واقعیتی که اصولگرایان باید بپذیرند این است که طبع عمومی هنرمندان با رویکردهای بسته و کنترلی اصولگرایان هم‌خوان نیست و آن‌ها صرفا برای کسب پول و امکانات با چهره‌ها و نهادهای خاص همکاری می‌کنند و دست آخر فیلم انتخاباتی رقیب آنان را می‌سازند. 

سلام نو – سرویس سیاسی:  اصولگرایان در کنار اقبال کمتری که در بین عموم مردم دارند همیشه با یک بحران جدی هم دست به یقه بوده و هستند و آن هم عدم اقبال در بین هنرمندان مختلف است که روز به روز بدتر می‌شود، البته این به معنای وابستگی هنرمندان به اصلاح‌طلبان نیست بلکه می‌توان گفت هنرمندان به نسبت با اصلاح‌طلبان رابطه‌ بهتری دارند.

هرچه قدر هم کیهان و دوستانش به سینمای ایران بد و بیراه بگویند و موسیقی را مطربی قلمداد کنند و علم‌الهدی در مشهد از کنسر‌ت‌ها انتقاد کند باز هم حسرت اصولگرایان عدم نفوذ و اقبال جدی در بین هنرمندان است، تا جایی که تتلو را به ملاقات داماد علم الهدی می‌برند. آن‌ها هرچند در بین شعرا و طیف معدودی از شاخه‌های هنری حامیانی اندکی دارند ولی در سینما، تلویزیون، تئاتر و موسیقی غریب مطلق هستند.

آن‌ها حتی در این سال‌ها تلاش کردند چهره‌های متفاوتی را به سوی خود جلب کنند اما هر بار به شکلی به در بسته خوردند. اول سراغ علیرضا افتخاری رفتند که دست آخر دست آوردی جز نابود کردن زندگی شخصی و هنری او به دست احمدی‌نژاد نداشتند.

افتخاری درباره دیدار با احمدی‌نژاد به ماهنامه تجربه می‌گوید:

ماجراهای دیدار من و آقای احمدی نژاد خیلی سر و صدا کرده و باعث شده بود در سخنانم خیلی محتاط باشم. به هر حال آقای احمدی نژاد آتشی در زندگی من انداخت که هنوز هم پشیمانم و در آن آتش می سوزم.

آقای احمدی نژاد جوری خودش را به آغوش من انداخت که انگار من یوسف گم گشته ایشان بودم. یک جوری به من چسبید و من را بوسید و پشت سر هم این اتفاقات را شکل دادند که... بابا بوسیدن یک بار، دو بار... جمله بعدی‌ام را امیدوارم جرات انتشارش را داشته باشید ولی من طناب خریده بودم خودکشی کنم. فشار بدی روی من و خانواده ام بود. فرزند کوچکم فهمید و گریه کرد و گفت: «بابا نکن».

چه بغل احمدی‌نژاد چه تلاش‌های بعدی اصولگریان علیرضا افتخاری را در دامن آن‌ها نیانداخت. او باز هم به نسرین ستوده آهنگ هدیه کرد و برای شجریان با اشک آرزوی سلامتی کرد.

دیگر تلاش اصولگرایان در دوران پسا 88 سرمایه‌گذاری روی سالار عقیلی بود. امکانات مختلفی در اختیار سالار عقیلی قرار گرفت و او سهم زیادی در آنتن تلویزیون یافت تا شاید صدای شیرینش یاد شجریان را از دل مخاطبان پاک کند، اما چنین نشد. سالار عقیلی پس از بهره بردن کامل از امکاناتی که در اختیارش قرار گرفت به راه خودش ادامه داد و به مرور از حامیانش فاصله گرفت.

او آهنگ بخوان جانان را برای محمدرضا شجریان خواند و آن را به به محضر خسرو آواز ایران پیش کش کرد. روی آنتن زنده تلویزیون هم به صراحت شجریان را ستود و گفت: من از ابتدا آقای شجریان را دوست داشتم و هنوز هم شجریان را عاشقانه می‌پرستم.

عقیلی در واکنش به جنجال‌های اخیر درباره رقص فرزانه کابلی در کنسترش هم محکم از خانم کابلی دفاع کرد به خبرگزاری فارس گفت: این‌ها یک گروه حرکت‌های نمایشی بودند که از «انجمن هنر‌های نمایشی» مجوز داشتند. چندین بار هم فیلم‌هایش را برای ارشاد فرستادیم و ناظرین در جلسات تمرین این گروه با ما حضور یافتند و از نزدیک همه چیز را دیدند و ارزیابی و تایید کردند. مگر می‌شود کسی بدون مجوز روی صحنه برود؟ در ضمن ما سی سال است که کار هنری انجام می‌دهیم و به مردم و این مرز و بوم خدمت می‌کنیم. این‌همه کار‌های ملی میهنی خلق کرده‌ایم. ما که نمی‌آییم با یک کار این‌چنینی تمام آنچه را تا به حال ساخته‌ایم، خراب کنیم!

اما این‌ها اقدامات قابل دفاع اصولگرایان و تلاش‌هایی محترم بود، شاهکار آن‌ها تلاش برای جذب تتلو بود که به جرات می‌توان آن را از بدترین تصمیم‌های سیاسی این طیف دانست. آن‌ها تتلو را روی ناو ارتش بردند، برایش کلیپ درست کردند، به عنوان حامی رییسی او را به دیدار کسی بردند که حالا رییس قوه قضاییه است و دست آخر هم با حضور حمید رسایی از او تقدیر کردند.

چنین زنجیره‌ای از تصمیمات فاجعه بار کم سابقه و کم نظیر است و کاری است که کمتر طیفی سیاسی چنین کودکانه به آن دست زده باشد. نتیجه تمام این‌ها در نهایت رفتن تتلو از ایران و انتشار مجموعه‌ای از سخیف‌ترین آثارش و حملات پیوسته به اصولگرایان بود.

تنها جذب جدی آن‌ها در این سال‌ها الهام چرخنده و تنها خلق جدی آن‌ها حامد زمانی است که به تازگی با ماجرای دعواهای فرودگاهی خود با پلیس مشهور شده.

اما چرا چنین است؟ واقعیت این است طبع عمومی هنرمندان با رویکردهای بسته و کنترلی اصولگرایان هم‌خوان نیست و آن‌ها صرفا برای کسب پول و امکانات با چهره‌ها و نهادهای خاص همکاری می‌کنند و دست آخر فیلم انتخاباتی رقیب آنان را می‌سازند. در کنار این مسئله اساسی این است که عموم هنرمندان سیاسی نیستند بلکه صرفا برای بهبود شرایط کار، زندگی و فعالیت هنری خود به یک شخص خاص رای می‌دهند. واقعیتی که اصلاح‌طلبان آن را پذیرفته‌اند و اصولگرایان نه!

کد خبرنگار: ۱
۳دیدگاه شما

برچسب‌ها

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ۲۰:۳۴ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۴
    البته دوري از اصولگرايي براي كسي افتخار محسوب نميشود
  • ۱۰:۴۲ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۵
    اولا بازیگری هیچ گاه هنر نبوده و خوانندگی نیز به هنر ربطی ندارد یعنی طیف خوانندگان و بازیگران معمولا از افرادی هستند که جز به خودشان و منافع مادی و لذت های جسمانی و زندگی لاکچری و سبک غربی به هیچ چیز دیگری اهمیت نمیدهند و همه چیز و همه کس را در خدمت خود میخواهند و اتفاقا این حسن و مزیت اصول گرایان است که با این قشر از خود راضی و مغرور هم گرایی ندارند قشری که به خودشان هم وفادار نیستند و چندین چند بار طلاق در پرونده دارند
  • ۱۳:۴۵ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۷
    واقعاً خیلی مطلب ضعیفی بود که ناشی از قلم ضعیف است. این مطلب عمق کینه و نفرت شما را از اصولگراها نشان می دهد در صورتیکه چنین مطالب ضعیفی بدون کارشناسی فنی خواهان و مخاطب جذب نمی کند شما باید فنی و علمی و نیز اصولی یک جناح را نقد کنید نه از روی ترواشات ذهنی که کوچه و بازاری ها هم توانایی نقد آن را دارند. در ضمن باید بدانید دوران اصولگرا و اصلاح طلب به پایان رسیده و باید این دو جناح خود را با مقتضیات زمان که جوانان آن را مشخص می کنند، تطبیق دهند

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید