شهره پولاب در یادداشتی  با اشاره به نقش آفرینی روسیه بین ایران و آمریکا به نقش خاص پوتین در معادلات فعلی منطقه خاورمیانه می‌پردازد.

نویسنده: شهره پولاب، دکترای جغرافیای سیاسی

دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا در روز 30 ژوئن 2019 در یک اقدام ناگهانی با کیم جونگ اون، رهبرکره شمالی در منطقه غیرنظامی موسوم به دمیلیتاریسم (DMZ) "نوار باریکی میان کره شمالی و جنوبی" دیدار کرد. این برای اولین بار بود که یک رئیس جمهور امریکا در زمان قدرت خود به این منطقه که در دو سوی خود نظامی ترین نقاط جهان را دارد، وارد شده است. ترامپ این دیدار را لحظه ای بزرگ برای جهان و کیم جونگ اون آن را نشانه ای از پاک کردن گذشته و گام گذاشتن به آینده ای جدید دانسته اند.

ترامپ از ابتدای ورود به کاخ سفید همزمان با تلاش برای صلح پایدار در شرق آسیا و ایجاد منطقه ای عاری از تسلیحات هسته ای به منظور برقراری صلح و دوستی در خاور دور و چشم انداز حاکمیت صلح و ثبات در خاورمیانه را در برقراری روابط با ایران نیز در نظر داشته است. اما پس از گذشت سه سال تلاش های ترامپ برای ایجاد صلحی همزمان در حل و فصل مسایل ایران و کره شمالی به نتیجه نرسیده و بالاجبار به دیدارهایی بدون کسب فصل مشترک و تنها توافقی درباره از سرگیری مذاکرات کاری با کره شمالی اکتفا می کند. اما اینگونه ابتکار در دیپلماسی و سیاست خارجی ترامپ در ارتباط با ایران تاکنون اثربخش نبوده است.

تضادها میان ایران و ایالات متحده از سال 1979 و با وقوع انقلاب اسلامی در ایران تاکنون از هیچ راه حل دیپلماتیک روشنی برخوردار نبوده و حتی این دو کشور در ژوئن 2019 به آرامی به لبه یک درگیری نظامی محدود نیز نزدیک شدند. لغو دستور ترامپ برای حمله به مواضع ایران به دنبال ساقط کردن یک فروند هواپیمای بدون سرنشین امریکایی بر فراز تنگه هرمز توسط پدافند هوایی سپاه پاسداران ایران در نظر بسیاری سوال برانگیز و حتی  مرموز بوده که برخی مانند تاکر کارلسون”Tucker Carlson”  تحلیلگر و مجری شبکه تلویزیونی فاکس نیوز آن را به میانجیگری ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه ربط داده اند.

به طور فزاینده ای واضح است که خروج یک جانبه ایالات متحده از برجام و اعمال تحریم ها با عنوان سیاست "حداکثر فشار" با این امید که بتوانند ایران را به پای میز مذاکره برای یک توافق جامع تر بکشاند، شکست خورده است. تحریم های جدید امریکا نیز علیه مقامات بلندپایه ایران که از سوی تهران "ناتوانی ذهنی" دشمن خوانده شده، چشم انداز دیپلماسی را با ایالات متحده متوقف کرده است. با توجه به اعلام عدم تمایل دو طرف برای ورود به جنگ، آزمودن روش هایی برای داشتن روابط دوستانه با حکومت تهران برای ترامپ ضروری می نماید.

اگر پوتین واسطه ای به منظور پیشگیری از جنگ احتمالی در خلیج فارس بوده، آیا ترامپ برای حفظ مسیر دیپلماتیک در غیاب مذاکرات مستقیم با ایران جهت از میان برداشتن شکاف دیپلماتیک میان تهران- واشنگتن از این واسطه گری استفاده می کند؟

روسیه در دهه های اخیر با کارت ژئوپلیتیکی ایران توانست به عنوان قدرت منطقه ای شناسایی شود. همپیمانی با ایران با کسب فرصت های ژئوپلیتیکی برای روسیه بخصوص پس از بحران داخلی سوریه به اندازه ای ارزشمند بود که تلاش برای حفظ توافق هسته ای را توجیه کند. اما برای روسیه بر هم زدن این مشارکت مستلزم دریافت امتیازات بزرگی از سوی امریکا خواهد بود.

ترامپ در روز 28 ژوئن 2019 در چهاردهمین نشست جی بیست با حضور سران 19 کشور صنعتی جهان و رئیس اتحادیه اروپا در اوزاکای ژاپن با دو تصمیم شگفت انگیز توانست چهره دیپلماتیکی از خود را نمایش دهد. پایان بخشیدن به جنگ تعرفه ها با چین همراه با از سرگیری مذاکرات دوجانبه و همچنین عدم اعمال تحریم ها علیه ترکیه برای خرید سیستم های دفاع موشکی اس 400 از روسیه گویای چرخش بسیار سریع ترامپ به نسبت تصمیمات قبل از این نشست بوده اند. شاید بتوان در سایه تغییر فاحش در هر دو تصمیم مهم این اجلاس فرصت هایی را برای پوتین جستجو کرد:

اول آن که توافق ترامپ و شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهوری چین برای پایان دادن به جنگ تعرفه‌ها و از سرگیری مذاکرات تجاری همراه با موافقت ترامپ با فروش محصولات شرکت‌های آمریکایی به شرکت چینی هوآوی بوده است. ممنوعیت خرید محصولات آمریکایی از شرکت هوآوی بدون دریافت مجوز امریکا ضربه سهمگینی برای این شرکت محسوب می شده و مناقشه‌ تجاری دو طرف بر رشد اقتصاد جهان تاثیر منفی داشته است. به لحاظ اقتصادی جنگ تجاری واشنگتن با پکن از طریق افزایش تعرفه ها موجب شده راه برای توسعه همکاری‌های تجاری و اقتصادی میان مسکو- پکن باز شود. در سال 2018 حجم مبادلات بازرگانی بین دو کشور از رشد بیش از 24 درصد برخوردار بوده و به بیش از 100 میلیارد دلار رسیده است. به لحاظ سیاسی نیز همکاری با چین موجب تقویت جبهه اوراسیایی خواهد بود که پوتین همواره در آرزوی آن است.

و دوم آن که برخلاف انتشار تهدید واشنگتن مبنی بر تحریم آنکارا در صورت خرید اس 400، ترامپ از عدم اعمال این تحریم خبر داده است. طبق قرارداد امضا شده، روسیه چهار گردان از سامانه های اس 400 را به مبلغ 2.5 میلیارد دلار به ترکیه تحویل خواهد داد. ترکیه اولین عضو ناتو برای خرید اسلحه از مسکو است.

اما برای پوتین زوایای کار با ایالات متحده و ایران متفاوت است. ایران از دیدگاه روسیه یک فاکتور جغرافیایی ارزشمند برای سلطه ایالات متحده در خاورمیانه است که به واسطه آن می تواند بر قیمت جهانی نفت و گاز تاثیر بگذارد. ایران می تواند قدرت ایالات متحده را در فشار آوردن به روسیه برای ممانعت از ورود به نظم بین المللی محدود کند. همچنین منافع روسیه با گسترش نفوذ در بخشهای تجاری خصوصا قراردادهای هسته ای صلح آمیز با ایران گره می خورد و در عین حال در انتظار رهایی از تحریم هایی است که ایالات متحده علیه مسکو وضع کرده است. بنابراین ضرورت ایجاب می کند که به رایگان کاری انجام ندهد.

و مهمتر آن که پوتین همواره در مذاکرات با ایالات متحده سعی بر خودنمایی و دیده شدن به صورت یک قدرت بی نظیر دارد که قادر است وزن ژئوپلیتیک خاورمیانه را نه فقط با جلب همکاری های دوجانبه و چندجانبه با کشورهای منطقه بلکه با دفاع از آنها به هنگام ضرورت حفظ کند.

پروفسور دیمیتری ساسولف (Dmitry Suslov) معاون مرکز مطالعات جامع اروپایی و بین المللی دانشگاه ملی تحقیقات و اقتصاد روسیه پیش از دیدار ترامپ و پوتین گفته بود که روسیه مواضع خود را سخت تر نخواهد کرد و در عین حال هیچ گونه امتیازی هم نخواهد داد و صبر خواهد کرد تا زمانی که ایالات متحده با ابتکار عمل خود با دلایل داخلی و خارجی شروع به تغییر سیاست در قبال روسیه کند.

به نظر می رسد دور از انتظار خواهد بود که ترامپ در مدت کوتاهی که تا انتخابات سال 2020 مانده بتواند به نتایج مثبتی در دو حوزه ژئواستراتژیک شرق آسیا با کره شمالی و در خاورمیانه با ایران دست یابد. بنابراین اگر نامزدهای انتخاباتی در کنار شناسایی درست مشکلات سیاست خارجی ایالات متحده راه حل های موثر هم ارائه دهند، بر دیپلماسی در حال تردید ترامپ پیروز خواهند شد.

دیپلماسی ایرانی/

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***