سلام نو - سرویس بینالملل: شاهزاده محمدبن زاید، ۲۹ساله و فرماندهی نیروی هوایی تقریبا ناچیز امارات متحدهی عربی، به واشنگتن آمدهبود تا سلاح بخرد.
در سال ۱۹۹۱، ماهها پس از حملهی عراق به کویت، شاهزادهی جوان میخواست که تا میتواند سختافزارهای نظامی برای محافظت از سلطنت سرشار از نفت خود بخرد -از موشکهای هلفایر گرفته تا هلیکوپترهای آپاچی و جتهای اف-۱۶-، و این کنگره را نگران کرد که شاید او میخواهد منطقه را بیثبات کند.
ولی پنتاگون، درحالی که تلاش میکرد تا متحدانی همراه در منطقه بپروراند، شاهزاده محمد را به عنوان یک شریک امیدوارکننده شناسایی کردهبود. شاهزاده محمد، فرزند موردعلاقهی بادیهنشینان نسبتا کمسوادی که امارات متحدهی عربی را بنا کردهبودند، انسانی جدی و خلبان هلیکوپتری تعلیم یافته در انگلیس بود که پدرش را متقاعد کرد ۴میلیارد دلار را به حساب خزانهداری ایالات متحدهی آمریکا بریزد تا به هزینههای جنگ عراق در سال ۱۹۹۱ کمک شود.
ریچارد آ. کلارک، معاون وزیرامور خارجه سابق، به قانونگذاران اطمینان داد که شاهزادهی جوان هیچوقت تبدیل به یک «متجاوز» نخواهد شد.
آقای کلارک در جلسهی شهادت در کنگره گفت: «امارات متحدهی عربی نه امروز و نه هیچوقت تبدیل به تهدیدی برای ثابت و صلح در منطقه نخواهد بود، تصورش هم حتی سخت است! در حقیقت، امارات نیرویی برای صلح است.»
سی سال بعد، شاهزاده محمد اکه اکنون ۵۸ساله است، ولیعهد امارات متحدهی عربی و حاکم حقیقی امارات متحدهی عربی، مسلما قویترین رهبر دنیای عربیست. او همچنین درمیان موثرترین صداهای خارجی در واشنگتن است، که ایالات متحده را مجبور به پذیرفتن رویکرد خصمانهی درحال افزایشش دربارهی منطقه میکند.
شاهزاده محمد تقریبا برای عموم آمریکاییها ناشناس است و کشور کوچکش از تعداد ساکنین ایالت رود آیلند نیز کمتر جمعیت دارد. ولی او شاید ثروتمندترین مرد جهان باشد. او ثروت حاکمیتی بالغ بر ۱.۳تریلیون دلار را کنترل میکند، که از هر کشور دیگری بیشتر است.
عملیات نفود او در واشنگتن مانند یک افسانه است (آقای کلارک با پرداختهای او پولدار شد). ارتشش قویترین ارتش دنیای عربیست، که با تلاشهای او توسط ایالات متحده مجهز شده، از تجهیزات نظارتی با تکنولوژی بالا تا عملیاتهای رزمی که بسیار از مرزهایش دور هستند.
محمد بن زاید شاید ثروتمندترین رهبر جهان باشد. او ثروت حاکمیتی بالغ بر ۱.۳تریلیون دلار را کنترل میکند که از هر کشور دیگری بیشتر است.
برای دههها، شاهزاده یک متحد کلیدی آمریکا بوده که رهبری واشنگتن را دنبال میکردهاست، ولی امروز او به مسیر خود میرود. نیروهای ویژهاش در یمن، لیبی، سومالی وسینای شمالی در مصر فعالیت میکنند. او تلاش کرده که انتقالات دموکراتیک در خاورمیانه را خنثی کند، کمک کرده خودکامهای قابل اعتماد در مصر نصب شود و نیرویی تحتالحمایه را در عربستان سعودی جلو بردهاست.
در عین حال، شاهزاده سیاست آمریکایی را نقض و همسایگان را بیثبات کرده. گروههای حقوقبشری او را برای حصر خانگی ناراضیان، نقشش در ایجاد یک بحران انسانی در یمن، و برای پشتیبانیش از ولیعهد سعودی که مامورانش نویسندهی مخالفش -جمال خاشقچی- را کشتهاند نقد کردهاند.
با اینحال تحت ادارهی کابینهی ترامپ، نفوذ او در واشنگتن بیشتر از همیشه شدهاست. رییسجمهور با او رابطه دارد و معمولا نظرات شاهزاده را دربارهی قطر، لیبی، عربستان سعودی پذیرفتهاست، حتی اگر مخالف توصیههای اعضای کابینه یا کارمندان ارشد امنیت ملیش بودهباشند.
دیپلماتهای غربی که شاهزاده را میشناسند -او به م.ب.ز بین آنها مشهور است-، میگویند که او نسبت به دو دشمن وسواس دارد: ایران و اخوانالمسلمین. آقای ترامپ تلاش کرده که با شدت زیاد علیه هر دو اقدام کند و هفتهی گذشته نیز برای دور زدن مخالفت کنگره با فروش اسلحه به عربستان سعودی و امارات متحدهی عربی قدمهایی برداشت.
بن رودز، معاون مشاور امنیت ملی دوران ریاستجمهوری باراک اوباما گفته که «م.ب.ز روشی خارقالعاده برای گفتن منافعش به آمریکاییها دارد، او این کار را طوری انجام میدهد که به عنوان مشاورهای خوب در مورد منطقه به نظر برسد.» بن رودز با بهار عربی و همچنین مذاکرات با ایران موافق بود، برای همین شاهزادهی اماراتی انتقادات تندی به او کرد. وقتی که بحث به نفوذ شاهزاده در واشنگتن میرسد، آقای رودز میگوید: «او نظیر ندارد.»
شاهزاده محمد قبل از اینکه انتخابات برگزار شود با پشتکار تلاش کرد که وارد حلقهی داخلی آقای ترامپ شود، و یک ملاقات مخفی در دوران انتقالی [بین اعلام نتایج انتخابات و شروع ریاستجمهوری ترامپ] با داماد رییسجمهور -جرد کوشننر- انجام داد. شاهزاده همچنین برای گفتگوییهایی میان روسیه و کابینهی ترامپ دلالی کرد، کاری که بعدا او را گرفتار تحقیقات بازرس ویژه در مورد دخالت خارجی در انتخابات کرد.
بن رودز، معاون مشاور امنیت ملی دوران ریاستجمهوری باراک اوباما، اعتقاد دارد که از نظر نفوذ در واشنگتن محمد بن زاید نظیر ندارد.
امروز، حداقل پنج نفر که برای شاهزاده محمد کار میکنند در تحقیقاتی که هنوز هم ادامه دارد، دستگیر شدهاند. شاهزاده محمد ، بازدیدکنندهی دائم از ایالات متحده برای سه دهه،اکنون دو سال است که دور ایستاده، که بخشی از آن براساس گفتههای دو نفری که با تفکراتش آشنا هستند، به خاطر ترس از احضارشدن توسط دادستانها و بازجویی شدن خود و همراهانش است. (برادرش، وزیر امور خارجه، در این مدت به آمریکا سر زدهاست).
سفارت امارات متحدهی عربی در واشنگتن قبول نکرد در اینباره اظهارنظر کند.
ولی منتقدین شاهزاده میگویند که نحوهی رشد او، نمونهای قابل مطالعه دربارهی پیآمدهای ناخواسته است. شاهزادهی گمنام جوانی که واشنگتن او را به عنوان همراهی منعطف پذیرفت، حالا در حال پراکندن شعلههای منطقهی ناپایدار خود است.
با مسلح کردن ارتش امارات متحدهی عربی با چنان تجهیزات نظارتی پیشرفته، کماندوها و اسحله، تمارا کوفمن ویتز -مقام سابق وزارت امور خارجه و از کارکنان موسسهی بروکینگز- چنین استدلال میکند که «ما یک [هیولای] فرانکشتاین کوچک ایجاد کردیم.»
شاهزاده محمد به خاطر ترس از احضارشدن توسط دادستانها و بازجویی، دوسال است که به آمریکا سفر نکردهاست.
شاهزادهی عالی
بیشتر اعضای خانوادهی سلطنتی، افرادی شکمگنده و حراف هستند که تمایل دارند بازدیدکنندگان را منتظر نگه دارند، ولی شاهزاده محمد اینطور نیست.
او در سن ۱۸سالگی از برنامهی آموزشی افسران بریتانیایی واقع در سندورست فارغالتحصیل شد. او خوشاندام و متناسب باقی مانده، با بازدیدکنندگان دربارهی دستگاههای ورزشی اطلاعات تبادل میکند، و هیچوقت دیر به یک جلسه نمیرسد.
مقامات آمریکایی همیشه او را مختصرگو، کنجکاو و حتی فروتن توصیف میکنند. او همانطور که برای خود قهوه میریزد، برای اینکه عشقش را به آمریکا نشان دهد، گاهی به بازدیدکنندگان میگوید که خودش به طور ناشناس نوههایش را برای بازدید [شهربازی] دیزنی ورلد بردهاست.
او برای مقامات ردهپایین آمریکایی وقت میگذارد، و صاحبان مقامات بالا را در فرودگاه ملاقات میکند. با لبخندی خجالتآمیز و کج، پیشنهاد سیاحت کشورش را میدهد، و بعد سوار هلیکوپتر میشود تا مهمان خود را بالای آسمانخراشها و تالابهای دبی و ابوظبی پرواز دهد.
مارسل وهبا، سفیر سابق آمریکا در ایالت متحدهی آمریکا میگوید: «م.ب.ز همیشه چیزی در آستین دارد که شما را متعجب کند».
در پایتخت، ابوظبی، او یک مجموعهی ساختمانی دیوانهکننده دارد که خط ساحلی قدیمی را پشت جزیرههای ساختهی بشری پنهان کردهاست. یکی از اینها قرار بود منطقهای اقتصادی مشابه والاستریت باشد. در یکی دیگر محوطهای دانشگاهی مربوط به دانشگاه نیویورک قرار دارد، و همچنین یک حق امتیاز از موزهی لوور و جایی دیگر توسعهای برنامهریزی شده از موزهی گاگنهایم.
وقتی که او آمریکاییها را ملاقات میکند، شاهزاده محمد به این نکته که امارات متحدهی عربی از تمام همسایگانش لیبرالتر است تاکید میکند. او میگوید که در امارات، زنان فرصتهای بیشتری دارند: یکسوم از کابینهی وزرا خانم هستند.
برخلاف عربستان سعودی، امارات متحدهی عربی برای ساختن کلیساهای مسیحی و معابد هندو و سیک مجوز صادر میکند، که تا حدی به خاطر تطبیق جمعیت عظیم نیروی کار است. (تخمین زده میشود که کشور دارای نه میلیون مقیم است، ولی کمتر از یک میلیون نفر از آنها شهروند هستند، و باقی کارگران خارجی هستند.)
برای فهمیدن این نکته، شاهزاده «وزارتخانهی تحمل» تأسیس کرد و سال را «سال تسامح» نامگذاری کرد. او میزبان المپیک ویژه و پاپ فرانسیس نیز بودهاست.
امارات متحدهی عربی ۹ میلیون مقیم دارد که حدود یک میلیون نفر شهروندان اماراتی و هشت میلیون نفر از آنها مهاجرین هستند.
«من فکر میکنم او نه تنها کارهای قابل تحسینی در چندصدایی اقتصادی، بلکه در چندصدا کردن نظام فکری جامعه نیز انجام دادهاست.» این را ژنرال جان ر. آلن، فرماندهی ارشد سابق ایالت متحده و نیروهای ناتو در افغانستان گفتهاست. او در حال حاضر رییس موسسهی بروکینگز است. (بعد از فرماندهیش در ناتو و قبل از ریاستش بر موسسهی بروکینگز، ژنرال آلن مشاور وزیر دفاع امارات متحدهی عربی بودهاست.)
امارات متحدهی عربی شورایی از شهر-ایالتها است، با اینحال ابوظبی به تنهایی دارای ۶درصد از ذخایر کشفشدهی نفت جهان است، که آن را به هدفی وسوسهانگیز برای همسایهای بزرگتر مثل ایران تبدیل کردهاست. در ۱۹۷۱، امارات از بریتانیا اعلام استقلال کرد و سه جزیرهاش در خلیج فارس را از دست داد.
اخوانالمسلمین، یک جنبش ۹۰سالهی اسلامی که در مصر بهوجود آمد، جریانی اصلی در بسیاری از کشورهای عربی شدهاست. شاهزاده محمد میگوید که وحشتش از اخوانالمسلمین، بیشتر دلیلی شخصی دارد.
پدرش یکی از اعضای برجستهی اخوانالمسلمین به نام عزالدین ابراهیم را به عنوان معلم شخصی شاهزاده محمد منصوب کرد، و او آنچنان که اغلب شاهزاده میگوید، مبادرت به تعلیم و تربیتی عقبافتاده میکرد.
«من یک عرب هستم، من یک مسلمان هستم و من نماز میخوانم. و در دههی ۱۹۷۰ و اوایل دههی ۱۹۸۰ من یکی از آنها بودم.» براساس یکی از نوارهای طبقهبندی که توسط ویکیلیکس منتشر شد، اینها را شاهزاده محمد به یکی از دیپلماتهای در حال بازدید در سال ۲۰۰۷ گفتهاست: «من فکر میکنم این بچهها برنامههای مشخصی دارند.»
او پیرامون جذبههای سیاستمداران اسلامگرا برای جامعهاش نگران است. براساس نوار دیگری که توسط ویکیلیکس منتشر شده، او یکبار به یکی از دیپلماتهای آمریکایی گفتهاست که تا ۸۰درصد سربازان ارتشش به ندای «مردی مقدس در مکه» پاسخ خواهند داد.
به همین دلیل، دیپلماتها میگویند شاهزاده محمد استدلال کرده که دنیای عرب آماده برای دموکراسی نشدهاست، چون اسلامگراها هر انتخاباتی را برنده خواهند شد.
او در جلسهای با مقامهای آمریکایی در سال ۲۰۰۷ گفتهاست: «در بسیاری از کشورهای عربی، شما نتایج مشابهی را میبینید. خاورمیانه، کالیفرنیا نیست.»
امارات متحدهی عربی به نیروهای آمریکایی اجازهی انجام عملیات را در پایگاههایش داخل کشور در جریان جنگ خلیجفارس در سال ۱۹۹۱ داد. از آن زمان، نیروهای ویژهی شاهزاده و نیروی هوایی همراه با آمریکاییها در کوزوو، سومالی، افغانستان و لیبی مستقر شدهاند.
ابوظبی به تنهایی دارای ۶درصد از ذخایر کشفشدهی نفت جهان است
او نیروهای ویژهی آمریکایی را برای پدید آوردن ارتش خود و جاسوسان سابق را برای تآسیس دستگاههای امنیتی به کار گرفت. او همچنین اسلحههای بیشتری، را نسبت به مجموع باقی پنج کشور سلطنتی خلیج فارس در چهار سال منتهی به سال ۲۰۱۰ بهدست آورد، سلاحهایی شامل ۸۰ جنگندهی اف-۱۶، ۳۰عدد هلیکوپتر جنگی آپاچی و ۶۲ جت فرانسوی میراژ.
بعضی از افسران آمریکایی امارات متحدهی عربی را «اسپارتای کوچک» توصیف میکنند.
همچنین با مشورت گرفتن از فرماندهان نظامی بلندمرتبه از جمله وزیر سابق دفاع جیمیز متیس و ژنرال آلن، شاهزاده محمد صنعت دفاعی امارات را گسترش داد، که شامل خودروی زرهی آبی-خاکی به نام «وحشی» و چیزهایی دیگری میشود که در حال حاضر به مشتریانی در لیبی و مصر صادر میکند.
امارات متحدهی در حال آمادهکردن بمبافکن ارتفاع کم پروانهداری برای مبارزات ضدشورش است، یک ایده که به گفتهی یک افسر سابق نزدیک به آقای متیس، او از مدتها قبل ساختنش را به ایالات متحده پیشنهاد کردهبود.
شاهزاده محمد اغلب به مقامات آمریکایی گفتهاست که او اسراییل را به عنوان یک متحد در برابر ایران و اخوانالمسلمین میبیند. [رژیم صهیونیستی] اسراییل به قدر کافی به او اعتماد دارد که سیستمهای ارتقایافته برای اف-۱۶ و همچنین جاسوسافزارهای پیشرفتهی تلفنهمراه را به او میفروشد.
برای بسیاری در واشنگتن، شاهزاده محمد بهترین دوست آمریکا در منطقه شدهاست، شریکی شایسته که میشود برای مقابلهکردن با نفوذ ایران در لبنان و سرمایهگذاری در عراق روی او حساب کرد.
ریچارد ج. اولسون، سفیر سابق ایالات متحده در ابوظبی، میگوید: «این بسیار معروف است که اگر میخواهید چیزی در خاورمیانه انجام شود، امارات آن را انجام میدهد.»
محمدبنزاید به آمریکاییها گفته که او اسراییل را به عنوان متحدی در برابر ایران و اخوانالمسلمین میبیند.
شاهزادهای که سرکش میشود
دستیارانی در کاخ سفید گفتند وقتی که رییسجمهور باراک اوباما به کاخسفید در سال ۲۰۰۹ راهیافت، به نظر میرسید که شاهزاده محمد یک روحالقدس یافتهاست. هر دو آنها توسط سوالاتی بزرگ جداشده، تحلیلگر و کنجکاو بودند. چند ارشد کاخ سفید به خاطر میآورند که در یک زمان، آقای اوباما به دنبال تماسی تلفنی با شاهزاده سلمان بیش از هر رهبر خارجی دیگری بود.
ولی بهار عربی بین آنها افتاد. شورشها منطقه را جارو کرد. اخوانالمسلمین در حال بردن انتخاباتها بود. و به نظر میرسید آقای اوباما درخواستها برای دموکراسی را تحمل کردهاست -درحالیکه در سوریه، جایی که شورش یک دشمن امارات را تهدید میکرد، او از اقدام نظامی طفره رفت.
بعدتر مشخص شد که کابینهی اوباما در گفتوگوهای هستهای سری با ایران بودهاست.
استیفن هادلی، یک مشاور امنیت ملی در زمان ریاستجمهوری جورج و. بوش و نزدیک به شاهزاده میگوید: «آنها نه تنها احساس میکردند که نادیده گرفته شدند، بلکه آنها تصور میکردند که کابینهی اوباما به آنها خیانت کردهاست، و من فکر میکنم شاهزاده محمد به طور ویژه و شخصی این احساس را داشت.»
عبدالخالق عبدالله، یک دانشمند سیاسی اماراتی که به مقامات ارشد کشور دسترسی دارد میگوید که بعد از قیامهای بهار عربی، شاهزاده محمد امارات متحدهی عربی را تنها کشور در بین ۲۲کشور عربی میدید که روی پاهای خود ایستادهاست و دارای حکومتی باثبات، اقتصادی کارآمد، ارتشی توانا و یک «ایدئولوژی میانهرو» است.
او میگوید: «امارات قسمتی از این منطقهی بسیار خطرناک است که پر از هرج و مرج، جنگ و تندروهاست و روزبه روز در حال خطرناکتر شدن است. اگر ما دنبال آدمهای بد نرویم، آنها دنبال ما میافتند.»
پس از اطلاع از گفتوگوهای سری هستهای ایران و آمریکا، محمدبن زاید احساس میکرد که نادیده گرفتهشده و به او خیانت شدهاست.
در خانه، شاهزاده محمد یک کمپانی مرتبط با اریک پرنس استخدام کرد، موسس شرکت امنیتی خصوصی که قبلا به نام بلکواتر شناخته میشد، تا نیرویی از کلمبیاییها، آفریقای جنوبیها و دیگر مزدوران تشکیل دهد. او هر شمهی کوچکی از مخالفت را خرد کرد، پنج فعالی که قصد داشتند اعتراضی برای اصلاحات دموکراتیک را برنامهریزی کنند دستگیر کرد (که فقط ۱۳۲نفر آن را امضا کردهبودند)، و دهها نفر از مظنونین به همدلی با اخوانالمسلمین را جمعآوری کرد.
همچنین امارات متحدهی عربی دستگاه نفوذش در واشنگتن را تقویت کرد. آنها از بزرگترین هزینهکنندگان خارجی برای مدافعین و مشاوران [مستقر در واشنگتن] بودند، و تنها در سال ۲۰۱۷، ۲۱میلیون دلار خرج کردند. براساس حساب مرکز سیاست پاسخگو، آنها با اهدا کردنهای میلیون دلاری پس از بلایای طبیعی حسننیت خود را نشان میدادند، و با دادن میلیونها دلار به اندیشکدههای اصلی به دنبال شکل دادن به مباحثات عمومی بودند.
موسسهی خاورمیانه اخیرا ۲۰میلیون دلار دریافت کردهاست. مسئول آن آقای کلارک، مقام دولتی سابق برای قرارداد دفاعی امارات تلاش کرد و بعد از ترک کردن حکومت در سال ۲۰۰۳، یک مرکز مشاوره تأسیس کرد که امارات متحدهی عربی به عنوان مشتری اصلی و اولینش بود.
او به درخواستهای ما برای اظهارنظر پاسخ نداد.
سفیر امارات، یوسف العتیبه، ارتباطات بیشمارش در کاخ سفید را کوبید و در کپیتول هیل، استدلال کرد که آقای اوباما در حال واگذاری منطقه به افراطیون و ایران است. خود شاهزاده پرونده را به بالاترین درجات رساند. وزیر دفاع سابق رابرت گیتس در یادداشتی نوشته که او [از بس دربارهی توافق با ایران گله کرد که] «سر من را خورد.»
در خاورمیانه، شاهزاده محمد بیشتر از صحبتکردن انجام داد. در مصر، او از تصاحبی نظامی در سال ۲۰۱۳ حمایت کرد که یک رهبر اخوانالمسلمین را به عنوان رییسجمهور از قدرت خلع کرد. در شاخ آفریقا، نیرویی به سومالی فرستاد که ابتدا با دزدان دریایی و سپس با افراطگرایان بجنگد. او به تأسیس راههای تجاری و پایگاههای ناوی در اطراف خلیج عدن ادامه داد.
در لیبی، شاهزاده محمد درخواستهای آمریکا و ممنوعیتهای سازمان ملل متحد را با مسلح کردن نیروهای شبیهنظامی و رهبر بعدا قدرتمندشان، خلیفه حفتر به مبارزه طلبید. خلبانان اماراتی حملاتی هوایی به طرابلس انجام دادند و در نهایت یک پایگاه نظامی در شرق لیبی تأسیس کردند.
در گذشته، شاهزاده به دنبال یک «چراغ سبز» از واشنگتن میگشت. این را خانم وهبه، سفیر سابق آمریکا میگوید. او میگوید: «او حالا شاید هشداری بفرستد، ولی او دیگر درخواست مجوزگرفتن نمیکند.»
عربستان سعودی، غول همسایه، با امارات متحدهی عربی بر سر مرزها نزاع کرده و به عنوان یک سنگینوزن منطقهای، سیاست خارجی امارات متحدهی عربی را محدود کردهاست. قبل از پایان سال ۲۰۱۴، ولیعهد -نفر بعدی در صف تاج- به دشمنی شناختهشده برای شاهزادهی اماراتی تبدیل شدهبود.
امارات متحدهی عربی میلیونها دلار به اندیشکدههای آمریکایی و آمریکا -پس از بلایای طبیعی- برای تأثیرگذاری در مباحثات عمومی اهدا کردهاست.
بدین ترتیب او وارد جنگ داخلی عربستان برای رسیدن به موفقیت شد و یک کمپین لابیگری همهجانبه به نفع یک جایگزین کمتر شناخته شده راه انداخت: شاهزاده محمد بن سلمان ۲۹ساله، یکی از فرزندان موردعلاقهی شاه پیر سعودی.
آقای رودز، مشاور اوباما این نکته را به یاد میآورد: « پیغام م.ب.ز این بود که اگر من را دوست دارید، این پسر را نیز دوست خواهید داشت زیرا او برشی از همان پارچه است که من از آن دوخته شدم.»
قبل از مارس ۲۰۱۵، دو شاهزاده برای بازپسگیری قسمتی که با ایران متحده شدهبودند، به یمن حمله کردند. بعد از آن در سال ۲۰۱۷، وقتی که شاهزادهی سعودی قدرتش را مستحکم کرد، آنها تمام روابط دیپلماتیک و تجاری خودشان را با قطر قطع کردند تا [قطر] دست از حمایتش از اخوانالمسلمین بردارد.
آقای رودز و دیگر مقامهای سابق دولتی میگویند که هر دو درگیری یمنی و قطری به طور معمول «رهبری شده توسط سعودی» توصیف میشود، ولی اول این شاهزادهی اماراتی بود که دنبال تحمیل این دو به واشنگتن بود.
دیپلماتهای آمریکایی میگویند قبل از اواخر سال ۲۰۱۵ شاهزاده محمد به این مساله اشاره میکرد که حضور ایالات متحدهی آمریکا و رهبری جدید سعودی برای آوردن فلسطینیها حول یک پیشنهاد صلح جدید - که آن را روش «بیرونمحور» مینامیدند- بسیار ضروریاست.
ولی برای رسیدن به این مساله، شاهزاده محمد تا روی کار آمدن کابینهی جدید صبر کرد.
مقامهای سابق دولتی میگویند که هر دو درگیری یمنی و قطری به طور معمول «رهبری شده توسط سعودی» توصیف میشود، ولی اول این شاهزادهی اماراتی بود که دنبال تحمیل این دو به واشنگتن بود
تمام مردان شاهزاده
این قرار بود وداعی شخصی باشد. با وجود تفاوتهای جدیشان، شاهزاده محمد با آقای اوباما صمیمی ماند، و بر اساس گفتههای ۴مقام ارشد کاخ سفید، رییسجمهور هم اینطور فکر میکرد که آنها متقابلا برای هم احترام قائل هستند. برای همین بود که وقتی شاهزاده درخواست آخرین ملاقات به عنوان یک دوست را داد، آقای اوباما موافقت کرد که در دسامبر۲۰۱۶ با او در کاخ سفید ملاقات کند.
اما شاهزاده محمد بدون هیچ توضیحی عقب کشید، و به جای آن برای اولین ملاقات چهره به چهره با جرد کوشنر و دیگر مشاوران رییسجمهور منتخب که هنوز پا به کاخ سفید نگذاشته بود -دونالد ج. ترامپ- به نیویورک پرواز کرد.
برای ترتیب دادن ملاقاتها شاهزاده محمد به تاجری به نام ریچارد گرسون -مووسس فالکون ادج کپیتال- رو انداخت، کسی که سالها با شاهزاده کار کردهبود و همچنین دوست آقای کوشنر نیز بود.
آقای گرسون پس از انتخابات مسیجی خصوصی برای شاهزاده فرستاد که توسط شخص ثالثی به [روزنامهی] تایمز داده و مستقلا نیز تأیید شد: « هروقت که خواستید هرچیزی را مستقیما برسانید، من همیشه اینجا به عنوان یک راه ارتباطی مورد اعتماد خانوادهی شما هستم.» او مسیج دیگری را نیز با این عنوان امضا کردهاست «سرباز مورد اعتماد شما».
قرار بود سفر محرمانه بماند، ولی سرویسهای اطلاعاتی ورود شاهزاده را متوجه شدند. مشاوران آقای اوباما مبهوت ماندهبودند، ولی در همان حال شاهزاده محمد داشت برای برعکس کردن سیاستهای کابینه کابینه کار میکرد. براساس گفتههای دو نفری که در ارتباط با این این جلسات بودند، او داشت با مشاوران آقای ترامپ دربارهی خطرات ایران و همچنین دربارهی مباحث صلح فلسطین صحبت میکرد.
آقای گرسون بعد از این ملاقات برای او نوشت: «آنها عمیقا تحت تأثیر شما قرار گرفتند و همین حالا هم قانع شدهاند که شما دوست واقعی و نزدیکترین متحد آنها هستید.»
همچنین شاهزاده محمد خود را به عنوان یک میانجی برای روسیه نیز جا انداخت.
براساس گزارش بازرس ویژه [رابرت مولر]، یکی از برادران جوانتر شاهزاده محمد، آقای گرسون را به تاجری روسی که به عنوان رابط بین رییسجمهور ولادیمیر و. پوتین و پادشاهیهای خلیج فارس کار میکند، معرفی کرد. کریل دیمیتریف، تاجر روس، دربارهی «طرح آشتی» ایالات متحده و روسیه با آقای گرسون صحبت کرد، و بلافاصله قبل از شروع بحث، آقای گرسون خلاصهای دو صفحهای از نقشه را به آقای کوشنر داد.
آقای گرسون از اظهار نظر دربارهی این مقاله خودداری کرد.
در ماه بعد، ژانویه، شاهزاده محمد آقای دیمیتریف را به خلوتگاهی در جزیرهی سیشیل برای ملاقات با کسی دعوت کرد که آنها تصور میکردند او نیز تیم ترامپ را نمایندگی میکند: آقای پرینس، موسس [ارتش خصوصی] بلک واتر، کسی که مزدورانی را قبلا برای امارات متحدهی عربی استخدام کردهبود.
اوباما برای دیدار با شاهزاده محمد در کاخ سفید، دسامبر۲۰۱۶ را مقرر کرد، ولی شاهزاده سر قرار حاضر نشد و با جرد کوشنر و دیگر مشاوران دونالد ج. ترامپ دیدار کرد.
اینکه چرا شاهزاده محمد به دنبال ارتباط دادن روسیه با حلقهی آقای ترامپ بود جای بحث دارد، ولی بر اساس گفتههای دیپلماتهای آمریکایی و ایمیلهای لو رفته از سفارات امارات در واشنگتن، او سالها تلاشکرده بود که آقای پوتین را برای دور شدن از ایران فریب دهد.
اما همچنین دادستانها در حال تحقیق بر روی عاملین و واسطههایی هستند که برای شاهزاده کار میکنند و تلاش میکنند تا اطراف آقای ترامپ نفود کنند.
بازرسان هنوز در حال بررسی کردن ارتباطات کمپین با یک متخصص دستکاری شبکههای اجتماعی اهل اسراییل هستتند که برای شاهزاده محمد و یک تاجر لبنانی-آمریکایی(که در نقش مأمورمخفی او عمل میکند) [احتمالا اشاره به جورج نادر است] کار میکرده. همچنین سایر دادستانها در حال تحقیق بر روی این مسأله هستند که آیا نیاز بوده یک حامی مالی بلندمرتبهی جمهوریخواهان که شرکتش برای شاهزاده کار میکرده، ارتباطاتشان را به طور قانونی ثبت کنند یا خیر.
دفتر بازرس ویژه از رشید الملک، یک توسعهدهندهی املاک در لسآنجلس نیز که به شاهزاده محمد و برادرش-رییس اطلاعات امارات- نزدیک است، بازجویی کرده. براساس گفتههای دونفر که به این موضوع نزدیک هستند، آقای الملک همچنین به دوست آقای ترامپ، تام باراک نیز نزدیک است و بازرسان در حال طرح کردن این پرسش هستند که آیا آقای المک قسمتی از طرح نفوذ غیرقانونی بودهاست؟
تحقیقاتی دیگر، تحت قانون حفاظت از افشاکنندگان [قانونی از سال ۱۹۸۹ که از کارمندان دولت فدرال که به طور داوطلبانه اطلاعات غیرقانونی سازمانهای دولتی را افشا میکنند، محافظت میکند]، در حال تحقیق پیرامون احتمال استفادهی امارات متحدهی عربی از عاملین آمریکایی برای تکنیکهای سایبری جهت جاسوسی از شهروندان آمریکا هستند.
هنوز معاشقهی شاهزاده و دولت ترامپ خراب نشدهاست. شاهزاده محمد در این دو سال و نیمی که از اولین ملاقاتش با آقای کوشنر گذشته، تقریبا هرآنچه را که از کاخ سفید درخواست کرده، اجابت شدهاست.
تحقیقی دربارهی احتمال جاسوسی اینترنتی امارات متحدهی عربی از شهروندان آمریکایی در جریان است.
شاهزادهای بیباک
هر زمستان، شاهزاده محمد تاجران و مقامهای سابق دولتی را به ابوظبی دعوت میکند تا نفوذ جهانیش را به آنها نشان دهد.
لیست مهمانان در سال دسامبر گذشته شامل تونی بلر نخستوزیر سابق بریتانیا، نیکولاس سارکوزی رییسجمهور سابق فرانسه، کاندولیزا رایس وزیر امورخارجهی سابق آمریکا، آقای هادلی مشاور امنیت ملی دورهی بوش، محمدالعریان و دیوید م. رابنشتاین و توماس س. کاپلان سرمایهگذاران آمریکایی، و همچنین کای فو لی دانشمند کامپیوتر و سرمایهگذار چینی بودهاست.
شاهزاده بیهیچ واهمهای از آقای دیمیتریف -تاجر روس مرتبط با آقای پوتین- نیز دعوت کردهاست.
به سختی میشود گفت که دخالتهای شاهزاده محمد پس از بهار عربی باعث ثبات منطقه شدهاست. یکی از نزدیکانش که به او به قاهره فرستاد تا به اقتصاد درحال مرگ آنجا کمک کند، با ناامیدی برگشت.
دولت نظامی مصر هنوز به میلیاردها دلار کمکی که از امارات متحدهی عربی و متحدانش در خلیج فارس میگیرد وابستهاست. و قاهره با وجود کمکهای امارت و حملههای هوایی اسراییل، هنوز نتوانستهاست ستیزهجویان در مرکز سینای شمالی را سرکوب کند.
انزوای قطر نتوانسته سیاستش را تغییر دهد. در لیبی، خلیفه حفتر در بنبستی خونین گیر کردهاست.
فشار شاهزاده محمد بر شاخ آفریقا باعث شروع یک رقابت با رقبایی مثل ترکیه و قطر برای دسترسی و نفوذ به آن مناطق شدهاست. در سومالی، پس از وارد شدن اتهام رشوه توسط حکومت مرکزی شکننده، نیروهای اماراتی به مناطق نیمه خودمختار پونتلند و سومالیلند منتقل شدند.
جیبوتی، با متهمکردن به غفلت، سال گذشته مدیران بنادر اماراتی را با رقبای چینیشان تعویض کرد.
بروس ریدل، پژوهشگری در موسسهی بروکینگز و مقام سابق در سازمان سی.آی.اِی میگوید: «او فکر میکند که ماکیاولیست، ولی بیشتر شبیه به موسولینی رفتار میکند.»
در عربستان سعودی، شاهزادهی امارات از نتیجهگیری سازمانهای اطلاعاتی آمریکایی خجالتزده شدهبود، اینکه افراد تحمتالحمایهی سعودی دستور قتل وحشیانهی آقای خاشقچی -ستوننویس واشنگتنپست و مخالف سعودی ساکن ویرجینیای آمریکا- را صادر کردهبودند. اشتراک آنها، دخالت چهارسالهشان در یمن دارد تبدیل به باتلاقی با تلفات وحشتناک غیرنظامیان میشود.
مقام سابق سیا: « او [محمدبن زاید] فکر میکند که ماکیاولیست، ولی بیشتر شبیه به موسولینی رفتار میکند.»
نمایندهی دموکرات کنگره از کالیفرنیا، رو کهانا، میگوید: «امارات همچو لکهای بر وجدان جهان است. نوع حاکمیت الآن امارات طوریست که تمامی ارزشهای جهان متمدن را نقض میکند.»
با اینحال حضور شاهزاده در کنار کابینهی ترامپ ادامه دارد. پیشنهاد «بیرونمحور» صلح اسراییلی-فلسطینی که توسط دولت اوباما کنار گذاشتهشد، هستهی اصلی نقشههای تولیدی آقای کوشنر است.
آقای ترامپ مرتبا مواضع شاهزادهی اماراتی را پشتیبانی کردهاست: با حمایت از او پس از قتل خاشقچی توسط تحتالحمایههایش، با تأیید انزوای قطر حتی وقتی که وزیر خارجه و دفاع علناً با آن مخالفت کردهاند، با خروج از توافق با ایران، با تلاش برای اینکه گروه اخوانالمسلمین را یک گروه تروریستی بخواند، و با وتو کردن قانون کنگره مبنی بر قطع حمایت نظامی آمریکا از سعودی و امارات در یمن.
در ماه آپریل، آقای ترامپ بهطور علنی رهبر شبهنظامیان در لیبی را یک روز بعد از تماس تلفنی با شاهزاده محمد تأیید کرد، حتی با این که مایک پمپئو وزیر امور خارجه قبلا این رهبر را مجبور کردهبود که عقبنشینی کند.
وزیر سابق دفاع، آقای متیس، ماه گذشته یک سخنرانی در ابوظبی انجام داد که توسط شاهزاده محمد تأمین مالی شدهبود. وقتی که وارد کابینهی ترامپ شد، آقای متیس فاش کرد که او ۲۴۲۰۰۰دلار در پرداختهای سالیانه -شامل گزینههای ارزشمند سهام- به عنوان یکی از اعضای هیأت مدیرهی شرکت جنرال داینامیکز دریافت کردهاست، شرکتی که تجارت گستردهای با ابوظبی انجام میدهد. او همچنین به عنوان مشاوربیحقوق برای شاهزاده محمد کار کردهبود.
آقای متیس پرسیدهبود: «[الآن در امارات] سال «تسامح» است. چند کشور در جهان را سراغ دارید که امسالشان، سال تسامح و بردباری باشد؟». او خود جواب دادهبود: «من خیلی نمیشناسم، ولی شما [امارات] یک مثال هستید.»
منبع: نیویورک تایمز
مقالهای از دیوید د. کرکپاتریک در
برگردان: دکتر افشین حیدری