ممانعت از جنگ
تمام مسائل فوق؛ پرسش بزرگتر را مطرح می کند: قدرت های جهانی که اعضای توافق هسته ای با ایران بودند و وعده دفاع از آن را دادند، آیا از وقوع جنگ بین دو کشور جلوگیری می کنند؟
اروپا ممکن است همچنان از توافق هسته ای حمایت کند اما آنها به طور روشن از مواضع تهاجمی آمریکا وحشت زده هستند و هنوز اینستکس را عملیاتی نکردند و هیچ مکانیسم تجاری برای دور زدن تحریم های آمریکا پیاده نکردند. روسیه به عنوان صادرکننده بزرگ نفت به نظر می رسد نسبت به این مسئله فعلا بی تفاوت باشد و حتی ممکن است از افزایش قیمت نفت سود ببرد. هند به دنبال جذب عرضه کنندگان نفت و ترکیه خواهان معافیت است. چین بزرگترین وارد کننده نفت ایران؛ در اواخر سال گذشته؛ یک چهارم از واردات نفتش را کاهش داد. آنها هنوز روابط تجاری با تهران را حفظ کرده اند و از برگ برنده در مذاکرات تجاری با آمریکا بهره می برند. به صورت خلاصه قدرت های جهانی در حفظ توافق هسته ای یا ایجاد یک برنامه موثر برای دور زدن تحریم های امریکا موفق نیستند؛ آنها همچین در محدود کردن افزایش احتمالی جنگ بین ایران و آمریکا شکست می خورند. اگر شانسی برای توقف این جنون (جنگ ایران و آمریکا) وجود داشته باشد؛ از سوی خود آمریکا است./دیپلماسی ایرانی
به گزارش سلام نو، پس از خروج آمریکا از توافق هسته ای و بازگشت مجدد تحریم ها علیه ایران در دولت ترامپ؛ تنش ها بین ایالات متحده آمریکا و ایران افزایش یافته است. در اوایل ماه جاری تنش ها بین دو کشور به عالی ترین سطح خود رسیده است . واشنگتن از تمدید معافیت های تحریم خرید نفت از ایران خودداری کرد و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عنوان یک سازمان تروریستی نامید و از آمادگی نظامی خود برای مهار ایران سخن گفت. این اقدامات اقتصاد ایران را به سمت زوال سوق داده است. صادرات نفت ایران از 2.5 میلیون بشکه در روز به کمتر از 1.3 میلیون بشکه تنزل پیدا کرده است؛ که این امر می تواند حتی با کاهش بیشتری همراه باشد. علاوه بر کاهش بودجه دولت؛ مردم ایران از تورم شدید 40 درصد و قیمت بالای کالا رنج می برند.
در واکنش به این اقدام آمریکا در زمینه عدم تمدید معافیت های نفتی؛ آیت الله علی خامنه ای، رهبر انقلاب ایران گفت که «اقدامات خصمانه» بدون پاسخ نخواهد بود. حسن روحانی، رئیس جمهور ایران، آمریکا را به اختلال در فروش محموله های نفتی از کشورهای خلیج فارس تهدید کرد. محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه هشدار داد که این اقدام می تواند منجر به خروج ایران از توافق هسته ای و افزایش احتمال جنگ بین دو کشور شود.
در مقایسه با سه جنگ گذشته خلیج فارس، جنگ ایران و عراق (1980)، آمریکا – سازمان ملل علیه عراق ( 1990) و آمریکا – انگلیس علیه عراق ( 2003)، تقابل و رویارویی بین ایران و آمریکا می تواند به مراتب با پیامدهای مخرب تری همراه باشد. پس چرا واشنگتن و تهران درس های جنگ را نادیده گرفته اند و چشمان خود را بر روی واقعیت ها بسته اند و به سمت درگیری مسلحانه حرکت می کنند؟ آیا کسی می تواند آنها را در این مسیر متوقف کند؟
قبل از قدرت گرفتن دونالد ترامپ؛ وی در کمپین انتخاباتی مذاکرات برجام به رهبری دولت باراک اوباما با ایران را « بدترین توافق تاریخ» دانست و پس از رسیدن به قدرت خواهان لغو آن شد. در ماه می سال گذشته، با خروج دولت او از برجام؛ لیست 12 گانه ای برای ایران صادر کرد. این فهرست غیرممکن برای تحریک و تحقیر ایران طراحی شده بود. در این فهرست ایالات متحده آمریکا از ایران می خواهد به تمام برنامه های هسته ای و موشکی خاتمه دهد. نیروهای خود را از سوریه خارج کند و از سیاست های بی ثبات کننده در عراق ، افغانستان و خلیج فارس دست بردارد. در کنار توقف حمایت از گروه های مسلح مانند حزب الله، حماس و حوثی خواهان مذاکره جدید در مورد توافق هسته ای جدید است.
اگر ایران به تمام این خواسته های امریکا جواب بله دهد هیچ کشوری نباید بیش از آمریکا غافلگیر شود؛ زیرا این مطالبات اساسا خواهان تسلیم کامل ایران به آمریکا و اسرائیل و عربستان سعودی است. جان بولتون، مشاور امنیت ملی در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل گفت: «اگر شما (ایران) به شهروندان ما آسیب بزنید، اگر شما به دروغ، تقلب و فریب ادامه دهید ما برای شما جهنمی خواهیم ساخت.» این پیام قطعا به صورت واضح در تهران شنیده شد و آنها تیم ب ( بولتون – نتانیاهو – بن سلمان – بن زاید) را محرک ترامپ برای تغییر رژیم یا جنگ با ایران می دانند. شاید حقیقت دارد که پرزیدنت دونالد ترامپ توسط جنگ طلبان مختلفی در یک کمپین بی رحمانه علیه ایران گمراه شده اما این که ایران خواهان دستیابی به هژمونی منطقه ای است سخنی نادرست نیست.
تهران به جای بهره برداری از مزایای توافق هسته ای، عادی سازی روابط با غرب و احیای اقتصاد و کشورش؛ سیاست تهاجمی خود در منطقه را افزایش داد. اگر چه آنها، آمریکا – اسرائیل و عربستان را عامل بی ثباتی می دانند اما سیاست های تهاجمی ایران در منطقه؛ سوظن گسترده ای را ایجاد کرد که تهران درصدد ایجاد امپراتوری پارس و شیعه در سرزمین عرب است. برخی از نخبگان سیاسی معتفدند که ایران بر 4 پایتخت عرب – بغداد، دمشق، بیروت، صنعا – حکمرانی می کند. در تلاش برای کاهش و محدود کردن جاه طلبی های ایران در خاورمیانه، بسیاری از دولت های عربی اکنون نه تنها در کنار امریکا، بلکه درصدد برقراری روابط نزدیک با دشمن سابق خود یعنی اسرائیل هستند. علاوه بر ابزار اقتصادی، دیپلماتیک و استراتژیک، واشنگتن و تهران از مذهب برای توجیه سیاست ها و جذب حامیان در داخل و خارج استفاده کرده اند. مایک پمپئو، وزیر امور خارجه یک مسیحی انجیلی است که اعتقاد دارد ترامپ از سوی خدا برای حفاظت از اسرائیل در مقابل ایران فرستاده شده است. مایک پنس، معاون اول و سایر انجیلی ها با دولت ترامپ برای حمایت از ادعای مذهبی اسرائیل در مورد بیت المقدس و بقیه فلسطین همکاری می کنند و از متون کتاب مقدس برای تبیین سیاست خارجی آمریکا در مقابل ایران و منطقه استفاده می کنند. در مقابل ایران به صورت جدی درصدد است از مناقشات محلی بهره ببرد و خود را حامی تمام جوامع شیعه در منطقه معرفی کند. اما آیا تضاد این گردن تفکر می تواند به یک جنگ گسترده تر منتهی شود؟
چشم انداز جنگ
در مورد این که آیا ترامپ و روحانی خواهان جنگ باشند من متقاعد نشده ام. همچنین به نظر نمی رسد که امروز تصمیم یا برنامه برای جنگ وجود داشته باشد ولی به فردا اطمینانی نیست. اما در سال آینده چه اتفاقی می افتد؟ ایالات متحده آمریکا همچنان به تضعیف اقتصاد ایران، بی ثبات سازی و تضعیف قدرت منطقه ای تهران اقدام می کند. آنها در این مسیر از استراتژی مهار مانند موازنه فراسرزمینی استفاده می کنند؛ اما اگر این استراتژی با شکست مواجه شود مداخله نظامی گزینه آشکار و قابل قبول خواهد بود؟ رویکرد تهاجمی واشنگتن احتملا پراگماتیست هایی مانند روحانی را تضعیف خواهد کرد و زمینه قدرت یابی نیروهای رادیکال را فراهم می کند. این اقدام منجر خواهد شد تا ایران اقدامات و تلاش های دیپلماتیک خود را برای مهار بحران ترک کند و به توافق هسته ای و شاید حتی معاهده عدم تکثیر سلاح هسته ای پایان دهد. همچنین ایران ممکن است به منافع همسایگان خلیج فارس ضربه بزند و حضور آمریکا در عراق و افغانستان را تضعیف کند. اما ضرورتا این امر واکنش شدیدی از سوی آمریکا همراه خواهد داشت که می تواند منجر به جنگ یا منازعه در قالب جنگ نیابتی در کل منطقه شود. با پیش بینی چنین تحولاتی؛ دولت ترامپ در حال آماده سازی افکار عمومی برای یک جنگ احتمالی است؛ مانند دولت بوش که با تکرار ادعای دروغین در مورد تهدید سلاح کشتار جمعی و حمایت از تروریسم، مسیر را برای شروع یک جنگ هموار کرد. واضح است که برخی در واشنگتن فرار از عراق را فراموش کرده اند و همچنان به جنگ های محدود و تغییر رژیم اصرار می ورزند.