سلام نو – سرویس اقتصادی: سالهای سال است که بحث خصوصی سازی استقلال و پرسپولیس برای مدتی نقل محافل می شود و سپس به فراموشی سپرده می شود. با این وجود در سال 97 زمزمه واگذاری این دو باشگاه پرطرفدار بیشتر شنیده شده است. هرچند به اعتقاد بسیاری دلایل زیادی برای باور نکردن این وعده مسئولان وجود دارد.
به گزارش سلام نو، وزیر ورزش و جوانان در ماه های اخیر مصرانه در صدد خصوصی سازی و واگذاری باشگاههای پرسپولیس و استقلال بوده است. سلطانی فر اظهار کرده است این فرآیند به مصلحت ورزش کشور است. البته در اسفند 96 سلطانی فر تاکید کرده بود خصوصی سازی این دو تیم را در سال 97 به صورت جدی پیگیری می کند با این حال عملا نتوانست کاری از پیش ببرد.
برخی می گویند خصوصی سازی استقلال و پرسپولیس چه خوشمان بیاید و چه خوشمان نیاید اجتناب ناپذیر است. برخی دیگر معتقدند دولت اگرچه شعار خصوصی سازی این دو باشگاه را می دهد اما به خاطر منافع این دو باشگاه دست از مالکیت این دو باشگاه بر نمی دارد. هر چند بدهی سنگینی که این دو تیم دارند تردیدها برای آینده خصوصی سازی را تشدید کرده است.
محمد خاکپور، بازیکن پیشکسوت تیم ملی معتقد است مسائل امنیتی در تعبیر نشدن رویای خصوصی سازی سرخابی ها نقش دارد. او اظهار کرده است: این دو باشگاه طرفداران زیادی دارند و باید کنترل شوند. ممکن است در خصوصی شدن باشگاهها طرفداران به سمتی پیش بروند که وضعیت، با امنیت و مسائل کشور منافات داشته باشد. محمد دادکان، رئیس سابق فدراسیون فوتبال هم خصوصی سازی این دو باشگاه را یک دروغ بزرگ می داند که روی زمین باقی خواهد ماند.
بسیاری از کارشناسان معتقدند خصوصی سازی به خودی خود امر مفیدی است به شرطی که بسترهای لازم برای آن فراهم شود. بسترهایی که به نظر می رسد زیرساخت های آن در حال حاضر فراهم نیست و بیم آن می رود با خصوصی سازی احتمالی استقلال و پرسپولیس به سرنوشت خیلی از مراکزی که خصوصی سازی های ناموفق در آن اجرایی شده دچار شود. با این تفاوت که دو تیم مطرح پایتخت بیش از 50 میلیون طرفدار دارند و شکست احتمالی در خصوصی سازی این دو باشگاه می تواند بحران جدی ایجاد کند.
صادق درودگر که در حال حاضر مدیریت بازاریابی سازمان لیگ را عهده دار است به نکته مهمی اشاره کرده است. او گفته است ما باید یک نظام باشگاهداری مناسب داشته باشیم و بعد از خصوصیسازی قوانین حمایتی از سوی مجلس در نظر گرفته شود تا شرایط برای ادامه حیات این باشگاهها به وجود بیاید.
خصوصی سازی یک تیم ورزشی اگرچه در نگاه اول به نظر یک اتفاق ورزشی می آید ولی در واقع بیش از همه چیز آن را باید به سیاست و البته اقتصاد مرتبط دانست. اینکه خصوصی سازی از شعارهای همیشگی سیاسیون هست را هم باید در راستای این امر ارزیابی کرد. در حال حاضر و در شرایط بی ثبات اقتصادی که در آن قرار داریم باید قبول کرد که به هیچ وجه امنیت سرمایه گذاری و فعالیت بخش خصوصی تضمینی ندارد. حالا سوال اینجاست که دو باشگاه به عظمت استقلال و پرسپولیس را به همین راحتی می توان به بخش خصوصی واگذار کرد یا خیر؟ از سوی دیگر این واقعیت که دولت نباید تیم داری کند و بدهی های این دو باشگاه امکان پرداخته شدن از سوی بیت المال ندارد واقعیتی انکارناپذیر است که نمی توان آن را تکذیب کرد. بدهی های این دو باشگاه رقمی معادل 290 میلیارد برآورد شده شده است.
خصوصی سازی این دو تیم لوازمی دارد که ساده ترین آن حق پخش تلویزیونی است. با این حال همین مساله که علی القاعده باید خیلی بدیهی به نظر برسد سنگ بزرگی است که توان برداشتن این مانع در فضای واقعی که در آن قرار داریم وجود ندارد. در این شرایط صحبت مسئولان از ساخت استادیوم خصوصی برای استقلال و پرسپولیس بیشتر شبیه یک شوخی تلخ است. در شرایطی که هیچ راهبرد و استراتژی شفافی در رابطه با خصوصی سازی استقلال و پرسپولیس وجود ندارد به نظر می رسد نباید وعده های همیشگی مسئولان مبنی بر تلاش ها برای خصوصی سازی این دو باشگاه را باور کرد.