سید مجید حسینی، نویسنده و استاد دانشگاه تهران در صفحه شخصی خود با انتشار تصاویری با مضامین «آقای رامبد: ببخشید ایران هتل پنج ستاره نیست!

ترامپ، رامبد و خصوصی سازی؛ همه می گویند: ایران، جای زندگی نیست.

#هم_سرنوشتی

نوشت:

این بار کانادا یک آدرس درست است. ماجرای رامبد آدرس درست است؛ رامبد و فرزند عزیزش، با ما زندگی می کنند، با ما می‌خندند و از ایران پول فراوان در می آورند؛ اما با ما هم سرنوشت نیستند!

رامبد معتقد است که باید در ایران بخندیم، باید پول در بیاوریم، باید درآمدهای بزرگ بسازیم، اما ایران جای خوبی برای زندگی آرام فرزندش نیست، بهتر است سرنوشت او با ما یکی نباشد؛ چون ایران یک هتل پنج ستاره مثل کانادا نیست، ایران همواره این درآمدهای میلیاردی سلبریتی هایش، بدبختی دارد، بی آینده گی دارد، جنگ دارد، نابرابری و آموزش بد دارد؛ ایران سرویس خوبی همه جا نمی دهد، ایران جای خوبی برای پول در آوردن هست برای زندگی نیست؛ بگذار پولش باشد برای ما، بی آینده گی اش باشد برای این بچه های دهه هفتادی، که نه شغل نه مسکن نه ازدواج و نه بچه دارند!

اتفاقاً ترامپ هم همین تقسیم بندی را دارد، تو اگر بروی علیه ایران کار کنی، از بدبختی هایش بگویی مثل هزار تا ایرانی دور ترامپ خوبی برای او؛ اما اگر بایستی بگویی اینجا وطن من است، رستگاری من با مردم ایران است نه تنهایی، آن وقت ترامپ می گوید: ایران جای زندگی نیست، و تو را فشار می دهد برای ایرانی بودنت. اتفاقاً طرفدار خصوصی سازی و سرمایه داری هم که در زعفرانیه و ولنجک و...برج دارند، هم با طرفداری از تبعیض همین فکر را دارند: هفتاد درصد پول ایران برای آن هاست، اما ایران جای زندگی شان نیست، جای زندگی آن ها ونکوور است، چون ایران محل زندگی نیست، محل کسب پول و درآمد برای زن کی کانادایی آن هاست؛

رامبد و ترامپ و طرفداران خصوصی سازی یک حرف دارند؛ ایران جای تبعیض به نفع ما هست، اما جای زندگی نیست!

حالا ما با رامبد و اهالی زعفرانیه و جردن و ...هم سرنوشت نیستیم؛ سرنوشت ما ایران است؛ با همه چیزش؛ و سرنوشت آن ها سود نابرابری این کشور است و وطن برای آن ها همان چیزیست که دکتر زیبا کلام گفت: وطن آن جاییست که آدم راحت تر است!

حالا دهه هفتادی ها، همین زاغه نشین های امت آباد، معلمان، کارگران کف حقوق، خرید خدمتی ها، بی آینده ها، بی شغل ها و...، یک ایران دارند، با یک سرنوشت، و آن ها یک جهان وطن دارند با پولشان، با یک سرنوشت!

می گویند اگر ما از این مملکت پول بردیم برای یک سرنوشت دیگر، ما را قضاوت نکنید! امر شخصی مان است! چشم، قضاوتتان نمی کنیم، امر شخصی تان را از منابع ملی ایران، تلویزیون ایران، دولت ایران، جامعه ایران جدا کنید! ماغلط می کنیم، آنوقت قضاوتتان کنیم!

#رامبد#هم_سرنوشتی#سیستان_بلوچستان#آدرس#کانادا#ترامپ

کاربری نوشت:

به نظرم رامبد جوان نوع برنامش می طلبید که یه سری حرفارو بزنه چون وظیفش این بود که وقتی تقریباً بیش از نیمی از مردم کشورش دچار افسردگی پنهان شدند ساعتی از روزشون رو با جمله های امیدوار کننده و شاد بگذرونن حالا اینکه رامبد جوان ترجیح داده فرزندش تو یه کشور افسرده به دنیا نیاد به نظرم آنقدر موضوع قابل بحثی نیست رامبد جوان یا هرکس دیگه ای شاید معتقد به کاری که انجام میده نباشد اما کاریه که باید انجام بده وظیفه ماها چطور به خودمون اجازه میدیم که قضاوت کنیم ما که جای اونا نیستیم هرکسی از خودش باید شروع کنه من هیچ دفاعی از این نوع سلبریتی ها ندارم اما قضاوت کردنم درست نیست به نظرم و اصلاً قابل بحث نیست چون این موضوع شخصی ترین اتفاق توی یک خانواده س

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید