در حال حاضر در شرایطی که به انتخابات مجلس نزدیک می شویم باید به تحرکات برخی افراد دقت بیشتری کرد چرا که موضوع سياست زدگی و عوام گرايی در اقتصاد در بزنگاه هایی چون انتخابات به طرز قابل توجهی  تشديد می شود و اين مسأله مي تواند حركت اقتصاد در مسير درست را كاملاً تحت تأثير قرار دهد.

سلام نو –سرویس اقتصادی: اقتصاد کشور سال های سال است که از تصمیمات سیاسی صدمه دیده و سیاست زدگی همچون آفتی در اقتصاد ایران خسارات زیادی به اداره کشور و به تبع آن به زندگی مردم وارد کرده است.

به گزارش سلام نو، زمانی که همه چیز در اختیار خدمت به شعارهای سیاسی دولت درآید عملا اولویت های اقتصادی رنگ می بازند و آن چه مهم به نظر می آید راضی نگه داشتن مردم نسبت به شعارهای مطرح شده است. همین امر باعث می شود تا با ابزاری به نام پوپولیسم اقتصاد کشور فدای سیاست ورزی شود. شعارهای عوام فریبانه و توزیع یارانه نقدی به مردم در دولت های نهم و دهم و ادامه این روند در دولت های بعد بهترین مصداق از سیاست زدگی اقتصاد است.

البته این بدین معنا نیست که اقتصاد و سیاست دو مقوله جدا از هم باشند. بدون شک در دنیای امروز چیزی به نام اقتصاد محض، سیاست محض و یا حتی فرهنگ محض نداریم و همه اینها دارای ابعادی چند وجهی هستند که در هم تنیدگی اینها نظم موجود در جامعه جهانی را ایجاد کرده است.

در سال های اخیر تحریم های ناشی از سیاست اگر نگوییم کمر اقتصاد کشور را خم کرده باید اذعان کنیم لطمات فراوانی به اقتصاد ایران وارد کرده است. در این شرایط شاید سیاست زدایی از اقتصاد آنقدرها که به نظر می آید آسان نباشد اما واقعیت این است که بسیاری از فعالان اقتصادی ورود به این عرصه را برای تقویت ارتباطات سیاسی خود می دانند.

وقتی از سیاست زدگی در اقتصاد می گوییم و یا به اقتصاد در خدمت سیاست اشاره می کنیم باید توجه داشت که تاثیرگذاری تصمیم گیری های سیاسی بر اقتصاد هر کشوری یک امر طبیعی است. مسلما تصمیم گیری های سیاسی و عملکرد دیپلماتیک یک کشور می تواند فضایی به وجود بیاورد که یک سرمایه گذار احساس امنیت و یا ناامنی کند. نیازی به گفتن نیست که ایجاد حس ناامنی به سرمایه گذار باعث می شود سرمایه به جایی غیر از ایران هدایت شود. اتفاقی که در تجربه پسابرجام به صورت عینی قابل مشاهده بود.

فرشید پورشهابی استاد دانشگاه در باره اقتصاد سیاست زده این روزهای ما نوشته است: در رابطه با اقتصاد با یک علم رو به رو می باشیم و هر گونه اظهار نظر بدون در نظر گرفتن پایه های علمی آن فاقد هرگونه ارزش و اعتبار است. به عنوان مثال در این رابطه مشاهده می شود که موضوعات بسیار مهمی مانند اقتصاد مقاومتی توسط افرادی که حتی الفبای علم اقتصاد را هم نمی دانند مورد اظهار نظر تخصصی قرار می گیرد، در صورتی که مبانی اقتصاد مقاومتی و بررسی های تخصصی در این رابطه بایستی از دانشگاه منشأ بگیرد.

پدرام سلطانی، فعال اقتصادی نامداری که این روزها بیش از پیش مطرح شده است چند سال پیش در گفت و گویی با ایران فردا نظرش درباره اقتصاد سیاست زده این طور بیان کرده بود: در کشورهایی که پیشرفت کرده اند بخشی، بخشی دیگر را نزده است. اینها کشورهایی هستند که مشی متعادل داشته و دارند و یک ترکیب متوازن و بهینه را از ابعاد مختلف جامعه خود به وجود آورده اند. در کشور ما می توان تعبیر اقتصاد سیاست زده را به کار برد اما اگر سال 94 را با سال 64 مقایسه کنیم قطعا می توانیم ادعا کنیم که حرکت به سمت تقویت سایر وجوه بوده است اما هنوز راه زیادی در پیش داریم و یا حداقل باید گام های بلندتری برداریم که به تعادل بالنده برسیم.

در حال حاضر در شرایطی که به انتخابات مجلس نزدیک می شویم باید به تحرکات برخی افراد دقت بیشتری کرد چرا که موضوع سیاست زدگی و عوام گرایی در اقتصاد در بزنگاه هایی چون انتخابات به طرز قابل توجهی  تشدید می شود و این مسأله می تواند حرکت اقتصاد در مسیر درست را کاملاً تحت تأثیر قرار دهد.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***