سلام نو – سرویس سیاسی: این روزها جنجالهای فضای مجازی و حقیقی گرد پزشکان میچرخد و حتی در روز پزشک که زمانی برای گرامیداشت پزشکان است روند انتقاد به آنان متوقف نمیشود بلکه با شدت بیشتری ادامه پیدا میکند.
اما این ماجرا از کجا شروع شد؟ پس از تجمعات دی ماه 96 و افزایش روز افزون فشارهای اقتصادی بر مردم توجه جامعه و طیفی از فعالین سیاسی به مسئله فساد و رانت بیشتر شد. افشاگریها افزایش یافت و از فساد اقتصادی در بخشهای مختلف سیستم اقتصادی، اداری و سیاسی کشور حرف زده شد.
فساد اقتصادی و اختلاس رشد داشت و بیاعتمادی مردم به هر کس که پولی بیش از حد معمول داشت روز به روز افزایش یافت. یک روز وزیر سابق را میگرفتند و یک روز درباره زندگی مرفه آقازاده یک وزیر یا نماینده مجلس صحبت میشد.
در همین روند توجه مردم به ضرورت آموزش رایگان و افزایش کیفیت خدمات پزشکی جلب شد، به خصوص این که ضعف بیمهها در ایران باعث به چشم آمدن هر چه بیشتر خدمات درمانی در ایران شده است.
با همین زمینهها موج انتقاد از پزشکان در زمینههای مختلف به خصوص درآمدهای کلان آنها و عدم پرداخت مالیات متناسب با آن اوج گرفت. هشتگهای مختلفی از جمله #پزشک_فراری_از_کارتخوان در توییتر ترند شد و پزشکان تحت فشار قرار گرفتند که کارتخوان را مطبهای خود مستقر کنند.
در کنار این مسئله بحث ورودیهای پزشکی و کمبود پزشک در ایران و پایین بودن سرانه پزشک در ایران نسبت به جمعیت هم مطرح شد، دغدغه درستی که انگشت اتهامش باز هم به سوی پزشکان نشانه رفته بود.
واقعیت این است که برخی پزشکان در دفتر خود کارتخوان ندارند و این مسئله چیزی نیست که قابل کتمان و انکار باشد. نوشته "کارت خوان نداریم، لطفا پول نقد همراه داشته باشید" نوشتهای آشنا است که در مطب برخی از مشهورترین پزشکان پایتخت مشاهده میشود.
یک منبع آگاه که نمیخواهد اسمی از او برده شود درباره تخلفات تعداد اندکی از پزشکان برای فرار مالیاتی به روزنامه ایران میگوید: «برخی از پزشکان به خاطر اینکه مالیات ندهند یا کمتر مالیات بپردازند در مطبهایشان دستگاه کارتخوان نصب نمیکنند یا اینکه دستگاههای کارتخوان را به اسم افراد دیگری ثبت میکنند تا میزان درآمدشان مشخص نشود. مراکز درمانی خصوصی هم بهخاطر نظارتهایی که بر فعالیتشان میشود نمیتوانند چنین تخلفاتی کنند و این نوع تخلف بیشتر در مطبهای خصوصی صورت میگیرد.»
فضا آن چنان علیه پزشکان شدت گرفته است که درخواست آنها برای آموزش چگونگی کار با صندوقهای فروشگاهی یا مرتبط کردن کارتخوان با سیستم مالیاتی با حمله شدیدی در فضای مجازی رو به رو میشود، حملهای که با استقبال مردم مواجه میشود.
این که بخشی از جامعه پزشکی فرار مالیاتی دارد قابل انکار نیست، این که پزشک کم داریم قابل انکار نیست و این که برخی پزشکان تعهد کافی ندارند هم قابل انکار نیست ولی آیا میزان فرار مالیاتی یا عدم تعهد پزشکان الزاما بیش از مهندسان ساختمان، مدیران اقتصادی یا دیگر اقشار جامعه است؟
واقعیت این است که سیستم مالیات در ایران مشکلاتی جدی دارد و این باعث فرار مالیاتی گروه قابل توجی از مردم میشود، گروهی که پزشکان هم بخشی از آن هستند و انتقاداتی که این روزها علیه پزشکان میشود از شکل انتقاد خارج شده و به هجمههایی جهتدار، برنامهریزی شد و هدفمند تبدیل شده.
اما این هجمهها به دنبال چیست؟ به نظر میرسد جریانی که این روزها پرچم عدالت خواهی را با چهرههایی مشخص در فضای رسانهای کشور به دست گرفته هرچند بخشی از حرفهای درست را میزند اما با موج سواری و پوپولیسم در پی تغییر فضای سیاسی و اجتماعی کشور است و نگاهی دقیق به انتخابات مجلس و ریاست جمهوری دارد، هرچند کارش در این انتخاباتها تمام نمیشود.
طراحان و توسعه دهندگان این شکل از گفتمان عدالتطلبی هرچند این روزها سرمستانه به پیروزیهای خود از کارتخوان پزشکان تا ویلاهای لواسان مینگرند، اما به این فکر نمیکنند که شیوه فعلی عملکرد آنان میتواند عواقبی غیرمنتظره و ناخواسته نیز داشته باشد که بزرگترین آن بیاعتماد به ساختار سیاسی، افزایش شکاف اجتماعی و البته عبور از این نوعدالتخواهان پیش از این اصولگرا است.
همین حالا هم این هجمه سامان یافته به پزشکان هرچند شهرت قابل توجهی برای برخی چهرهها و رسانهها در پی داشته باشد، اما باید از آنها پرسید که عواقب بیاعتمادی مردم به پزشکان را چه کسی بر گردن میگیرد؟ دیوار اعتماد سخت ساخته و راحت ویران میشود و بیاعتمادی به پزشکان هزینههای اجتماعی و اقتصادی قابل توجهی به جامعه تحمیل میکند.