۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۲
کد خبر: 14197673

اقتصاددانان بازار آزاد معتقدند نوع دیگری از پیشرفت نیز قابل تصور و قابل تحقق است که در آن نیازی به تئوری توسعه و برنامه ریزی دولتی نیست.

اگر «توسعه» را به صورت یک فعل متعدی در ذهن داشته باشیم، آنگاه باید اقتصاد بازار آزاد را یک پارادایم پیشا توسعه یا حتی ضد توسعه دانست.

از دید اقتصاددانان بازار آزاد، ملتها توسعه می یابند یا نمی یابند. کسی آنها را توسعه نمیدهد. البته بسیارند قدرتها و اقتدارهایی که میانبرهای زودبازده طراحی و اجرا میکنند و از این طریق مسیر توسعه را طولانی و پرهزینه میکنند یا به بن بست و برهوت میکشانند. بنابراین توسعۀ ممالک مترقی به رغم اقدامات و تمهیدات دولتها صورت گرفته است، نه به علت آن اقدامات.

برنامه ریزی برای توسعه، یک استعارۀ پیش فرض دارد: جامعه مثل یک ماشین یا سیستم است و تکنیسین های متخصص اقتصاد و مدیریت و استراتژی میتوانند آن را با برنامه ریزی و بهبود، به عملکرد بهینه برسانند.

امّا استعارۀ پیش فرض اقتصاد بازار آزاد، جامعه به مثابه یک جنگل است؛ نه از حیث توحش بلکه از حیث خودجوش و خود رو بودن. بر کسی آشکاره نیست جنگل چه زمانی شروع به پیدایش کرده و تا رسیدن به این جا چگونه مسیری طی کرده است. روابط بسیار پیچیدۀ بین اجزای آن قابل درک دقیق نیستند. عملکرد بهینۀ آن قابل تعریف نیست. هرگونه دستکاری آن میتواند پیامدهای ناخواسته و نادانستۀ زیاد و شدیدی به بار آورد.

درست است که غالب راهها، بنادر، شبکه های مخابراتی، سوادآموزی، خدمات بهداشتی ( یعنی آنچه زیرساختهای توسعه نامیده میشود) را دولتها ایجاد کرده اند. امّا درست نیست که تصوّر کنیم اگر دولتها اجازۀ ورود به این عرصه ها را به بخش خصوصی میدادند و خود مداخله نمیکردند، زیرساختی ایجاد نمیشد. و همچنین درست نیست تدارک ملزومات توسعه را افتخاری برای دولت بدانیم ولی مسائلی نظیر آسیبهای زیست محیطی و تغییرات اجتماعی نتیجۀ آنها را ننگی بر پیشانی بازار.

یکی از سوالاتی که میتوان و باید از هر سیاستمدار، کاندیدای انتخاباتی، روشنفکر اصلاح طلب یا فعال اپوزوسیون پرسید همین است:

از نظر شما جامعه مثل یک سیستم ماشینی قابل کنترل و هدایت است یا مثل یک اکوسیستم پیچیدۀ طبیعی؟

«توسعه یافتن» درست است یا «توسعه دادن»؟

البته ما معمولاً به یک پراگماتیسم گریزان از پیچیدگی دچاریم و از این گونه پرسشها یا تأمل در باب پاسخ آنها می گریزیم: راه همان است که دولتها و ملتهای غربی رفته اند؛ چرخ را نباید از اوّل اختراع کرد. در این زمینه سوسیالیست ترین ها و سنت گراترین افراد نیز راهی جز دنبال کردن ردپای سرمایه داری دولتی کشورهای پیشرفتۀ غربی نمیبینند.

امّا اقتصاددانان بازار آزاد معتقدند نوع دیگری از پیشرفت نیز قابل تصور و قابل تحقق است که در آن نیازی به تئوری توسعه و برنامه ریزی دولتی نیست. البته اندیشه و استدلال آنان تا به امروز حریف پراگماتیسم تفکرگریز و ذهنیت مهندسی زدۀ مردم و نخبگان، و استیلای فرهنگی رسانه ها و دانشکده های سراپا دولتگرا نبوده است.

فردا و فرداها را خدا میداند.

علی رضا عبدلی

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***