سلام نو – سرویس اقتصادی: بیراه نیست اگر بگوییم امروز نقدینگی بالا در کشور به عنوان یکی از بزرگترین آفت های کشور تبدیل شده است. تیم اقتصادی دولت هم در این شش سال نه تنها نتوانسته نقدینگی را مهار کند بلکه با سیاست های نادرست اقتصادی به نامساعد بودن وضع دامن زده است.
به گزارش سلام نو، به تعبیر مسعود خوانساری نقدینگی از ارز هم خطرناک تر بوده و همچون بهمنی است که در هر بخش اقتصاد سقوط کند، خسارت جبرانناپذیری دارد. تفاوت رقم نقدینگی از روزهای پایانی دولت خاتمی تاکنون و وضعیت فعلی اقتصادی بیشتر این مساله را روشن می کند. در سال 84 قبل از آنکه احمدی نژاد کار اجرایی کشور را در دست بگیرد مجموعه نقدینگی کشور 63 هزار میلیارد تومان بود. رقمی که این روزها یک تریلیون و 660 هزار میلیارد تومان را هم رد کرده است.
واقعیت این است اقتصاد به ویژه در کشور ما با سیاست درهم تنیده است و می توان مشکلات اقتصادی را ناشی از شرایط سیاسی دانست. رشد نقدینگی مانند بسیاری از شاخص های اقتصادی که این روزها حال و روز خوشی ندارد ریشه سیاسی دارد و نمیتوان با راهکارهای اقتصادی آنرا کنترل کرد. طبیعی است توزیع رانت هم در این مسیر اخلال جدی ایجاد می کند. در این شرایط تنها و تنها شفافیت اقتصادی است که می تواند مقداری از تنش ها در این زمینه جلوگیری کند.
مجیدرضا حریری، فعال اقتصادی در همین زمینه معتقد است: اشکال اصلی در اقتصاد ما که باعث شده تنشهای سیاسی به راحتی وارد آن شود، نبود شفافیت در فعالیت برخی افراد و سازمانها است؛ چنانچه اقتصاد شفاف داشتیم، به هیچ عنوان این تنشها در حوزه اقتصاد کشور به راحتی رخنه نمیکرد.
علیرضا حلمی، کارشناس بانکی هم در رابطه با علل افزایش نقدینگی در طی سالهای اخیر اظهار کرده است: ر ایران دلیل اصلی افزایش حجم نقدینگی وجود ذخایر نفت و وابستگی دولت به پول نفت است، دولت برای تامین منابع مالی خود هر ساله نفت استخراج کرده و می فروشد و ارز حاصل از آن وارد چرخه اقتصاد داخلی می شود، بنابراین مادامی که دولت بزرگ و هزینههای آن زیاد است و پول نفت مستقیما وارد اقتصاد شود حجم نقدینگی هر روز بالاتر رفته و به تبع آن تورم همچنان وجود خواهد داشت.
از همین دو اظهار نظر آورده شده می توان متوجه شد که دلایل افزایش نقدینگی را بیش از همه باید در زیرساخت های موجود در اقتصاد کشور جست وجو کرد. پر واضح است که شفافیت دراقتصاد یا اتمام اقتصاد تک محصولی کاری است که در مدت زمان کم آن هم در شرایط فعلی که اراده ای برای آن نیست، شدنی نیست.
مداخله دولت در سازوکارهای اقتصادی هم از دیگر عواملی است که کارشناسان اقتصادی آن را پاشنه آَشیل اقتصاد مولد می دانند. در سالی که نام رونق تولید بر آن گذاشته شده است هدایت نقدینگی به سمت تولید حداقلی ترین چیزی است که انتظار می رود در عرصه عمل دیده شود. با این حال همین مساله هم در در فضای غیرمولد اقتصاد کشور شاید خواسته زیادی باشد. بسیاری معتقدند در شرایط فعلی که اعتماد به نازل ترین سطح خود رسیده هرگونه تلاش دولت برای هدایت نقدینگی به سمت تولید بی ثمر خواهد بود.
در حالی اقتصاد ایران روز به روز در حال نحیف شدن است و در شرایطی نقدینگی در حال بروز بحران در فضای اقتصادی مردم است که بسیاری از کارشناسان اقتصادی این گلایه را مطرح می کنند که دولت به حرف اقتصاددان ها گوش نمی دهد. محمد طبیبیان، اقتصاددان در این باره تاکید کرده است: اقتصاد ایران بیمار است و نیاز به معالجه دارد. او می گوید: برای معالجه اقتصاد باید به اقتصاددانان رجوع کرد. پزشک اقتصاد ایران اقتصاددانان هستند و دولت به عنوان مسئول اقتصاد برای درمان آن اقدام کند.