سلام نو – سرویس سیاسی: شش سال پیش در فصل بهار بود که مصباح یزدی در دیدار اعضای شورای مرکزی جبهه پایداری با تمجید از باقری لنکرانی درباره او گفت:
"برخی از افرادی که کاندیدا شدند من به آنها ارادت دارم و آنها نور چشم من محسوب میشوند اما برای این کار مناسب نیستند ولی بینی و بینالله شهادت میدهم که روی زمین و زیر این آسمان کسی اصلح تراز آقای لنکرانی نمیشناسم. "
مصباح یزدی پیش از این گفته بود که ۷ تا ۸ سال است که به گزینه اصلح فکر می کند.
سخنان مصباح یزدی در وصف کامران باقری لنکرانی خلاصه دیدگاه طیف جبهه پایداری به سیاست است، نگاهی که قائل به انتخاب گزینه اصلح به هر قیمت است، نگاهی که البته بارها به دلایل مختلف از آن کوتاه آمدند. در همان انتخابات ریاست جمهوری هم در نهایت مصباح و جبهه پایداری مجبور شدند از سعید جلیلی حمایت کنند، چون گزینه اصلح محبوب آنها مورد تایید شورای نگهبان قرار نگرفت.
شش سال گذشته، اما جبهه پایداری همچنان بر مدار سابق میچرخد. اهالی این جبهه هنوز جدیترین مخالفان دولت و اصلاحات هستند، معتقدند گروهی گسترده از اصولگرایان انقلابی نیستند، از علی لاریجانی و علی مطهری بیزارند و البته با تمام تبری جستنها از احمدینژاد هنوز او را دوست دارند و همان مواضع سیاسی سابق را دارند.
مرتضی آقا تهرانی، دبیرکل جبهه پایداری انقلاب اسلامی در تازهترین سخنانش دوباره اشارهای به گزینه صالح و اصلح داشت و گفت:
" اگر من کاندیدا شدم و شما هم کاندیدا شدی، و من دیدم که شما اصلح هستید، خودم باید کنار بروم. اینکه نباید از اصلح کوتاه بیاییم و باید پای آن بایستیم، خاطرنشان کرد: در روایتی از پیامبر(ص) داریم که اگر دو نفر برای پستی وجود داشت که یکی صالح و دیگری اصلح بود، فرد صالح اگر کنار نرود خائن است."
این نشان میدهد پایداریچیها هنوز و بعد از شش سال سیاستورزی هنوز که هنوز دنبال بحث خالص سازی اصولگرایی و پیدا کردن گزینه اصلح هستند، اصلی که اتفاقا عموما مورد تایید شورای نگهبان نیست!
پایداریها حالا پس از چندبار اتحادِ از سراجبار با اصولگرایان در فکر در پیش گرفتن راه و روش قدیم خود و ارائه لیست و کاندیدای مستقل هستند. پیش از این مجتبی ذوالنوری از همراهان جبهه پایداری در گفت وگویی "جمنا" را "پخشنا" نامید و از این ساختار انتقاد کرد، ساختاری که به نسبت برای پایداری بد هم نبود.
اصولگرایان از پایداری عبور میکنند؟
اصولگرایان که تا پیش از رحلت آیت الله مهدوی کنی حول محور روحانیت جمع می شدند، امروز اما نزدیک به یک دهه است که وحدت رویای این جریان است و وحدتهای نصفه و نیمه در مجلس هم هیچ وقت برای اصولگرایان موفقیت آمیز نبوده. در تمام این یک دهه پایداریچیها یکی از عوامل جدی عدم وحدت بودند، جریانی که هزینه وحدتش انزوای جریانهایی مثل موتلفه اسلامی بود.
حسن غفوری فرد، سیاستمدار کهنهکار اصولگرا و از اعضای قدیمی موتلفه اسلامی با بیان اینکه اصولگرایان اصولا و به خصوص جبهه پیروان خط امام و رهبری امروز به اعتدال معتقد هستند و تندروی ها را مضر برای انقلاب می دانند گفت:
"بر همین اساس احتمال اینکه در انتخابات آینده با پایداری ها باشند خیلی کم است یا در حقیقت اصلا وجود ندارد، نه پایداریها تمایلی دارند و نه جبهه پیروان گرایشی به آنها دارد. برای پایداری سهم زیادی در انتخابات آینده قایل نیستم اما بالاخره در برخی شهرستان ها نیرو دارند بنابراین تعدادی نیرو در مجلس خواهند داشت اما در اقلیت صرف خواهند بود. فکر می کنم اصولگریان به طور کلی جو غالب را خواهند داشت."
جبهه پایداری خودش اولین سیگنالهای جدایی از اصولگرایان را مخابره کرد، جایی که صادق محصولی در سخنان با اشاره به جمنا و انتخابات سال 96 گفت:
" جبهه پایداری نامزدی را برای انتخابات ریاست جمهوری96 به جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی معرفی نکرده است؛ بنابراین انتصاب دو نامزد به جبهه پایداری از مجموعه نامزدهای معرفی شده است از سوی جمنا در رسانهها جای تعجب وگلایه دارد."
حالا به نظر میرسد این سیگنالها از قبل هم قویتر شده. از یک سو آقا تهرانی دوباره بحث اصلح و صالح را مطرح میکند و از سوی دیگر سخنگوی این جبهه از احتمال ارائه لیست جدا برای انتخابات مجلس خبر میدهد. با این وضعیت باید دید آیا جبهه پایداری بالاخره با جدایی از اصولگرایان کامیاب میشود یا میخی بر تابوت خود میکوبد؟