سلام نو - سرویس سیاسی: انتخابات مجلس شورای اسلامی هر روز نزدیک میشود و همین مسئله نگاهها به عملکرد و احوالات اصلاحطلبان را بیش از پیش دقیق و منتقدانه میکند، به خصوص عملکرد شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان و طرحهایی مثل پارلمان اصلاحات که مدتها است در بین فعالین سیاسی اصلاحطلب مطرح است. برای نگاهی به عملکرد اصلاحطلبان در چند وقت اخیر با حسین کمالی دبیرکل حزب اسلامی کار و از وزرای اسبق کار به گفتوگو نشستیم.
کمالی پیروزی و شکست اصلاحطلبان را در گرو انتخابات نمیبیند و معتقد است پیاده شدن افکار اصلاحطلبان در جامعه پیروزی اصلاحطلبان را تضمین میکند. او برخلاف عدم تمایلش برای سخن گفتن درباره شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان درباره پارلمان اصلاحات حرف دارد و آن را محلی برای اجماع نظر گروههای مختلف اصلاحطلب میداند.
دبیرکل حزب اسلامی کار معتقد است که امروز اداره امور کشور تا حد زیادی به دست نیروهای درجه دو و سه اصلاحطلبان افتاده است و راه عبور از این مسئله هم حضور نسل جدیدی از مدیران و بازگشت شورای نگهبان به جایگاه تعیین شدهاش در قانون اساسی است.
در ادامه مشروح گفتوگو سلام نو با حسین کمالی را مشاهده میکنید.
مدتها است که از فعالیتهای شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان خبری نیست.علت چیست؟
در رابطه با شورای سیاستگذاری که خود من یکی از افراد موثر در تاسیس آن مدتی است از احوالات آن خبر ندارم و بیشتر پیگیر شکلگیری امور پارلمان اصلاحات هستم.
طرح پارلمان اصلاحات پیشرفت قابل توجهی داشته است؟
طرح مقدماتی پارلمان اصلاحات شش سال پیش در شورای هماهنگی تصویب شد ولی راکد ماند و بعد از آن به درخواست حزب مردم سالاری مجددا در دستور کار شورای هماهنگی اصلاحات قرار گرفت و کلیات آن مجددا تصویب شد و اکنون ماده 9 آن در شورای هماهنگی اصلاحات در حال بررسی است که این ماده به اعضا و ترکیب پارلمان اصلاحات میپردازد.
نکته مهم این جا است که پارلمان اصلاحات برای انتخابات نیست و در اساسنامه آن هم ذکر شده که مدت آن محدود نیست. به نظر ما این مجمع تشکلی است که جامعیت بیشتری دارد و باعث اجماع اصلاحطلبان در مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی میشود که به وسیله آن میتوانند مردم را به سوی اهداف اصلاح طلبانه خود دعوت کنند.
حاکمیت اجازه فعالیت چیزی مانند پارلمان اصلاحات به عنوان یک تشکیلات گسترده اصلاحطلب را در شرایط فعلی میدهد؟
بستگی به نوع رفتار ما دارد. اگر رفتار ما منطقی باشد و دیگران احساس کنند که سیاست ما معطوف به براندازی نیست، نوع تعامل آنها با ما مناسب خواهد بود. ما باید امیدوار باشیم که رقبا این قدر باهوش باشند که بتوانند نظرات مختلف را در جامعه تحمل کنند و این را متوجه شوند که اگر جمعیتی در کشور امکان اظهار نظر،فعالیت و اعمال نظر سیاسی نداشته باشند به ابزار دست براندازان یا همفکران آنها تبدیل خواهند شد، بنابراین دولتهایی که هوشیار هستند سعی میکنند همه جامعه را به رقابتهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی فرا بخوانند چون اگر این اتفاق رخ ندهد کنترل قطره قطرههایی که از این اتفاق به هم میپیوندند دشوار خواهد بود.
گفته میشود که برخی احزاب مثل حزب اتحاد ملت مایل نیستند به پارلمان اصلاحات ملحق شوند چون نفوذ خود را از دست میدهند. این مسئله چقدر درست است؟
حزبی مثل حزب اتحاد حزب نخبهگرا است، حزب کادر است و نفرات خود را در بخشهای مختلف دارند. به این معنی که در پارلمان اصلاحات هم نفوذ خود را خواهند داشت در حالی که احزاب مبتنی بر تعداد بیشتر عضو مثل خانه کارگر که سه میلیون عضو دارد وضع متفاوتی پیش روی خود دارند.
شاخصه اصلی پارلمان اصلاحات جامعیت آن است و نه حذف بخشی به نفع سایر بخشها و اولویت در پارلمان جمع کردن طیفهای مختلف اصلاحطلبان است که باعث میشود به جای یک جمع بیست سی نفره گروه بیشتری در تصمیمگیری مشارکت کنند.
با این تفاسیر چرا بعد از این مدت این طرح به جایی نرسیده است؟
یک مسئله این است که با توجه به نظرات متفاوت اعضا، بررسی این طرح طولانی و زمان بر است و مسئله دیگر این است که این طرح مخالف هم دارد و برخی فکر میکنند اگر پارلمان اصلاحات نباشد بهتر است. تنها راه حل هم این است که ما بتوانیم بنشینیم با هم حرف بزنیم و به مسائل از قاعده پیشرفت کشور نگاه کنیم و ببینیم وظیفه ما نسبت به مردم چیست.
الان شما نگاه کنید ما با این مشکل در مجلس هم مواجه هستیم و اخیرا هم برخی با مطرح کردن مباحث قومیتی همبستگی ملی را تحت الشعاع قرار دادهاند و اقوام مختلف را در رقابت با هم قرار دادهاند، در حالی که اگر گفتوگو بین احزاب و گروهها صورت پذیرد و محور منافع ملی باشد چنین اتفاقی نمیافتد.
این مشکل در مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هم مطرح است و میل به شنیدن نظر مخالف وجود ندارد و معمولا دوست داریم حرف بزنیم و هنر شنیدن حرف و نظر مردم را نیاموختهایم.
اگر فراکسیون امید فکر میکند خوب کار کرده است میبایست از عملکرد خودش دفاع کند
مردم این روزها از عملکرد فراکسیون امید راضی نیستند و توقعاتی که مردم دارند برآورده نشده است. به عنوان کسی که در جریان محدودیتهای فراکسیون هستید تا چه اندازه به مردم حق میدهید که از عملکرد فراکسیون امید در مجلس ناراضی باشند؟
هرچند نظر سنجی دقیقی نشده، با این حال اگر فراکسیون امید فکر میکند خوب کار کرده است میبایست از عملکرد خودش دفاع کند. درباره محدودیتها هم باید بگویم از نظر من داشتن نود نماینده در مجلس قدرت کمی نیست و حتی با ده نماینده متحد و همراه میتوان خیلی از امور را به سامان رساند.
قهر مردم با اصلاحطلبان به معنی انتخاب اصولگرایان نخواهد بود
با این شرایط به نظر میرسد از حالا پیروزی اصولگرایان قطعی باشد.
ما در انتخابات قبلی برنامههای خود را در کمیته سیاستگذاری اصلاحطلبان تدوین و ارائه کردیم و حالا مردم با توجه به آن برنامهها و عملکرد ما، نسبت به رای دادن مجدد تصمیمگیری میکنند و یا مثب رای میدهند یا رای منفی ولی رای ندادن به اصلاحطلبان الزاما به معنی پذیریش رویکرد اصولگرایان نیست.
برخی فکر میکنند قهر مردم با اصلاحطلبان به معنی انتخاب اصولگرایان است در حالی که در سالهای گذشته به خاطر عملکرد شورای نگهبان مردم به نخبگان اصولگرا رای ندادهاند و اصولگرایان هم نخبگان اصلاحطلب را رد صلاحیت کردند، بنابراین مجاری اداره جامعه تا حدود زیادی در اختیار سطح دو و سه نخبگان اجتماعی و سیاسی است و افراد اصلی از صحنه مدیریت جامعه کنار گذاشته شدهاند.
چرا شاهد چنین کاهشِ سطح محسوسی در کیفیت نمایندگان هستیم؟
مردم تا وقتی حس کنند چیزی به آنها تحمیل میشود نسبت به آن واکنش منفی نشان میدهند، انسان نسبت به چیزی که از آن منع میگردد حریص میشود. شاید مردم در شرایط عادی حتی به اصولگرایان رای دهند ولی تا وقتی مردم ببینند یک گزینه تحمیلی است به گزینه دیگر رای میدهند و به نوعی با اراده تحمیلی مخالفت میورزند.
آیا این لجبازی منجر به چرخش مردم به سمت براندازان میشود؟
هر احتمالی وجود دارد ولی تصور من این است که مردم نتیجه کارهای هیجانی را دیدهاند و میل ندارند به سمت تلاطم دوباره بروند و شاید به سمت تکنوکراتهای مردمیتر حرکت کنند. در مجموع به نظر من باید یک گردش نخبگان روشنی صورت بگیرد چون جامعه به یک هوای تازه نیاز دارد و باید یک جوان گرایی واقعی در عرصه مدیریت و سیاست کشور صورت بگیرد.
شورای نگهبان باید به جایگاه اصلی خود در قانون اساسی بازگردد
امید دارید که شورای نگهبان اجازه چنین اتفاقی را بدهد؟
در علوم سیاسی و به طور کلی سیاست هیچ چیز غیرممکن نیست و امکان دارد شورای نگهبان هم نظرات خود را تغییر دهد و از جایگاه برادری به جایگاه پدری تغییر موقعیت و ارتقا یابد و به جایگاه اصلی خود در قانون اساسی بازگردد، جایگاهی که نقش شورای نگهبان را نه یک گزینشگر بلکه نهادی برای دفاع از حقوق تضییع شده نامزدها در قوه مجریه میداند.
در صورت عدم تغییر رویکرد شورای نگهبان تحریم یا حضور مشروط را به صلاح میدانید؟
اگر کاندیدای ما تایید صلاحیت نشود ما چه کاری میتوانیم بکنیم؟ وقتی کاندیدا نداشته باشیم به سمت تایید نامزد رقیب که نمیرویم، در نهایت اصلاحطلبان شاید شخصا بروند و در انتخابات رای بدهند ولی نمیشود نامزدهای اصلاحطلب رد صلاحیت شوند و آن وقت انتظار داشته باشند که نامزد رقیب را تایید یا حمایت کنیم.
با مسئلهای که مطرح کردید این سوال پیش میآید تکلیف تصمیم انتخاباتی سال 92 و حمایت از حسن روحانی چیست؟
ببینید در آن شرایط آقای روحانی نتیجه ائتلاف بین مجموعهای از نخبگان بود که نگران وضعیت کشور بودند و ما نرفتیم به خاطر حمایت از ایشان اصولگرا بشویم. من در همان سال و در ستاد خود آقای روحانی گفتم که ایشان اصلاحطلب نیست و میانهرو است.
از حمایت از روحانی ناراحت و پشیمان نیستید؟
نه. در هشت سال قبل از آن همه چیز کشور آسیب دید. حداقل این است که امروز همه روی پای خود و در خانه خود هستیم و کشور آرامشی نسبی دارد.
امروز برداشت عمومی این است که اصلاحطلبان به خاطر انتخابات 92 بدهکار آقای عارف هستند و احتمال دارد در انتخابات 1400 هم ایشان را نامزد کنند.
بحث بدهکاری مطرح نیست و باید دید نظر مجموعه اصلاحطلبان در آینده به کدام سو یا شخص معطوف خواهد بود.
با این مشکلات امیدی به موفقیت اصلاحطلبان در انتخابات وجود دارد؟
اگر موفقیت را معادل اشغال پست و مناصب ندانیم و به اصلاح امور بیاندیشیم پیروزی بسیار محتمل است. نگاه من این نیست که حتما باید قدرت را در اختیار بگیریم بلکه اولویت این است که تفکرات اصلاحطلبان در جامعه جریان یابد، اتفاقی که اگر بیافتد اصلاحطلبان پیروز میشوند ولی اگر تمام صندلیهای قدرت را هم در اختیار بگیریم ولی این اتفاق نیافتد باخت قطعی است.
و در آخر رییس جمهور مطلوب شما برای انتخابات 1400 کیست؟
هر کسی که مردم در یک انتخابات آزاد او را انتخاب کنند.
گفتوگو از: پوریا صفآرا - حمید ناطقیان