به گزارش سلام نو، هنجارهای جریان اصلی خبرنگاری به چالش کشیدن مفهوم خودساخته آمریکا به عنوان یک کشور عاشق صلح را دشوار می سازد. اما حقیقت دوست نداشتنی این است: در طی تاریخ ایالات متحده آمریکا همواره به کشورهایی حمله کرده است که تهدیدی برای آن به شمار نمی رفتند. و رهبران آمریکایی همواره از یک سری پیش زمینه ها برای توجیه چنین جنگ هایی استفاده کرده اند. این همان کاری است که دولت ترامپ و به ویژه جان بولتون مشاور امنیت ملی ایالات متحده در حال حاضر مشغول به انجام آن هستند.
برای بیش از یک دهه، بولتون به طور پیوسته از جنگ با ایران سخن گفته است. تنها چیزی که در این یک دهه تغییر کرده، دلایلی بوده که او برای توجیه چنین جنگی ارائه داده است.
در ژانویه 2007 جورج دابلیو. بوش رئیس جمهوری وقت آمریکا سپاه پاسداران ایران را به حمایت از حملات علیه نیروهای آمریکایی در عراق متهم کرد. تحلیلگران بریتانیایی و آمریکایی بعدتر درباره اطلاعات مقامات بلندپایه بوش مبتنی بر اینکه ایران محرک جریان های شورشی در عراق بوده، ابراز تردید کردند. با این حال طبق گزارش ها، دیک چنی معاون رئیس جمهوری در مباحثات در کاخ سفید حملات هوایی علیه اردوهای آموزشی شورشیان توسط ایران در عراق را خواستار شده و بولتون که یک سال پیش از آن دولت بوش را ترک کرده بود از این ایده استقبال کرد.
اما این تازه شروع بولتون بود. او در 2008 ادعای دیگری را برای توجیه حمله به ایران مطرح کرد: «جدای از حملات به نیروهای آمریکایی در عراق، آنها به طالبان در افغانستان کمک می کنند.» در طی سال های بعد از آن مشخص شد این توجیه پایه و اساسی نداشته است، اما عطش او به جنگ از بین نرفت. او در 2012 تا 2015 بارها بمباران ایران برای متوقف کردن برنامه هسته ای این کشور را خواستار شد. بولتون از زمان انتساب به عنوان مشاور امنیت ملی ترامپ همچنان به همین الگوی رفتاری ادامه داده است. او با همراهی مایک پومپئو وزیر امور خارجه آمریکا برای حمله به ایران بهانه های متفاوت می آورند و وقتی یکی کارگر نمی افتد، بهانه ای دیگر می یابند.
ماه سپتامبر گذشته طبق گزارش های منتشر شده یکی از گروه های تحت حمایت ایران به سفارت آمریکا در بغداد حمله کرد. جیم ماتیس وزیر دفاع وقت این حمله را بی اهمیت خواند و توانست از واکنش به آن با یک حمله تمام عیار آمریکایی ممانعت کند؛ اما نتوانست بولتون را از سخنرانی درباره آن باز دارد.
این روند همچنان ادامه یافت و با خروج یکجانبه ترامپ از برجام، اعمال تحریم ها علیه ایران، زدن برچسب سازان تروریستی خارجی به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، لغو معافیت برخی مشتریان ایران از تحریم های نفتی و اعمال تحریم های جدید بر معاملات فلزات و صنایع پتروشیمی ادامه یافت و موجبات ترس در واشنگتن و در وزارت دفاع آمریکا را فراهم آورد.
از ماه مه به بعد تقریبا همه تحولات موجب نگرانی و وحشت پنتاگون می شوند. تایمز در مطلبی نوشت که مقامات نظامی در جلسات خصوصی به کاخ سفید درباره این مساله هشدار داده اند که کمپین اعمال فشار حداکثری علیه ایران تحریم کننده است و نیروهای ایالات متحده و منافع آمریکا در خاورمیانه را به خطر می اندازد. کوری شیک یک مقام پیشین دولت بوش گفت: «همه دولت های اروپایی معتقدند که افزایش تهدیدها از سوی ایران که شاهد آن هستیم، واکنشی به خروج ایالات متحده از توافق هسته ای و تلاش ها برای وادار کردن ایران به تسلیم در خصوص دیگر مسائل است.»
ظاهرا برنامه این بوده که آنقدر ایران تحریک شود تا شرایط برای توجیه حمله ایالات متحده را فراهم آورد. کریم سجادپور کارشناس ایران در کارنگی اهدا برای صلح بین المللی گفت: «ایران بارها و بارها از سوی دولت ترامپ ضربه خورده و ماه هاست که هشدار می دهد که این ضربات عواقبی خواهند داشت.»
یکی از این عواقب تصمیم اخیر ایران به نقض برخی محدودیت های تعیین شده در برجام در رابطه با ذخایر اورانیوم غنی شده است. یک سخنگوی بولتون این تصمیم ایران را «باج گیری هسته ای» خواند که باید «با افزایش اعمال فشار بین المللی» به آن پاسخ داد. ریاکاری مقامات ایالات متحده حیرت انگیز است. دولت ترامپ پس از اعمال تحریم های شدید علیه ایران و در نتیجه محروم کردن این کشور از منافع اصلی که در برجام به آن وعده داده شده بود، اکنون ایران را به دلیل نقض احتمالی توافقی تهدید می کند که به طور یکجانبه از آن خارج شده و برای بیش از یکسال گذشته آن را نقض کرده است.
ترامپ خودش حملات به نفتکش ها در منطقه خلیج فارس را یک اتفاق جزئی توصیف کرده، اما معلوم نیست بتواند تنش هایی را که مشاورانش به طور سیستماتیک به آن دامن می زنند، کاهش دهد. در همین حال، بولتون و پومپئو به آخر بازی خود نزدیک شده اند. آنها از سال گذشته تاکنون به دنبال توجیه جنگ با ایران بودند و به نظر می رسد بالاخره موفق شده اند ایران را به نقض بخش هایی از برجام تحریک کنند.
در بیش از یک قرن گذشته، این اظهار بی گناهی دروغین یکی از ویژگی های اصلی هر جنگ غیرمنتظره آمریکایی بوده است. و این بی گناهی دروغین همان چیزی است که آمریکایی ها در صورتی که حقیقتا مخالف جنگ با ایران هستند، باید آن را به چالش بکشند.
منبع: آتلانتیک / مترجم: طلا تسلیمی