سلام نو – سرویس سیاسی: گفتوگوی ملی کلید واژهای است که بعد از وقایع دی ماه 96 ظهوری جدی در فضای سیاست ایران داشت و حالا بیش از یک سال است در میان فعالین سیاسی کشور مطرح است و بارها از سوی گروههای مختلف حمایت و نقد شده است. گفتوگوی ملی نخستین بار به شکل جدی از سوی حسن روحانی و اسحاق جهانگیری مطرح و بعد با حمایت چهرههای اصلاحطلبی همچون محمدرضا عارف رو به رو شد.
جهانگیری در گفتوگو با ایران درباره اهداف گفتوگو ملی گفته بود که گفتوگوی ملی باید با این هدف صورت بگیرد که در کشور اجماع ملی ایجاد شود و همه نهادها، شخصیتها و جریانهای سیاسی در یک مسیر قرار بگیرند و آن مسیر هم چیزی جز پیشرفت کشور نیست. او در همین گفتوگو تأکید کرد که گفتوگوی ملی را تا خانه آخر و رسیدن به نتیجه دنبال خواهد کرد.
بعد از این مواضع جهانگیری بود که اخباری از تلاشهای جهانگیری و عارف برای گفتوگوی ملی به گوش رسید. برخی منابع از جلسات جهانگیری با برخی چهرههای سطح بالای نظام خبر دادند و گفتند عارف هم در مجلس در حال رایزنی برای این طرح است. پاییز سال گذشته بود که شرق از برخی جلسات در سطح رهبران اصلاحات برای گفتگوی ملی خبر داد.
این روزنامه در گزارشی با اشاره به این جلسات نوشت که ششماهی است که جلساتی بین لیدر جریان اصلاحات، اسحاق جهانگیری، علیاکبر ناطقنوری، حسن روحانی و سیدحسن خمینی در همین زمینه در جریان است. گفته میشود که علیاکبر ناطقنوری در این جلسات به نمایندگی از جریان اصولگرایی حضور مییابد و صحبتهای جدیای هم از سوی او مطرح شده است.
گفتوگوی ملی؛ تفاهمی سختتر از برجام
اما همه چیز به همین سادگی نیست و گفتوگوی ملیای که اصلاحطلبان و روحانی به دنبالش بودند با استقبال تمام عیاری اصولگرایان مواجه نشد و برخی از چهرههای اصولگرا همچون اسدالله بادامچیان گفتهاند که گفتوگو ملی بر اساس مبانی ایران و اسلام ممکن است نه چیز تحت عنوان ملیگرایی. بادامچیان و برخی دیگر از اصولگرایان نیز خط قرمز دیگری تحت عنوان فتنه دارند که به گفته خودشان حاضر به کوتاه آمدن از آن نیستند. برخی جبههها و چهرههای اصولگرا هم از اساس مخالف چنین گفتوگویی هستند، از جمله به گفته قاسم میرزایی نیکو پایداریها اصلا این موارد و مسائل را قبول نمی کنند و نسبت به آن زاویه دارند. البته به گفته او این مخالفت مختص به پایداری ها نیست و چهرههای رادیکال هر دو جناح با این مسئله مخالف هستند.
شاید همین مسئله است که گفتوگوی ملی را به تعبیر محسن میردامادی به امری سختتر از برجام تبدیل میکند. او با اشاره به این مسئله میگوید: در گفتوگوی ملی باید صدای همه مردم شنیده شود. گفتوگوی ملی به معنای گفتوگوی اصلاحطلبان و اصولگرایان نیست، گفتوگویی میتواند ملی خوانده شود و جامعه را از بیاعتمادی موجود نجات دهد و امیدآفرین شود که همه صداهایی که در جامعه هست، در آن شنیده شود.
اما در همین زمان مواضع متفاوتی نیز از اردوگاه اصولگرایان به گوش میرسید. احمد توکلی، نماینده سابق مجلس که این روزها با دیدهبان شفافیت مشغول مبارزه با فساد است با استقبال از گفتوگوی ملی یک پیش نیاز برای آن قائل است. او میگوید: من همیشه از گفت و گو دفاع میکنم. گفت و گوی ملی بسیار کار خوبی است اما مقدماتی هم قبل از این اتفاق باید رعایت شود. یکی از آن مقدمات این است که آقای خاتمی که این موضوع را مطرح کردهاند موضع خود را صریح بگویند.
قفلها گشوده میشود؟
به تازگی محمدرضا باهنر خبر داده که با حضور چهرههایی چون او عزت الله ضرغامی و محمدرضا عارف جلساتی با محوریت گفتوگوی ملی شکل گرفته است، جلساتی که به گفته باهنر فعلا روی مباحث مشترک تمرکز دارد. او البته تاکید دارد که نماینده و منتخب اصولگرایان در این جلسه نیست.
باهنر درباره این جلسات میگوید: اینکه بنده گفتم در آن جلسات شرکت کردم نباید بگویم من از طرف اصولگراها نمایندگی دارم یعنی کسی این وظیفه را به من محول نکرده است بلکه خودمان در حال انجام این گفتوگو ها هستیم و به جلو میرویم تا ببینیم چه شود.
این که این دور از تلاش برای گفتوگوی ملی به نتیجهای میرسد یا نه هنوز مشخص نیست چه آنکه هیچ نتیجه و برون داد مشخصی از جلسات حسن روحانی، اسحاق جهانگیری، ناطق نوری و حسن خمینی در دست نداریم و افطاریهای حسن روحانی در این سالها نیز نتوانسته گامی در جهت همگرایی جریانهای سیاسی باشد.
با این همه آنچنان که عباس سلیمی نمین یادآور شده، همین الان هم برای برگزاری این جلسات دیر شده است و به نظر میرسد فارغ از شعارهایی مثل "اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا" ایران در شرایط کنون به بیشترین همبستگی ممکن در سطوح مختلف از جمله سطوح سیاسی نیاز دارد.