نویسنده: فیلیپ گیرالدی (مدیرعامل شورای امنیت ملی)
در واشنگتن امروزی که دو رویی چه در میان دموکرات ها و چه جمهوری خواهان به سر حد خود رسیده، انتظار شنیدن واقعیت انتظار زیادی است. همه می دانند که قدرتمندترین لابی خارجی که در ایالات متحده فعالیت می کند، لابی گری اسرائیل است. در حقیقت، از برخی جهات می توان گفت که لابی گری اسرائیل در حال حاضر با بیشترین قدرت خود در حال فعالیت است و توانسته نفوذ خود را در سطوح محلی و کشوری گسترش دهد و کمپینی اساسی برای مجازات انتقاد یا تحریم اسرائیل به راه اندازد و هولوکاست را به نظام آموزشی و کتاب های درسی آمریکایی وارد کند.
اما گاهی اوقات، نور در تاریکی می درخشد. تلاش های رشیدا طایب و ایلهان عمر در کنگره برای به چالش کشیدن لابی گری اسرائیل ستودنی، و شایان ذکر است که این دو زن حتی از سوی هم حزبی های دموکرات خود مورد آزار قرار گرفته و به سکوت کردن ترغیب شده اند. در همین حال، رئیس جمهوری دونالد ترامپ هم سعی کرده آنها را به چهره دمکرات ها تبدیل کند و آنها را «متنفران از یهود» و «ضد یهودیت» خوانده و ادعا کرده است که آنها همانطور که اسرائیل را محکوم می کنند، از آمریکا هم متنفر هستند. ترامپ مکررا گفته آن دسته از یهودیان آمریکایی که به دموکرات ها رای می دهند، «خیانتکار» هستند و منظورش از این جمله خیانت به اسرائیل است. ترامپ تا اندازه ای برای جلب حمایت لابی گری اسرائیل تلاش کرده که حتی یک مجری رادیو یک مرتبه او را «پادشاه اسرائیل» خوانده است. مایک پومپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، هم پیشتر گفته عامل پیروزی ترامپ در انتخابات به دلیل وعده «نجات اسرائیل از آسیب ایران» بوده است.
یکی از قانون گذاران در کنگره که ظاهرا از این تمایل دو حزبی به اسرائیل به ستوه آمده، تد لیو از ایالت کالیفرنیاست. او اخیرا از دیوید فریدمن، سفیر دولت ترامپ به اسرائیل، به دلیل حمایت او از اقدام بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در ممانعت از دیدار طایب و عمر از کرانه باختری، انتقاد کرد. مادربزرگ طایب ساکن سرزمین های اشغالی در کرانه باختری است. فریدمن با انتشار بیانیه ای گفته بود که ایالات متحده از اقدامات اسرائیل حمایت می کند و به رویکرد آن احترام می گذارد. او در ادامه توضیح داده بود که جنبش تحریم ها، واگذاری و بایکوت (بی دی اس) علیه اسرائیل نشانه آزادی بیان نیست و جنگ افزاری اقتصادی برای از بین بردن مشروعیت و نهایتا نابود کردن اسرائیل، به شمار می رود. در حالی که فریدمن اظهارات غیر خشونت آمیز این دو زن سی و چند ساله را به مثابه تهاجمی مسلحانه تعبیر کرد، لیو در اقدامی شجاعانه در پاسخ به سفیر در توئیتی نوشت: «سفیر عزیز ایالات متحده در اسرائیل: شما آمریکایی هستید. وفاداری شما باید به آمریکا باشد، نه به یک قدرت خارجی. باید از حق آمریکایی ها برای سفر به دیگر کشورها حمایت کنید. اگر متوجه این مساله نیستید، باید استعفا دهید.» لیو در همان روز در گفت و گویی با «سی ان ان» به اعتراض های خود به فریدمن ادامه و توضیح داد: «واقعا فکر می کنم او باید استعفا کند، زیرا متوجه نمی شود که وفاداری او باید با آمریکا باشد و نه با یک قدرت خارجی. او باید از حق آمریکایی ها برای رفتن به خارج از کشور و دیدار با بستگانشان دفاع کند.» اما مجری برنامه که از دوستان قدرتمند اسرائیل به شمار می رود، بلافاصله خشم خود را نشان داد و لیو را به متهم کردن فریدمن به «وفاداری دوگانه» متهم کرد که اتهامی است که معمولا از سوی «ضد یهودی ها» و «انکار کنندگان هولوکاست» مطرح می شود. لیو در پی انتقادهای فراوان نهایتا توئیت خود را پاک و چیزی شبیه به عذرخواهی منتشر کرد.
اما واقعیت این است که فریدمن وفاداری دوگانه ندارد؛ وفاداری او یگانه با اسرائیل است و این مساله را بارها با حمایت بی قید و شرط از هر آنچه که رژیم نتانیاهو در تضاد با منافع آمریکا انجام می دهد، نشان داده است. او از کشتار شهروندان غیرنظامی و غیرمسلح غزه توسط تیراندازهای اسرائیلی حمایت، از بمباران سوریه تمجید و به انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به قدس اشغالی ترغیب و به رسمیت شناخته شدن حاکمیت اسرائیل بر بلندی های جولان تحسین کرده و حامی فعال و شهرک سازی های غیرقانونی اسرائیل در کرانه باختری بوده است. او حتی وزارت امور خارجه را تحت فشار قرار داده تا در توصیف اوضاع در کرانه باختری از استفاده از کلمه «اشغال شده» خودداری کنند و جای آن واژه «مورد مناقشه» را به کار برند. از این رو جای تعجب ندارد که فریدمن که پیش از انتصاب به عنوان سفیر یک بانکدار ورشکسته بود، اکنون به جای قانون گذاران کنگره طرف نتانیاهو را بگیرد.
اما توجیه اقدامات غیرقانونی یک دولت خارجی توسط سفیر ایالات متحده هیچ حسنی برای آمریکا ندارد و صرفا سبب می شود که این کشور طرف دولتی را بگیرد که عمدتا در جرائم جنگی دست دارد. حتی وقتی فردی مانند لیو در اقدامی درست رهبری حزب خود را نادیده می گیرد و در اقدامی شجاعانه رئیس جمهوری و سفیری را مورد انتقاد قرار می دهد که به جای کشور خود از یک دولت بیگانه حمایت می کنند، باز هم خود اوست که مورد شماتت قرار می گیرد و نه مشکل سازان اصلی. جای تعجب ندارد که در واشنگتن امروزی که فردی مانند فریدمن سفیر شده و هیچ کسی به دلیل اشتباهاتش مورد مواخذه قرار نمی گیرد، از جریان اصلی هم انتقادی شنیده نمی شود. اما باز هم می توان توئیت لئو را اقدامی قابل توجه دانست و امیدوار بود که قانون گذاران آمریکایی حتی به رغم مخاطرات برای موقعیت خود، در صدد گفتن حقیقت برآیند.
منبع: بنیاد فرهنگ استراتژیک / مترجم: طلا تسلیمی