرصتی برای خردکردن اسناد نداشتند، اقدام به آتشزدنشان کردند و آتشهای اولیه واقعا طبق گزارشها هیچ ربطی به این مسئله نداشت. مشابه آنچه در سفارت آمریکا رخ داد و کارکنان سفارت، اسناد را در دستگاههای خردکن قرار دادند که بعد توسط دانشجویان پیرو خط امام منتشر شد.
بهعنوان معاون عربی وقت وزارت خارجه از عملکرد پلیس دیپلماتیک در قضیه سفارت عربستان راضی هستید؟
اگر بخواهم به دو ایراد در این مسئله اشاره کنم، بخشی از ایراد به نحوه حفاظت دیپلماتیک در شرایط بحرانی از سفارت عربستان در تهران برمیگردد. حتما باید برای لحظهلحظه آن ایام تا وقتی احساسات پاک افرادی که تحت تأثیر رفتارهای بد عربستان این اقدامات را انجام دادند، فروکش میکرد؛ دراینباره که ساعت 12 شب مردم رفتند، بگوییم قضیه تمام شده و فردا صبح میآیند پس تعدادی از نیروها کاهش داده شوند، هرچند در تخصص من نیست، اما میتوانست تدبیر دیگری اندیشیده شود. درعینحال انتقاد جدیتری به هموطنان خودم دارم؛ به کسانیکه به هر دلیل در تندکردن دور اعتراض در مقابل سفارت عربستان سعودی در تهران نقش داشتند. نیازی نیست برای اینکه اعتراض خود را به سیاستهای یک کشور بیان کنیم، به خشونت متوسل شویم. قطعا بین افرادی که این اقدام را انجام دادند، افراد سوءاستفادهگر و کسانی که منافع کشور برایشان مطرح نیست نیز وجود داشتند؛ اما نمیتوانم بگویم بعضی از افراد که با احساس خاصی پای کار آمدند، در این ماجرا سهمی نداشتند.
جریان دادگاه افرادی را که در حادثه سفارت بودند، پیگیری کردید یا احکام آنها را دیدید؟ برخی متهمان احکام سه تا شش ماه حبس گرفتند؛ درحالیکه عملکرد آنها موجب شد رابطه دو کشور قطع شود. رابطه برخی کشورهای کوچک همجوار هم قطع شد و کلا فضای بدی بر رابطه ایران و برخی کشورهای عربی حاکم شد. به نظرتان احکام صادرشده بازدارنده بود تا شاهد حادثه مشابهی نباشیم؟
به نظرم رفتار سعودیها میتوانست در نوع حکم صادره تأثیر داشته باشد. سعودیها با وجود اینکه خویشتنداری تهران را در این موضوع دیدند -ممکن است این جمله را بهراحتی نتوانم بیان کنم- در یک اقدام شتابزده و نسنجیده تصمیم به قطع رابطه دیپلماتیک گرفتند و برای قطع رابطه با ایران یادداشت دادند. ما باید اقدام متقابل میکردیم، ولی این کار را نکردیم که بگوییم دیپلماتها در 24 ساعت خاک ایران را ترک کنند؛ مشابه کاری که آنها کردند. ما یادداشتی ندادیم که بگوییم ما هم در اقدامی متقابل رابطهمان را با عربستان سعودی قطع میکنیم؛ برعکس به سعودیها گفتیم احساسی تصمیم نگیرید و امنیت دیپلماتها حفظ است و میتوانید فعالیت دیپلماتیک خود را ادامه دهید؛ اما سعودیها بهجای اینکه درک درستی از سیگنالهای ما داشته باشند، سعی کردند با مواضعی بسیار تند، با ایران مواجه شوند. هر روز یک تا سه سهمیه برای بیان بدترین واژهها علیه جمهوری اسلامی ایران در سبد فعالیت دستگاه دیپلماسی وزارت خارجه عربستان و شخص عادل الجبیر، وزیر خارجه وقت عربستان بود. طبیعی است یکی از اهداف ما در زمان صدور حکم، بازدارندگی آن بود و بخش دیگر اینکه ببینند هیچ موسسه حکومتی در ایران این موضوع را تأیید نمیکند؛ اما روز به روز رفتارهای توهینآمیز عربستان در این رابطه بیشتر میشد. اینکه حکم صادره بازدارنده و شدید است یا نه، به نظرم به دستگاه قضائی و تشخیص آنها برمیگردد.
به نظرتان بخشی از طیف مخالف آقای روحانی بهویژه ناراضیان برجام، در داخل هم برای ممانعت از اجرائیشدن برجام مثل سعودیها احساسی رفتار نکردند؟ نزدیکی برخی از نیروهای حاضر در مقابل سفارت با برخی طیفهای سیاسی داخلی میتواند شاهد این ادعا باشد.
من نیمچه تخصصی در زمینه سیاست خارجی دارم، اجازه بدهید در زمینه سیاست داخلی صحبت نکنم.
اگر ترجیح شما این است، از این سوال میگذریم. بعد از ماجرای سفارت و اعلام قطع رابطه در اولین جلسه سخنگویی وزارت امور خارجه، سخنگوی وقت، بسیار تند موضعگیری کرد. به یاد دارم در همه سوالها بر مصونیت اماکن دیپلماتیک تأکید داشت؛ ولی درباره قطع رابطه با موضع تندی صحبت میکرد و توپ یکباره به زمین عربستان شوت میشد! من شنیدم که در شورای معاونان وزارت خارجه روی این موضعگیریها جمعبندی شده بود. تأیید میکنید؟
واقعا خیلی حضور ذهن ندارم که آیا در وزارت خارجه جمعبندی کردیم که چطور موضعگیری کنیم و آن روز سخنگو چطور صحبت کرد؟ اما بالاخره اتفاقی افتاده بود که مقدماتش در جریحهدارکردن احساسات عمومی مردم را سعودیها فراهم کرده بودند؛ اما پس از این حادثه، رفتار ما چگونه بود؟ ما میتوانستیم مقابلهبهمثل کنیم یا با همان رفتار تند، زشت و نسنجیده عربستان، این کار را انجام دهیم.
اما کسی به ساختمان سفارت ما حمله نکرده بود. درست است که فاجعه منا پیش آمده بود و ماجرایی رخ داد که حج عمره متوقف شد. جرثقیل سقوط کرده بود و... .
خواهش میکنم طور دیگری نگاه کنید. اینکه ساختمان یک سفارت، سمبل حاکمیتی یک کشور است، درست. دراینباره اختلافنظری با هم نداریم. در فاجعه منا 465 ایرانی با آن وضعیت فجیع شهید شدند، هرکدام آنها طیف گسترده خانوادگی داشتند که همه را تحت تأثیر قرار داده بود و هدایت و آرامکردنشان کار بسیار دشواری بود. خانوادههایی که منتظر بودند از فردای روز عید قربان همسران، پدران و مادرانشان برگردند و حالا از وزارت خارجه درخواست میکنند کاری کنید جسد عزیزمان برگردد.
من شرایط آن روزها را درست به یاد دارم. تمام آن روزها در روزنامه «شرق» درباره فاجعه منا گزارش نوشته و موضوع را پیگیری میکردم. همکلاسی دانشگاهیام در این حادثه درگذشته است. ما هم بخشی از این جامعه اشارهشده شما هستیم و متوجه تأثر عمومی جامعه در آن زمان هستم. نقش وزارت خارجه و سنگینی باری را که بر دوش داشت، هم متوجه میشوم؛ اما بحثم اینجاست؛ مهر 94 که فاجعه منا رخ داد، میتوانستیم قطع رابطه کنیم؛ اما این کار را نکردیم و شما معتقدید در دیماه وقتی گروهی از ساختمان سفارت عربستان در تهران بالا رفتند، عکس و اسنادشان را زیر پا لگد کردند، طرف سعودی باید مناعت طبع ما در مهرماه را به یاد میآورد و مشابه ما رفتار میکرد. به نظرتان این قیاس شما عجیب نیست؟
در همان حادثه منا که من مسئول مستقیم پرونده در وزارت خارجه بودم؛ چون آقای ظریف شخصا درگیر مذاکرات سنگین برجام بودند، واقعا با فشارهای متعددی در داخل کشور مواجه بودیم که چرا رابطهتان را با عربستان قطع نمیکنید؟ آیا کافی نیست 465 حاجی ایرانی کشته شدهاند؟ به اینها فضایی را که آن روزها وجود داشت، هم اضافه کنید، افرادی مثل شهید رکنآبادی مفقود بودند و هر روز اخبار متناقضی دریافت میشد که ایشان از سوی دستگاه امنیتی عربستان سعودی ربوده شده و فضای بسیار آشفته و متلاطمی در این زمینه وجود داشت و به دستگاه دیپلماسی برای قطع رابطه خیلی فشار میآوردند یا معتقد بودند حداقل درباره اخراج تعدادی از دیپلماتهای عربستان سعودی تصمیم گرفته شود؛ اما ما در چارچوب درست دیپلماسی و در مسیر عقلانیت گام برداشتیم و رفتاری مشابه رفتار غیرسازنده عربستان سعودی را در بدترین شرایطی که میتوانستیم، انجام ندادیم؛ اما سعودیها با گستاخی، سبکمغزی و ادبیات سخیف به جای آنکه درک درستی از مواضع حکومتی نظام داشته باشند، با رفتارشان سعی میکردند وضعیت نامناسب را تشدید کنند. در این فضا طبیعی است وقتی سخنگوی ما قرار است پاسخ دهد، باید دستکم پاسخی بدهد که تا حدودی پاسخ به بخشی از الفاظ سخیف به کار بردهشده از سوی عادل الجبیر یا سعودیها باشد.
/خبرانلاین