تسنیم نوشت: روزنامه سازندگی در شماره روز گذشته خود با تیتر درشت "آغاز بازسازی جریان اصلاحات" به استقبال سخنان غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران رفت.
کرباسچی در این گفتگو، از لزوم بازسازی جریان اصلاحات و در ادامه پیدا کردن یک رهبر در این جریان صحبت کرده و گفته است "آقای سیدمحمد خاتمی مورد احترام همه گروههای اصلاحطلبی است، اما جریان اصلاحات که فاقد رهبری رسمی و تشکیلاتی است به سازماندهی و رهبر نیاز دارد."
این صحبتهای کرباسچی با واکنشهای متفاوتی در جبهه اصلاحات روبهرو شد و برخی این صحبتها را به معنای خروج کارگزاران از اصلاحطلبی عنوان کردند.
صادق زیباکلام فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با تسنیم، درباره اظهارات روز گذشته غلامحسین کرباسچی، گفت: جریان اصلاحات از چند موضوع اصلی رنج میبرد که اگر ما آنها را خلاصه کنیم، به دو دسته تقسیم میشود. اولی این هست که اصلاحطلب کیست و اصلاحطلبی چیست؟ این مشکل اول است و مشکل دوم هم اینکه تشکل و سازماندهی است. جریان اصلاحات دوم خرداد 76 متولد شد یعنی امروز بیش از 22 سال است این جریان بهوجود آمده است. اگر شما از یک دختر یا پسری که 22 سال پیش متولد شده، امروز یا لیسانسی دارد یا ترمهای آخر هست، بپرسید که خانم یا آقا! اصلاح طلبی یعنی چه؟ به جز یک مشت کلیگویی که مثلا به رای مردم احترام میگذاریم، به حاکمیت قانون احترام میگذاریم، ما مخالف فساد هستیم، ما خواهان رفتارها و روابط مسالمتآمیز و دوستانه با همسایگان هستیم، چیز دیگری نمیگوید.
** مشکل بنیادی اصلاحطلبان این است که نمیدانند اهدافشان چیست
وی افزود: سوال اینجاست آیا اصولگرایان غیر از این میگویند؟ آنها هم میگویند ما به رای مردم احترام میگذاریم، عدالت باید برقرار باشد، فساد چیز بدی است و... بنابراین آنچه موجب تمایز اصلاحطلبی با اصولگرایی میشود چیست؟ این بنظر من برمیگردد به اولین و بنیادیترین مشکل جریان اصلاحات که بعد از دو دهه هنوز نتوانستند بگویند دقیقا دنبال چه هستند و جامعه ایران دارای چه تنگناهای سیاسی و اجتماعی است و در روابط بینالمللی چه کاستیها و کمبودهایی وجود دارد و فیالمثل اگر من از فردا که 24مرداد 98 است، به قدرت برسم و تمام قدرت اجرایی و غیره در دست ما باشد، ما این شعارها را عملی میکنیم و تحقق میبخشیم. معلوم نیست که اهداف و آرمانهای جریان اصلاحات چه هست. این اولین و بنیادیترین مشکل اصلاحطلبان است.
** اصلاحات فاقد یک رهبری منسجم و مورد قبول همه است
زیباکلام، فقدان یک رهبری منسجم و متشکل و مورد قبول بدنه اصلاحطلبان را از دیگر چالشهای این جریان عنوان کرد و افزود: صحبت از آقای خاتمی میشود، صحبت از آقای حجاریان میشود، صحبت از عارف هست، صحبت از کارگزاران سازندگی و شورای عالی سیاستگذاری میشود ولی در انتها ما شاهد هستیم که مطالب متعددی از زبان اصلاحطلبان گفته میشود. همین نحوه رویکردشان به انتخابات اسفندماه را ببنید. صحبت از عدم شرکت، شرکت با تمام وجود در انتخابات، مشارکت مشروط و... به میان آمده است. صحبت از مذاکرات هم هست که حدود 15 الی 20 نفر با وزیر کشور گفتوگو کردند و قرار است با شورای نگهبان و رئیس مجلس هم برای ردصلاحیتها رایزنی کنند. شما اقوال مختلفی میشونید و معلوم نیست استراتژی مشخص اصلاحطلبان برای انتخابات پیش رو چیست.
این تحلیلگر اصلاحطلب ادامه داد: مشابه همین تشتت را میتوانید در جریان و نحوه برخورد با دولت روحانی ببینید. در ابتدا همهچیز خوب بود و 24 میلیون رای دادند اما به سرعت روحانی به مطالبات آن 24 میلیون پشت کرد. اصلا مطالبات آن 24 میلیون را فراموش کرد. سوالی که مطرح میشود این است که بسیاری از آن 24 میلیون نمیخواستند رای دهند اما به اصرار اصلاحطلبان و به تشویق و ترغیب ما رای دادند حالا که بنظر میرسد روحانی خیلی آن مطالبات را جدی نگرفته و عملا به روی خودش نمیآورد، اصلاحطلبان چه واکنش و پاسخی دارند؟ این تشتتی که در رابطه با انتخابات امسال وجود دارد، در ارتباط با دولت روحانی از مرداد و شهریور سال 96 و روند سقوط محبوبیت روحانی و پایین کشیدن اصلاحطلبان با خودش، شاهد هستید.
** اصلاحطلبان دست راستشان به دست چپشان میگوید چه کار کنیم
وی با اشاره به اینکه برخی اصلاحطلبان گفتند اشتباه کردیم که با روحانی شریک شدیم، اظهار داشت: یک سری مثل خاتمی سکوت کردند و چیزی نگفتند، عدهای از روحانی انتقاد کردند و گفتند دیگر با اعتدال و توسعه ائتلاف نمیکنیم اما من تنها کسی بودم که قرص و محکم از روحانی دفاع کردم و از یک سوی دیگر هم تلخترین و سنگینترین انتقادات را از روحانی کردم. اصلاحطلبان باید این کار را میکردند و به آن 24 میلیون احترام میگذاشتند و پاسخ میدادند که چرا از روحانی حمایت کردند. برخی اصلاح طلبان بهگونهای رفتار کردند که به ما چه مربوط است، میخواستید رای ندهید! این برخورد غیر مسئولانه واقعا زشت بود و این تشتت آراء که دست راستشان به دست چپشان بگوید چه کار کنیم را سالهاست که در جبهه اصلاحات میبینید.
زیباکلام افزود: بزرگترین ایرادی که من میبینم این است که نیازمند یک دستور العمل و نقشه راه هستیم و بگوییم ما خواستهمان اینها است و محتواهای کلی مانند خوشبختی، رفاه، آخرت، عبور سالم از پل صراط و... 40 سال است گفته میشود. ما مشخصا باید بگوییم خواستهمان چیست، اگر به مجلس رسیدیم دقیقا چه کار میکنیم، اگر رئیسجمهور شدیم دقیقا چهکار میکنیم.
** رهبری جریان اصلاحات، زیر صفر است
این تحلیلگر مسائل سیاسی با اشاره به اینکه ضعف دیگر جریان اصلاحات این است که از نظر رهبری زیر صفر هستند، متذکر شد: من بارها گفتهام چیزی شبیه انتخابات راه بیندازیم و اصلاحطلبان از حوزههای مختلف شهری و استانی بیایند و 20، 30، 40 نفر را معرفی کنند که مورد حمایت اصلاحطلبان فلان استان هستند. این افراد در نهایت 1000 یا 2000 نفر بشوند و اجماع اصلاحطلبان کل کشور را در برمیگیرد. این کار باید بصورت انتخابات باشد و آن 30 نفری که مثلا از اصفهان معرفی میشوند مورد قبول مُعمّرین اصلاحطلب آن استان باشد. ما نهایتا باید به سمت این کار برویم اما 22 سال است که این کار صورت نگرفته است.
وی افزود: این جمعیت 1000 نفره از بین خودشان یک جمع 50 نفره را بهعنوان شورای مرکزی یا هر اسمی که بگذاریم انتخاب کنند و هیئت رئیسه ملی اصلاحطلبان شوند و از بین خودشان سخنگوی و کمیته مرکزی را مشخص کنند. مردم از این جمعیت انتظار دارند بهعنوان جریان اصلاحطلب، خط مشی خود را در قبال فراکسیون امید، روحانی و مسائل دیگری که وجود دارد روشن کنند. متاسفانه رهبری اصلاحات تا به امروز نه اولی را خیلی جدی قبول کرده و به آن پرداخته که اصلاحطلبان چه میگویند و چه میخواهند و نه دومی که اصلاحطلبان رهبرشان کیست.
** اصلاحطلبان بعد از 20 سال یک استراتژی مشخص ندارند
زیباکلام در ادامه با اشاره به اینکه کرباسچی چه بگوید از خاتمی عبور میکنند یا عبور نمیکنند، کارگزاران از شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان بیرون آمده یا نیامده، کرباسچی چه بگوید همچنان پشت سر خاتمی نماز میخوانم چه بگوید نماز نمیخوانم، چیزی عوض نمیشود، اظهار داشت: این دو ضعف اساسی که اصلاحطلب کیست و اصلاحطلبی چیست همچنان وجود دارد. این دیگر نه ربطی به شورای نگهبان دارد، نه ربطی به قوه قضائیه دارد و نه غیره، بلکه این ضعف خود اصلاحطلبان است که نتوانستند بعد از 20 سال یک استراتژی مشخص و معینی تهیه کنند و یک تشکل مشخص و معینی را سازماندهی کنند. چه کارگزاران بروند و چه بمانند این مسائل پابرجاست.
** روز به روز با بحرانهای درونی بیشتری روبهرو میشویم
این فعال سیاسی اصلاحطلب با تاکید بر اینکه ما نباید از شعار "اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا" خوشحال باشیم، گفت: این شعار به بن بست رسیدن جریان اصلاحطلبی است. من با اصولگراها کاری ندارم ولی اصلاحطلبان نباید از این شعار خوشحال باشند چراکه متولدان دهه 60 و دهه 70، امیدی به جریان اصلاحات ندارند. اصلاحطلبان بعد از سردادن این شعار در اعتراضات دی ماه 96، باید به خود میآمدند که ما را چه شده که جوانان انقدر به ما بیاعتماد شدند و ما را قبول ندارند و چرا خاتمی که اسفند 94 دوبار گفت "تکرار میکنم" و نمایندگانی با یک و نیم میلیون رای وارد مجلس شدند، ما باید از آن جایگاه تنزل کنیم؟ متاسفانه اصلاحطلبان روز به روز با بحرانهای درونی بیشتری روبهرو میشوند.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا حزب کارگزاران صحبت از عبور از خاتمی میکنند و آیا این نگاه ابزاری به خاتمی نیست و اینکه کار آنها با خاتمی تمام شده، گفت: چه این رویکرد را کارگزاران داشته باشد و چه نداشته باشد، چیزی عوض نمیشود. مشکلات و بحرانی که اصلاحطلبان را گرفته خیلی عمیقتر از این است. فرض بگیریم کرباسچی، حسین مرعشی، سعید لیلاز، محمد قوچانی و بزرگان روزنامه سازندگی فردا جلسه بگذارند و بگویند با تمام وجود پشت خاتمی هستیم و رهبری وی را پذیرفتیم و حرف آقای کرباسچی تحریف شده بوده و ما قرص و محکم با تمام وجود پشت خاتمی هستیم هیچچیز عوض نمیشود و آن دو مشکل اساسی و بنیادی حل نمیشود.
زیباکلام افزود: امروز کارگزاران هستند، فردا دفتر تحکیم وحدت خواهد بود و پس فردا گروه دیگری همین حرف را میزنند. در دوسال گذشته کوچکترین حرکتی از اصلاحطلبان ندیدیم. در قبال مطالبات کارگزاران، معلمان، زنان، زندانیان سیاسی و دادگاهها هیچچیز از اصلاحطلبان نمیبینیم و فقط در قبال دولت روحانی سکوت نکردند بلکه در قبال بسیاری از مشکلات سکوت کردند.
وی در پایان گفت: تنها هنر اصلاحطلبان این بوده که وقتی آمریکا گفته ما میخواهیم به ایران حمله کنیم گفتند ما در برابر دشمن خارجی می ایستیم. مگر اصولگرایان نامه فدایت شوم به ترامپ فرستادند، ملی مذهبیها و نهضت آزادی مگر از حمله نظامی استقبال میکنند. چه کسی از ترامپ استقبال میکند اصلاحطلبان بگویند ما اعتراض کردیم.