همه انسان ها در طول زندگی خود با مشکلاتی روبرو بوده اند که نیازی به بودن فردی و آغوش کسی داشته اند که بتواند آرامش را حتی برای چند لحظه و ساعت به آن ها منتقل کند. آغوشی که بارها نشان داده است حس آرامش و امنیت را در خود دارد و می تواند تکیه گاه خوبی باشد.

این که آغوش ما آرامش و امنیتی برای فردی باشد که براحتی به آن تکیه کند و ما با تمام وجود او را و مشکلاتش و هرآنچه در وجودش دارد را بپذیریم باعث می شود فرد یا افرادی که دوستمان دارند و دوستشان داریم تکیه گاه خوبی داشته باشند.

پونه مقیمی، روانشناس بالینی، ‌یکی از متن های خود را اینچنین آغاز می کند و می‌نویسد:

آنچه که ما را به واقع پدر و مادر می کند، داشتنِ فرزند نیست بلکه آغوش ماست.

زمانی که آغوشِ ما بر روی دردها و رنج هایی که می بینیم باز باشد.

زمانی که آغوش ما امن باشد تا سری بتواند بر شانه اش تکیه کند و رها از قضاوت خودش باشد.

زمانی که آغوش ما صبور باشد و اجازه دهد آدمی در پناهش بزرگ شود، اشتباه کند، برگردد و آغوشمان را دریغ نکنیم.

زمانی که آغوش ما آنقدر وسیع باشد که بتواند تلخی ها و زخم هایی را تحمل کند و همچنان پناه باشد.

زمانی که آغوشمان بی تجربگی هایی را ببخشد.

زمانی که آغوشمان پر پروازی برای استعدادها و فرصت های آدمی شود.

و زمانی که آغوش ما در طول زمان همچنان آغوش بماند، ما پدر و مادر شده ایم.

مهم نیست فرزندمان به صورت بیولوژیکی از ما باشد یا فرزند شخص دیگری باشد.

مهم نیست ما ازدواج کرده باشیم یا از ازدواج بیرون آمده باشیم.

حتی مهم نیست ما شریکی داشته باشیم یا نه.

آنچه مهم است این است که هر شخص می تواند پدر و مادر باشد.

می تواند به فردی در زندگی اش کمک کند و آغوشش را از او دریغ نکند و به نظرم تفاوت ما در عشق ورزیدن به همین اصل بر می گردد که چطور عشق می ورزیم.

برای تجربه ی عشق و احساس نیرومند دوست داشتن لازم نیست مانند تمام آن چه در داستان ها و فیلم ها به ما نشان می دهند کسی یا شخصی را در کنارشان داشته باشیم و یا حتما فرزندی را به دنیا آورده باشیم‌. به نظرم نهایت عشق و دوست داشتن «آغوش» بودن است نه «آغوش» پیدا کردن.

این نهایت عشق است. این که بتوانیم فردی را دوست داشته باشیم و آغوشمان امنیت او باشد تا بتواند رشد کند و هر زمان لازم بود برگردد و سرش را بر شانه هایمان بگذارد و نفسی تازه کند از عشقی که حس می کند.

از احساسی که در آغوشمان جریان دارد تا بزرگ شود، بزرگ و بزرگتر در ذهن و روان.

اگر می خواهیم نهایت قدرت عشق را تجربه کنیم باید بیاموزیم چطور آغوش باشیم.

برای همین گاهی بعضی آدم ها، پدر و مادر می شوند بدون این که بدانند. بدون این که فرزندی داشته باشند، بدون این که ازدواج کرده باشند و شریکی مادام العمری داشته باشند.

آغوش هرچه قدر با احساس تر و امن تر شود، فرزندان بیشتری را در آغوش خواهد کشید و این زیباترین حس دنیاست.

و قطعا هر فردی در زندگی اش می تواند «آغوشِ» امنِ شخصی دیگر باشد.

اگر در زندگی تان پدر و مادر هستید شما فرصت زیبای در آغوش کشیدن را دارید، پس آغوشِ امنی بمانید.

و اگر شخصی را در زندگی تان دارید که آغوشِ امن شماست، این بار او را در آغوش بکشید و برای بودنش از او صمیمانه تشکر کنید.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید