شصت و هفتمین نشست مرموز نخبگان جهان موسوم به گروه بیلدربرگ بدون هیچ سر و صدایی در هتل لوکس فرمون لمونترو برگزار شد. 130 میهمان نشست در فضایی آرام گفت و گویی غیر رسمی درباره مسائل حائز اهمیت داشتند. طبق معمول دست کم دو سوم از تصمیم گیرندگان اروپایی در میان میهمانان نشست بودند و باقی هم از آمریکای شمالی آمده بودند. شماری از مهره های مطرح که به طور مستقیم با بانک تسویه حساب های بین المللی (بانک مرکزی بانک های مرکزی) در ارتباط هستند نیز در این جلسه حضور داشتند.
مساله اصلی که در نشست امسال مورد گفت و گو قرار گرفت «نظم استراتژیک پایدار» بود که می شود آن را تلاشی برای ایجاد یک «نظم جهانی جدید» دانست؛ البته این امکان هم وجود دارد که صرفا تلاشی از سوی نخبگان خودخواه برای هدایت جامعه بشری به روشنگری بوده باشد. دیگر مسائل مورد گفت و گو از «آینده نظام سرمایه داری» گرفته تا «روسیه»، «چین»، «استفاده از رسانه های اجتماعی به صورت سلاح»، برگزیت، «آینده اروپا» «اخلاقیات و هوش مصنوعی» و «تغییرات اقلیمی» عملی تر بودند. اما همه این مسائل به طوری دقیق با نظم جهانی جدید در ارتباط هستند.
اما راز بزرگ بیلدربرگ در نشست سال 2019 با چرایی تصمیم ناگهانی دولت دونالد ترامپ به تلاش برای مذاکره با ایران «بدون هیچ پیش شرطی» ارتباط دارد. مساله اساسا به تنگه هرمز مربوط می شود. مسدود شدن تنگه می تواند ارسال محموله های نفت و گاز را از عراق، کویت، بحرین، قطر و ایران (20 درصد نفت جهان) متوقف کند. درباره اینکه در صورت وقوع چنین اتفاقی، ناوگان پنجم ایالات متحده که در همان نزدیکی است می تواند با ایران مقابله کند و یا اینکه ایران که موشک ضد کشتی آماده شلیک دارد تا این حد پیش خواهد رفت یا نه، مناظرات زیادی در جریان است.
یک منبع آمریکایی گفته که نتیجه یک سری مطالعات به دست رئیس جمهوری ترامپ رسیده که موجبات نگرانی در واشنگتن را فراهم آورده است. این تحقیقات نشان می دهند که در صورت مسدود شدن تنگه هرمز به هر دلیلی، ایران قدرت ضربه زدن به سیستم مالی جهانی را از طریق آسیب رساندن به تجارت جهانی محصولات نفتی، دارد.
بانک تسویه حساب های بین المللی سال گذشته اعلام کرد که اگرچه ارزش خالص بازار مشتقات نفتی تنها 12.7 تریلیون دلار اعلام شده، اما مبلغ قراردادهای مشتقات نفتی به شدت قابل توجه و برابر با 542 تریلیون دلار بوده است.
کارشناسان مشتقات نفتی به خوبی می دانند که اگر جریان انرژی در خلیج فارس مسدود شود، می تواند به افزایش قیمت نفت تا 200 دلار برای هر بشکه بینجامد و اگر دوره مسدودی تنگه طولانی تر شود، قیمت نفت بالاتر می رود. سقوط بازار مشتقات نفتی می تواند به یک رکود بی سابقه اقتصادی در جهان منجر شود. استیو منوچین، وزیر خزانه داری دولت ترامپ که پیشتر رئیس گلدمن ساکس بوده، قطعا به خوبی از این مساله آگاه است.
به نظر می رسد که ترامپ خودش هم دست از بازی برداشته است. اکنون اساسا به این نقطه رسیده که می گوید ایران هیچ ارزش استراتژیکی برای ایالات متحده ندارد. یک منبع آمریکایی در این باره گفت: «او اکنون به دنبال راه چاره ای برای خروج از این مشکل ایجاد شده توسط جان بولتون، مشاور امنیت ملی و مایک پومپئو، وزیر امور خارجه می گردد که ضربه شدیدی به وجهه او وارد نیاورند. واشنگتن اکنون به یک راه خروج معقول نیاز دارد. این ایران نیست که برای مذاکره درخواست می دهد، ایالات متحده است.»
اینجاست که به سفر از پیش اعلام نشده پومپئو به سوئیس می رسیم. اگرچه خودش در اعلام دلیل این سفر گفته که از هوادارن پنیر و شکلات است، اما هر کسی با اطلاعات کافی می داند که حضور او برای اطمینان دادن به نخبگان دو سوی اقیانوس اطلس و شرکت در جلسات پشت درهای بسته با مقامات سوئیس که در ارتباط با ایالات متحده نماینده ایران به شمار می رود، ضروری بوده است. پس از چندین هفته تهدید پی در پی، واشنگتن به ناگاه از مذاکرات بدون پیش شرط با تهران سخن گفت و منشاء این تغییر رویکرد در سوئیس بود.