بیانیه کاخ سفید در یکم جولای (دوشنبه ۱۰ تیر) مدعی شد «استاندارد قدیمی غنی سازی صفر برای جلوگیری از اشاعه (سلاحهای هسته ای)» وجود دارد. این ادعا غلط است.
به گزارش سلام نو، به نقل از «لوبلاگ» برای بیش از ۴۰ سال ایالات متحده آمریکا و متحدین غربی این کشور «سیاست محدودیت در انتقال تاسیسات، تجهیزات، فناوری و مواد حساس که قابلیت استفاده برای ساخت سلاح اتمی دارند را اعمال کرده اند». این یک هنجار "عدم اشاعه قدیمی" است. این سیاست شامل فناوری غنی سازی اورانیوم میشود چرا که غنی سازی اورانیوم با درصد بالا برای ساخت سلاح اتمی به کار میرود. اما این هنجاری است که تنها اعضای "گروه تامین کنندگان هسته ای" رعایت میکنند و یک استاندارد جهانی نیست.
آنجایی که باید دنبال استاندارد جهانی گشت " ان پی تی" است. اما ان پی تی تولید و ذخیره سازی و ... سلاح اتمی را ممنوع کرده است نه مالکیت، ذخیره سازی یا استفاده از غنی سازی اورانیوم برای اهداف صلح آمیز. علاوه بر این ان پی تی حق مسلم تمام امضا کنندگان این قراداد را برای «استفاده از انرژی هستهای در اهداف صلح آمیز» را به رسمیت شناخته است (ایران از ۱۹۷۰ به ان پی تی پیوسته است). در پشت این به رسمیت شناختن، یک اصل مهم وجود دارد: «دولتها حق استفاده از فناوریها را دارند مگر اینکه به وضوح از این حق محروم شده باشند.»
این معاهده میگوید شورای امنیت سازمان ملل حق اعمال استاندارهای الزام آور قانونی را دارد. خب شاید شورای امنیت «عدم غنی سازی ایران» را تصویب کرده باشد؟! در ۳ دسامبر ۲۰۰۶ شورای امنیت ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل تصمیم گرفت که که ایران «باید ... تعلیق کند... تمام فعالیتهای مربوط به غنی سازی» شورا این مصوبه را تصویب کرد و مجددا در ۲۴ مارس ۲۰۰۷، ۳ مارس ۲۰۰۸ و ژوئن ۲۰۰۹ آن را مجددا تایید کرد. اما تعلیق همان " توقف دارایی" یا " عدم نگه داشت یا استفاده به هیچ وجه" نیست. هیچ کدام از قطعنامههای مربوط به ایران که شورای امنیت بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۵ تصویب کرده است استاندارد "عدم اشاعه ایران" را اعمال نکرده است. علاوه بر این وقتی شورای امنیت قطعنامه ۲۲۳۱ را در ۲۰ ژوئن ۲۰۱۵ تصویب کرد لزوم تعلیق را هم باطل کرد.
البته مقامات کاخ سفید حتما همه اینها را میدانند. شاید به این دلیل است که بیانیه یکم جولای در ادامه قصد دارد این مفهوم را برساند که ایران در حال ساخت سلاح هستهای است (در بیانیه آمده «آمریکا و متحدینش هرگز اجازه نخواهند داد ایران سلاح هستهای بسازد») و بعد به عبارت مبهم و جذاب " جاه طلبی هسته ای" ایرانیها اشاره میکند!
این اولین اشاره دولت ترامپ مبنی بر اینکه «ایران در تلاش برای دستیابی به سلاح اتمی است» نیست. مثلا در ۲۱ ژوئن، دونالد ترامپ توییت کرد «توافقنامه رییس جمهور اوباما» به ایران «راه آزاد و سریع به سمت سلاح اتمی» داد. او افزود «ایران هرگز نمیتواند سلاح اتمی داشته باشد؛ چه بر علیه آمریکا، چه بر علیه دنیا» در بیانیه ۳ می، مایک پمپئو، وزیر خارجه در حالی که در حال توجیه «سخت کردن محدودیت هستهای بر ایران» بود، دوبار به جلوگیری از هر راه عبوری برای سلاح اتمی ایران اشاره کرد.
این کنایه چندان معتبر نیست. بر اساس براورد اطلاعات ملی آمریکا در ژانویه ۲۰۱۹، حتی نشانه ضعیفی از برنامه جاری سلاح هستهای ایران وجود نداشت. برعکس، جامعه اطلاعاتی نوشت: «ما بررسی هایمان را ادامه میدهیم تا ارزیابی کنیم ایران در حال حاضر در حال انجام فعالیتهای کلیدی توسعه سلاح اتمی که به نظر ما برای تولید سلاح هستهای ضروری است، نیست.»
اسراییلیها اخیرا مدعی شدند ۲۰ سال پیش هدف ایران دستیابی به ۶ سلاح اتمی بود، اما حتی آنها هم ادعا نکرده اند که اکنون ایران فعالیتی در جهت دستیابی به سلاح اتمی انجام میدهد.
بازرسان آژانس انرژی اتمی گزارش داده اند که به سایتهایی که در برجام قید شده است دسترسی دارند و هیچ انحرافی در مورد «مواد، تجهیزات یا اهداف هستهای ایران» شناسایی نشده است.
در اینجا این فرض محتملتر به نظر میرسد که دولت ترامپ تلاش میکند با این اقدامات عدم مشروعیت قانونی بین المللی تحریمهای ایران را با مشروعیت سیاسی جبران کند. منطق او را به سادگی میتوان اینطور مجسم کرد: «در قوانین بین المللی هیچ اصلی برای فشاری که ما بر مردم ایران اعمال کرده ایم وجود ندارد. پس بیایید به دنبال یک توجیه غیر قانونی باشیم تا برای ما حمایت سیاسی در سراسر جهان (از جمله اروپاییهای مزاحم که تلاش میکنند کمپین فشار حداکثری ما را تضعیف کنند) به ارمغان بیاورد. هه! نیازی به فکر کردن نیست! بیایید بگوییم ایرانیها در حال ساخت سلاح اتمی هستند. جهان موافقت خواهد کرد که باید جلوی این کار ایرانیها را بگیریم!»
کنگره آمریکا باید دلایل دولت حاکم آمریکا برای اعمال محاصره اقتصادی ایران را بررسی کند. آیا اینکه ایران در تلاش برای ساخت سلاح اتمی است یا قصد دارد بعد از پایان محدودیت زمانبندی شده در برجام، چنین کاری را انجام دهد قابل اثبات است؟ یا اینها تنها توجیه دولت امریکا برای اعمال فشار حداکثری بر ایران است؟ آنهم به خاطر اینکه ترامپ از برخی رفتارهای ایران یا برجامی که اوباما آن را امضا کرده خوشش نمیآید! افکار عمومی آمریکا میخواهند بدانند.