سلام نو – سرویس سیاسی: شب گذشته خبری در فضای مجازی پیچید که آیتالله آملی لاریجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با ارسال نامهای گلایه آمیز به رهبری درباره بازداشت اکبر طبری به نجف مهاجرت کرده است. منبع اصلی این خبر توییتر باشگاه خبرنگاران جوان، وابسته به صدا و سیما بود.
توییتر این خبرگزاری در توییتی در این باره نوشت:
برخی کاربران شبکه های اجتماعی از نامه انتقادی آیت الله آملی لاریجانی به رهبر انقلاب درباره بازداشت اکبر طبری و همچنین موضوع هجرت به نجف، خبر داده اند.
ساعاتی بعد تسنیم به نقل از یک شخصیت نزدیک به آیتالله آملی لاریجانی برخی شایعات منتشر شده در شبکههای اجتماعی مبنی بر قصد او برای مهاجرت به نجف اشرف را تکذیب کرد و آن را یک دروغ بیپایه خواند. این منبع مطلع با تاکید بر اینکه این شایعه هیچ نسبتی با واقعیت ندارد و کذب است، گفت: آیتالله آملی لاریجانی به زودی جلسات تدریس دروس حوزوی را در حوزه علمیه قم مجدداً از سر خواهند گرفت و بنایی بر مهاجرت ندارند.
یک کاربر توییتر به نام سامان نیز در توییتی در این باره نوشت:
از یکی دوستانم که از نزدیکان و شاگردان صادق لاریجانی است، درباره نامهاش درباره هجرت به نجف پرسیدم، با تأکید گفت «ننوشته. صداوسیما از قدیم نسبت به لاریجانی کینه داشته.»گفتم پرسیدهای؟ گفت بله.
صادق لاریجانی؛ مردی که هیچ کس دوستش ندارد
اما چرا باید چنین خبری، آن هم به دروغ، درباره صادق لاریجانی مطرح شود؟ آن هم از سوی رسانهای که زیر مجموعه معاونت سیاسی سازمان صدا و سیما است؟
واقعیت این است آیتالله صادق آملی لاریجانی 59 ساله هیچ گاه برای اصولگرایان یا اصلاحطلبان چهره محبوبی نبوده و هیچ وقت طرفداری جدی در هیچ کجای ساختار سیاسی ایران نداشته. او از سال 77 وارد خبرگان و از سال 80 وارد شورای نگهبان شد ولی در تمام 20 سال فعالیت سیاسی خود یک پایگاه مردمی جدی به دست نیاورده.
این اتفاق شاید با حضور صادق لاریجانی در قوه قضاییه بی ارتباط نباشد. او در تابستان داغ سال 1388 بر مسند قاضیالقضاتی جمهوری اسلامی ایران تکیه زد تا چیزی نزدیک به یک دهه سکان دار قوه قضاییه باشد، دورانی که او را مغضوب اصلاحطلبان و منفور اصولگرایان کرد. اصلاحطلبان هیچگاه نمیتوانند دادگاههای سال 88، حکمهای سنگین برای چهرههای موثر خود و نقش رییس قوه قضاییه در آن را فراموش کنند، همانطور که طیفی از اصولگرایان، عدالتخواهان و احمدینژادیها نیز هرگز نمیتوانند دل خود را با قاضیالقضات سابق صاف کنند. آنها البته در ماجرای حسابهای قوه قضاییه و سعید طوسی هم با آملی به مشکل جدی خورده و مغلوب شدند.
صادق لاریجانی، علی لاریجانی و دیگر برادران آنها برای احمدینژادیها نه یک رقیب بلکه یک دشمن درجه یک هستند تا جایی که رییس جمهور سابق برای تخریب لاریجانیها از پخش فیلم در مجلس هم کوتاه نیامد. در شایعه جاسوسی دختر لاریجانی نیز این طیف نزدیک به احمدینژاد بوند که گوی سبقت را از دیگران ربودند و تندترین حرفها را نثار رییس سابق قوه قضاییه کردند.
زاویه عدالتخواهان با آملی لاریجانی اما به مسائل مرتبط با فساد، باستی هیلز و زمین خواری بر میگردد. آنها معتقدند رییس سابق قوه قضاییه برای راحتی کار زمینخواران دستورات مستقیم و خارج از قاعدهای را داده است و اکبر طبری، چهره نزدیک به او، نیز مهره اصلی چنین اموری بوده است.
پروژه حذف لاریجانیها عملیاتی میشود؟
تمام اینها باعث شده تا آملی لاریجانی با وجود هوش بالا و توانمدیهایش چهره محبوبی در دل نظام نباشد و حتی در انتخاباتهای داخلی مجلس خبرگان هم با اقبال خوبی مواجه نشود. همین عدم محبوبیت زمینه حمله به او از قلب صدا و سیما را مهیا میکند، حملهای که ظاهرا گام اول یک پروژه بزرگتر است و آن هم حذف آملی لاریجانی از ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام.
داوود حشمتی، روزنامهنگار با اشاره به همین مسئله در یادداشتی مینویسد: با انتشار این شایعات و حجمی بر روی آن انجام شد میتوان پیشبینی کرد که او [آملی لاریجانی] بهزودی (یا ظرف یک سال آینده) از ریاست مجمع تشخیص هم کنار خواهد رفت. درست به مانند وضعیتی که در مورد قوهقضائیه برای او پیش آمد.
اگر چنین شود آرزوی دیرینه احمدینژاد و یارانش برای حذف لاریجانیها از سطوح عالی نظام بالاخره پس از یک دهه عملیاتی میشود و برادران لاریجانی پس از دو دهه حضور در قدرت از مرکز قدرت دور میشوند. باید صبر کرد و دید آرزوی احمدینژاد برآورده میشود یا کیاست و سیاست لاریجانیها بازی را عوض میکند.