به گزارش سلام نو، احمد زیدآبادی، روزنامه نگار و زندانی سیاسی سابق در دیپلماسی ایرانی نوشت: رسانههای اسرائیلی از سفر "مرموز" ران درِمر، سفیر اسرائیل در واشنگتن به ایالت آلاسکای آمریکا خبر دادهاند.
طبق گزارشها، درمر هفته گذشته در آلاسکا با مقامهای آمریکایی در مورد همکاریهای امنتیتی دو جانبه بخصوص در مورد آنچه "تهدید ایران" نامیدهاند، مذاکره کرده است.
یک مقام ناشناس اسرائیلی به یک شبکه تلویزیونی گفته است؛ سفر درمر به آلاسکا فراتر از "مهم" و بلکه "دراماتیک" بوده است!
ظاهراً سانسور دولتی مانع از علنی شدن جزئیات این ماجرا شده و از همین رو، رسانههای اسرائیلی فقط مرموز و مهم بودن این سفر را به صورتی کلی گزارش کردهاند.
گفته میشود سفر درمر به آلاسکا همزمان با ادعای آزمایش یک فروند موشک بالستیک از سوی ایران صورت گرفته است. این موشک که از نوع شهاب 3 معرفی شده و گویا هزار و صد کیلومتر برد داشته به ادعای رسانههای آمریکایی قابلیت حمل کلاهک هستهای داشته است.
ران درمر روابط بسیار نزدیکی با نخست وزیر اسرائیل دارد به طوری که یائیر لاپید از رهبران حزب سفید – آبی اسرائیل او را نه "سفیر" بلکه صرفاً "قاصد سیاسی" بنیامین نتانیاهو مینامد.
هنوز مشخص نیست که سفر درمر به آلاسکا واقعاً به منظور مذاکراتی حساس و بسیار محرمانه با مقامهای آمریکایی در مورد ایران بوده و یا اینکه خبر آن به عنوان بخشی از یک جنگ روانی به منظور دامن زدن به بروز خطر درگیری نظامی در شرایط کنونی منطقه خاورمیانه در رسانهها درز پیدا کرده است.
در واقع، نخستین پرسشی که در باره سفر مرموز درمر به ذهن متبادر میشود این است که چرا آلاسکا؟ مگر در واشنگتن یا نیویورک نمیشد چنین مذاکراتی را صورت داد؟ شاید گفته شود که درمر و افراد طرفِ مذاکرهاش می خواستهاند تا حد ممکن از چشم رسانهها و شنودهای احتمالی رقبای بینالمللی دور بمانند و از این رو به منطقه قطبی سفر کردهاند!
به هر حال، صرف نظر از این نوع ابهامات و احتمالات، آنچه تقریباً روشن است این است که اسرائیل و آمریکا خود را برای سناریوهای مختلف در برابر روند تغییر و تحولات منطقه خلیج فارس و بحران روابط خارجی ایران آماده میکنند.
در این میان، اسرائیل با آنکه مرتب از آمادگی خود برای مقابله با هر نوع تهدیدی سخن میگوید، اما از فضای اطراف خود به شدت نگران است. ارتش اسرائیل شاید توان برخورد با تهدیدهای پیش روی خود را به صورت تک تک و جداگانه داشته باشد، اما اگر در یک رویارویی احتمالی با ایران، به طور همزمان از جنوب لبنان و نوار غزه و سوریه نیز هزاران موشک کوتاهبرد و میانبرد به کمک موشکهای دوربرد ایران برخیزند و خاک اسرائیل را هدف قرار دهند، در آن صورت، موضوع به آن سادگیها هم که برخی فرماندهان ارتش و مقامهای رسمی اسرائیل ادعا میکنند، نخواهد بود.
از این رو، به نظرم اسرائیل میکوشد تا تعهد آمریکا را به خنثی کردن تهدیدات بالقوهای که در اطرافاش شکل گرفته است، به دست آورد و شاید سفر مرموز درمر به آلاسکا بخشی از همین کوشش باشد.
ظاهراً اسرائیل خود را در موقعیت پیش از جنگ ژوئن 1967 میبیند و چه بسا مانند آن زمان، در فکر عملیاتی غافلگیرکننده و پیشدستانه باشد تا خطرات بالقوه به فعل در نیایند. این احتمالی است که ایران نباید چشم خود را به روی آن ببندد.