سلام نو – سرویس سیاسی: آخرین سخنان خاتمی درباره ضرورت مشارکت اصلاحطلبان در انتخابات با واکنش نسبتا تندی از سوی بدنهی اصلاحطلبان به خصوص بدنه جوان آن مواجه شد.
بدنه اصلاحطلبان که پس از گذشت شش سال از انتخابات 92 از یک سو دولت را با خود غریبه یافته و نمایندگانش در مجلس را ناکارآمد و از سوی دیگر با ساز ناکوک شورای نگهبان و دولت پنهان مواجه شده ترجیح میدهد یا ژنرالهایش را به انتخابات بفرستد یا با تحریم انتخابات به حاکمیت پیام دهد که از شرایط موجود ناراضی است.
آنها با همین رویکرد انتظار دارند محمد خاتمی هم پا به پای آنها از تحریم انتخابات سخن بگوید یا حداقل از همین حالا بر طبل مشارکت مشروط بکوبد، اما خاتمی چنین نکرد و با وجود انتقاداتی که در سخنان اخیرش هم دیده میشد روی مشارکت در انتخابات تاکید کرد.
عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاحطلب و از مشاوران سید محمد خاتمی در گفتوگو با سلام نو با اشاره به واکنشها به سخنان خاتمی گفت: من باور دارم که واکنش نسل جوان و بخش قابل توجهی از جامعه که گرایش سیاسی ندارد ولی به آقای خاتمی به عنوان یک چهره کاریزما گرایش دارند، به سخنان تازه ایشان نشان دهنده افزایش سطح ناامیدی در جامعه نسبت به چهار یا حتی شش سال قبل است. به خصوص بعد از سال 96 شیب افزایش این ناامیدی به شدت افزایش یافت.
وی در ادامه گفت: متاسفانه این قابل انکار نیست که از سال 96 به بعد شکاف بین حاکمیت و ملت به نقطه اوج خود رسید در نتیجه این ناامیدی و بیاعتمادی آنچنان گسترده است که موضعگیری شخصیت محبوبی مثل خاتمی هم با برخورد تند جامعه رو به رو میشود، از سوی دیگر این جامعه ناامید که گسست بین مطالبات خود و رویکرد حاکمیت را مشاهده میکند آنچنان در تنگناهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ناتوان شده که نمیتواند قبل از ارزیابی و تحلیل واکنش نشان ندهد.
ناصری با تاکید بر اینکه نظرات خاتمی بر مبنای تحلیل مشخصی است افزود: من بر این باورم هرگونه موضعگیری آقای خاتمی درباره مشارکت یا مشارکت مشروط درباره انتخابات مجلس یا ریاست جمهوری حتما بر پایه تحلیل و دفاعیهای است که باید به آن گوش کرد، اما فضایی که اکنون به سرعت نسبت به اظهارات او در بین نسل جوان شکل میگیرد نشان میدهد که این گسست فعلی حتی با سال 92 قابل مقایسه نیست.
وی با اشاره به تجربه مشابه خاتمی در سال 90 و تک رای او در دماوند گفت: سال 90 آقای خاتمی در دماوند رای داد و جامعه نسبت به آن واکنشهایی نشان داد ولی همان جامعه در سالهای بعد به خصوص در 92 و 94 واکنشش نسبت به رای سال 90 را پس گرفت و عموما به این باور رسیدند که جهتگیری سیاسی خاتمی در سال 90 زمینه ساز رخدادهای سال 92، 94 و 96 بود.
ناصری با تمام اینها تاکید دارد که حق پرسش از خاتمی محفوظ است و میگوید: با تمام اینها من اعتقاد دارم آقای خاتمی باید این حق را برای جامعه مخاطب خود قائل باشد که از او پرسش کند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به سابقه سیاسی خاتمی گفت: خاتمی یک جهتگیری در تمام این سالها داشته که قبل از سال 76 و دوران ریاست جمهوری هم آن را نشان داده. به عنوان نمونه شما نگاه کنید استعفای خاتمی از وزارت فرهنگ ارشاد و اسلامی با اینکه به دلیل کنار نیامدنش با برخی رویکردهای فرهنگی بود به معنای قهر با نظام سیاسی نبود و او بعد از این ریاست کتابخانه ملی را پذیرفت که به نوعی زمینه ساز ریاست جمهوری او در سال 76 شد.
وی با تاکید بر اینکه باید با توجه به شناخت از خاتمی تحلیل کنیم گفت: من فکر میکنم اگر تحلیل و ارزیابی خود از آقای خاتمی را متناسب با شناخت دقیقتری از او ارائه دهیم حتما متوجه خواهیم شد که سید محمد خاتمی با وجود تمام انتقاداتش به نظام سیاسی با جمهوری اسلامی قهر نخواهد کرد و کنشگری خود را در چهارچوب سیاسی جمهوری اسلامی تعریف خواهد کرد.
ناصری در ادامه با تاکید میگوید: بنابراین به صراحت میگویم این که انتظار داشته باشیم خاتمی موضعگیری رادیکال نسبت به امر انتخابات داشته باشد دور از واقعیت و خردورزی سیاسی کسانی است که خاتمی را با یک سری مختصات سیاسی مشخص قبول کردهاند.
وی در تحلیل مختصات رفتار سیاسی خاتمی به رفتار او در دوران پس از انتخابات سال 88 اشاره میکند و میگوید: بعد از انتخابات سال 88 خیلیها حتی در درون جبهه اصلاحات فعال شدند که خاتمی را از حرکت اجتماعی پس از انتخابات و معترضین انتخابات 88 دور کنند، اما موفق نشدند چون او بر اساس یک تحلیل و جمعبندی کنشگری خود را تعریف کرد و یک دهه است که هزینه آن را هم میدهد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب مهمترین ویژگی خاتمی را مستقل بودن تصمیمگیریهایش میداند و میافزاید: با تمام اینها خاتمی در چهارچوب نظام سیاسی و مصلحت جامعه تصمیم میگیرد و البته ویژگی خاتمی این است که تصمیمگیریهای سیاسی ایشان برای خوشایند یک جریان یا یک طبقه از یک جریان سیاسی نیست.