سلام نو – سرویس بینالملل: اسرائیل بعد از مدتی سکون در صحنه سیاسی خاورمیانه در چند هفته گذشته دوباره به شدت فعال شده و با اتخاذ مواضعی تهاجمی در عراق، سوریه و لبنان عملیات نظامی انجام داده است.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل پس تجاوز این کشور به سوریه مدعی شد که هدف، پایگاه پهپادی ایران در سوریه بوده است. نخست وزیر اسرائیل مدعی شد: «در عملیاتی بزرگ، ما مانع حمله نیروهای ایرانی و شبهنظامی به اسرائیل شدیم.» نکته قابل توجه در حملات اخیر اسرائیل گستردگی، بازههای زمانی کوتاه و شدت آن است.
حملات اسرائیل به لبنان و سوریه پس از حملات پهبادی این رژیم به پایگاههای حشد الشعبی در عراق صورت گرفت، حملاتی که در نوع خود کم سابقه بود.
نزدیک یک ماه پیش بود که یک پایگاه نظامی متعلق به حشدالشعبی در آمرلی استان صلاح الدین عراق مورد حمله مشکوک قرار گرفت. ۱۰ روز بعد حمله دیگری به پایگاه سابق اشرف در استان دیالی که این روزها تحت کنترل حشد الشعبی است صورت گرفت و در هفتههای بعدی، چند مرکز نظامی دیگر حشدالشعبی مورد حمله قرار گرفتند. ابتدا هیچکس مسئولیت آنها را به عهده نگرفت اما سرانجام پس از چند هفته منابع اسرائیلی و غربی همگی تایید کردند که اسرائیل مراکز حشدالشعبی را در چند جای عراق هدف قرار داده است، اقدامی که ظاهرا با رضایت آمریکا هم نبوده.
اما رویکرد تهاجمی اسرائیل که واکنش جدی حزبالله را نیز در پی داشته بر چه مبنایی و برای دستیابی به چه هدفی اتخاذ شده است؟ چه عامل اسرائیل را مجاب کرده که در سه حوزه نفوذ ایران رویکردی تهاجمی به خود بگیرد؟
بخشی از دلایل اسرائیل برای اتخاذ این رویکرد تهاجمی به مشکلات داخلی این رژیم به خصوص مشکلات فزاینده نخست وزیر آن، بنیامین نتانیاهو، بر میگردد. نتانیاهو از یک سو با اتهام فساد دست و پنجه نرم میکند و از سوی دیگر با احزاب رقیبی که به هیچ شکلی راضی به ادامهی حضور او در قدرت نیستند.
یک ائتلاف بنی گاتس که رقابت نزدیکی با او دارد و گفته در دولتی که نتانیاهو نخست وزیر باشد حضور نخواهد داشت و ائتلاف تحت رهبری لیبرمن هم صراحتا اعلام کرده که میخواهد به صورت جدی با نتانیاهو مخالفت کند که همین احتمال عدم پیوستن لیبرمن به نتانیاهو را تقویت میکند.
از سوی دیگر یکی از مُسکّنهایی که باعث فروکش کردن اعتراضات مردمی و افزایش محبوبیت سیاستمداران در اسرائیل میشود اقدام نظامی علیه دشمنان و رقبای این رژیم است.
اما تمام مسئله به بحران داخلی اسرائیل بر نمیگردد و برخی از تحلیلگران معتقدند حملات اخیر اسرائیل واکنشی است به دیدار احتمالی بین مقامهای ارشد ایران و آمریکا که میتواند به فروکش کردن تنشهای بین دو طرف، گشایش پنجرههای اقتصادی ایران و به تبع آن حمایت ایران از کشورها و گروههای همسویش منجر شود.
ایهود باراک، نخست وزیر سابق اسرائیل و از چهرههای حامی سیاستهای نظامیگرانه در اسرائیل با اشاره به دیدار احتمالی روحانی و ترامپ آن را چراغ قرمزی برای اسرائیل ارزیابی کرده است.
باراک نسبت به ایجاد هرگونه رابطه بین ترامپ و ایران گفت: تغییر مسیر ترامپ در قبال ایران از جمله احتمال دیدار ترامپ و روحانی چراغ قرمزی برای همه ی ماست. این ماجرا هشداری است نسبت به وابستگی بیش از حد نتانیاهو به ترامپ که مواضعش به سرعت تغییر میکند.
به نظر میرسد اسرائیل با افزایش تنش در خاورمیانه چند هدف مشخص را دنبال میکند، از جمله این که مایل است حضور خود را به ایران اعلام کند و سعی کند با افزایش التهاب در منطقه موجب خطای محاسباتی ایران شود تا روند عادی شدن احتمالی روابط ایران تحت تاثیر قرار بگیرد.
آیا رسیدن اسرائیل به این اهداف ساده است؟ با توجه به تثبیت حزب الله و حشد الشعبی در عراق و پیروزیهای دولت سوریه به نظر میرسد اسرائیل در راه دست یابی به اهدافش با مشکلاتی جدی مواجه است، مشکلاتی که به سادگی قابل حل نیست.